دسته‌بندی نشده

از کجا بدانیم مرگمان نزدیک است؟ علائم و نشانه های مرگ!

حالات نزدیک به مرگ چگونه است؟

تجربه نزدیک به مرگ در مقام تعریف عبارت است از آگاهی، احساس، یا تجربه فشرده ای از آنجهانیت(otherworldliness)، خواه خوشایند و خواه ناخوشایند،که برای اشخاص به هنگام مرگ رخ می دهد. این پدیده آنچنان عظیم است که اغلب تجربه کننده ها به شدت تحت تاثیر قرار می گیرند تا آنجا که تغییرات قابل توجهی در زندگی آینده شان اتفاق می افتد.
اگر چه تعداد بسیار کمی از ما تمامی نشانه های مرگ را تجربه خواهیم کرد اما اکثر ما دستکم یکی از نشانه های زیر را تجربه خواهیم نمود:

خرخر کردن قبل از مرگ

«قبرها پر از استخوان های پوسیده هستند، پر از خرخرهای مرگ بی کلام»
وقتی که بیمار دچار چنین حالتی می شود بدون دستگاه اکسیژن زنده نخواهد ماند. یک لخته خون در یکی از رگ های وی پدید آمده و به سمت پشت سرش بالا می رود و در نهایت جریان خون به سمت قسمتی از مغز که هوشیاری را در کنترل دارد متوقف می گردد. به همین دلیل فرد به دلیل عدم هوشیاری کامل برای سرفه کردن خواهد مرد.

نزدیک شدن مرگ

خرخر مرگ بعد از برداشته شدن لوله اکسیژن آغاز شده و تا مرگ فرد ادامه پیدا می کند. این صدا شبیه صدای تولید شده در هنگام دمیدن در لوله ای توخالی است که نوک آن در یک ظرف آب قرار داده شده است. زمان شروع این خرخرها تا مرگ فرد حدود ۱۶ ساعت تخمین زده می شود اما مرگ ممکن است زودتر از این نیز اتفاق بیفتد.

خرخر مرگ نشانه ی نارسایی در بلع است. در حالت طبیعی زبان به سقف دهان چسبیده و بزاق، مایع یا غذا را به سمت پشت سوق می دهد. زبان کوچک با مسدود کردن راه تنفسی از ورود مواد غذایی و نوشیدنی به مجراهای تنفسی مانند نای و بینی جلوگیری می کند. در فرآیند مرگ این حرکات با صداهای ناهنجار و زمان بندی های نادرست انجام می گیرد. در برخی از موارد زبان زودتر از موعد مقرر به سقف دهان چسبیده و بزاق را به سمت حلق سوق می دهد در حالی که زبان کوچک فرصت کافی برای بستن راه های تنفسی را ندارد.
در برخی از موارد نیز این زبان کوچک اصلاً عمل نکرده و بزاق به طور مداوم وارد ارگان های تنفسی و به ویژه ریه ها می شود. در واقع خرخر مرگ تلاش ریه ها برای عبور دادن هوا از میان بزاق است.برخلاف ناهنجاری و شدت صدای تولید شده به نظر نمی رسد که خرخر مرگ دردناک باشد.

علامت نزدیک بودن مرگ

وجود خرخر مرگ ارتباط مستقیمی با نشانه های اشکال در سیستم تنفسی ندارد. برای کاهش نشانه های خرخر مرگ داروهایی به بیمار داده می شود که میزان تولید بزاق را کاهش می دهند.در مواردی صدای خرخر با روش های درمانی و داروها از بین می رود اما در واقع با این روش های درمانی کاری می کنیم که ناظران ترسناک بودن خرخر مرگ را حس نکنند و تاثیر چندانی بر وضع بیمار ندارد.

