دسته‌بندی نشده

رمان آنلاين مريم ناناسي قسمت دوم

رمان آنلاین مریم ناناسی قسمت دوم

مريم ناناسي قسمت دوم

بعد از پست “رويدادبزرگ” شايعات و حرف و حديث هاي فراواني به همراه گمانه زني هاي زيادي دنياي مجازي را فرا گرفت و همه منتظر روز شنبه بودند تا از واقعيت اين مطلب آگاه شوند..

روزهاي هفته با تمامي حرف و حديث هايش يك به يك سپري مي شد تا روز جمعه فرار رسيد و همه منتظر اين بودند كه فردا مريم ناناسي چه چيزي را منتشر خواهد كرد…

و سر انجام روز شنبه فرا رسيد و مريم ناناسي اين پستي با عنوان ” حقيقت ” و با متن زير ارسال كرد:

” باور هايمان چه زود نقش بر آب مي شوند

دل خوشي هايمان چه زود به حسرت مبدل مي شوند

و اشك ها انگار هميشه در انتظار باريدن اند

و اين دل تنگ تا به كي دوام خواهد آورد…..”

متن پست نشان دهنده حادثه خوبي نبود چون با چيزي كه مريم ناناسي در پست ” رويداد بزرگ” منتشر كرده بود در تناقض آشكار بود و اين طور شد كه جنجالي ديگر به پا شد و همه به نخوي ميدانستند كه مريم ناناسي شايد شاهد روي داد تلخ ديگري بوده

طبق معمول باز هم سوالات و حرف و حديث هاي زيادي پيرامون اين پست و با متن ها و سوالاتي مشابه از مريم ناناسي در كامنت هاي وبلاگش به