اشتیاق به تنفس هوا و سختی در نفس کشیدن

«تو ای لمس شرور! چه می کنی؟ نفسم در گلویش گرفتار شده است»
سیگار کشیدن برای سالیان متمادی باعث می شود که بافت اسفنجی ریه ها به یک پاکت پلاستیکی موج زده تبدبل شود که در موقع بیرون دادن هوا روی سطوح آن روی هم آوار می شوند، چیزی شبیه این که سعی کنید تمام هوای داخل یک پلاستیک فریزر را با فشار دادن خالی نمایید. در چنین حالتی هوا در داخل کیسه ی پلاستیکی گیر می افتد.
اشتیاق به نفس کشیدن مانند کسی که در حال خفه شدن است احساس ناخوشایندی بوده و با مشکل در تنفس همراه خواهد بود. این حس یکی از نشانه های اصلی قریب الوقوع بودن مرگ است و پزشکان برای کاهش دادن آن تلاش می کنند.

برای تسکین چنین حالتی معمولا از داروهای مخدر مانند مورفین استفاده می شود. برخی سوال می کنند که چرا داروی تجویز شده برای کسانی که به سختی و با درد تنفس می کنند دارویی است که در واقع تنفس را سرکوب می کند. شاید فکر کنید که این داروهای مخدر سختی در نفس کشیدن را افزایش می دهند.
برخی از محققان بر این باورند که سختی و رنج فرد در نفس کشیدن سخت از عدم هماهنگی بین تنفسی که مغز به آن نیاز دارد و توانایی ریه ها در متورم شدن و خالی شدن از باد نشأت می گیرد. داروهای مخدر این رنج را کاهش می دهند زیرا با فرو نشاندن اشتهای مغز برای هوا باعث می شوند که ریه ها توانایی تامین مقدار هوای درخواستی مغز را پس از کاهش داشته باشند. به عبارت دیگر این داروها سختی در تنفس را از بین می برند.

اما برخی دیگر نیز بر این باورند که مقدار مورفین مورد نیاز برای کاهش سختی در تنفس ممکن است تاثیر بسیار کمی بر روی توانایی نفس کشیدن در فرد داشته باشد. از آن جا که سختی در تنفس و درد قسمت های مشابهی از مغز را فعال می کنند، داروهای مخدر با خاموش کردن سینگال های درد مغز باعث برطرف شدن ظاهری مشکل در تنفس خواهند شد.

نشانه های قبل از مرگ

اضطراب ترمینالی

«آرام به آن شب زیبا نرو»
ممکن است برخی از بیماران در حال مرگ از روزها قبل از مرگ فریاد بزنند:” در را باز کنید و بگذارید بروم. همین حالا. بازی احمقانه ای است. در را باز کنید”.
این داد و فریاد به زاری پسربچه ای می ماند که گم شده است. در صورت بروز چنین نشانه ای باید برای مرگ بیمار آمادگی داشته باشید. شعر معروفی می گوید:” مرگ یک هنر است، درست مانند هر چیز دیگری”. اضطراب ترمینالی به ندرت رخ می دهد اما مواجه با آن برای همراهان و نزدیکان بیمار بسیار سخت و دردناک است.
در چنین حالتی بیمار در حال مرگ به جای این که مرگ آرام و بی صدایی داشته باشد همواره جیغ زده و فریاد می کشد و سعی دارد از رختخواب بلند شود. عضلات بیمار در این حالت دچار گرفتگی و اسپاسم خواهند شد به طوری که انگار بدن فرد بیمار شکنجه می شود. دلایل فیزیکی متفاوتی برای این حالت قبل از مرگ وجود دارد از جمله نگه داشتن ادرار، کوتاهی نفس، درد و ناهنجاری های متابولیکی. داروهایی وجود دارند که این شرایط ناخوشایند را کاهش می دهند. البته در بروز چنین حالاتی نباید شرایط روحی و روانی و مسائل روحانی و غیرمادی را نادیده گرفت.
کسانی که شاهد چنین حالاتی در بیمار هستند فکر می کنند که اضطراب ترمینالی در واقع پاسخ وجودی شخص به نزدیک شدن مرگ است. در واقع چنین حالتی عکس العمل اعضای درونی بدن به از بین رفتن حالت سکون بوده همانطور که در حالت به دنیا آمدن جیغ و داد می کنیم در هنگام ترک دنیا نیز این کار را خواهیم کرد.

دیگر نشانه‎های مرگ

اگر فرد رو به مرگ به یک دستگاه پایش قلب متصل است، افراد دور و بر وی به واسطۀ دستگاه می‎توانند از زمان از کار افتادن قلب فرد باخبر شوند که این به معنی قطعیت وقوع مرگ وی است.
دیگر نشانه‎های مرگ شامل موارد زیر است:

  • عدم وجود نبض
  • فقدان تنفس
  • فقدان تنش عضلانی
  • ثابت ماندن چشم
  • ترشح ادرار یا دفع از روده
  • نیمه بسته ماندن پلک‎های چشم

حتماً بخوانید:

تغییر عادات توالت رفتن

از آنجا که قرد رو به‌مرگ کمتر می‌خورد و می‎نوشد، میزان حرکات رودۀ وی دچار کاهش می‎شود. بنابراین امکان دارد مقدار دفع مدفوع سفت در وی کمتر شود. در عین حال امکان کاهش میزان ادرار نیز وجود دارد.
وقتی فرد به طور کامل خوردن و نوشیدن را متوقف می‎کند، ممکن است دیگر نیازی به استفاده از توالت نداشته باشد.
این تغییرات ممکن است برای نزدیکان فرد رو به مرگ ناراحت کننده باشند، اما آنها رفتارهای قابل پیش‎بینی محسوب می‎شوند. در این وضعیت شاید استفاده از کاتتر برای دفع ادرار مفید باشد.

تضعیف عضلات

در روزهای پایانی زندگی انسان عضلات وی شروع به ضعیف شدن می‎کنند.تضعیف عضلات به این معنی که ممکن است فرد دیگر نتواند تکالیف ساده و کوچک زندگی را که پیشتر انجام می‌داد، انجام دهد. نوشیدن از یک فنجان یا حتی به پهلو چرخیدن در بستر ممکن است کاری باشد که فرد رو به مرگ از پس آنها برنیاید.در صورت بروز چنین وضعیتی اطرافیان و مراقبان انسان رو به مرگ باید در این موارد به وی کمک کنند.

مرگ

افت دمای بدن

در روزهای پایانی زندگی جریان گردش خون کاهش می‎یابد به‌طوری که خون بر دستگاه‌های داخلی بدن متمرکز می‎شود. این بدان معنی است که خون اندکی در دست و پا جریان پیدا می‎کند.
کاهش گردش خون به این معنی است که پوست انسان رو به مرگ در لمس خنک به نظر می‎رسد. پوست در عین حال ممکن است رنگ پریده شود یا لکه‌های بنفش و آبی سطح آن را بپوشاند.
فرد در حال مرگ ممکن است خود سرمای خویش را احساس نکند. پوشاندن وی با پتو در صورت احساس نیاز از سوی اطرافیان ممکن است کار درستی باشد.

احساس گیجی

وقتی انسان در حال مرگ است، مغز کماکان فعالیت خود را حفظ می‎کند. به هر جهت، انسان ممکن است در برخی مواقع دچار گیجی یا حالت سردرگمی شود. این اتفاق هنگامی رخ می‎دهد که فرد رو به مرگ قدرت پیگیری مسائل دور و بر خود را از دست می‎دهد.
فرد مراقب انسان رو به مرگ باید به صحبت با وی ادامه دهد.
توضیح دادن در مورد آنچه در اطراف فرد در حال مرگ می‎گذرد و نام بردن از کسانی که به دیدار وی می‎آیند اهمیت دارد.وقتی مرگ فرد تأیید شود این امکان وجود دارد که اطرافیان وی بخواهند تا زمانی را در کنار جنازه سپری کنند.وقتی مراسم وداع با مرده پایان یابد، اطرافیان در تدارک تشییع جنازه خواهند بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا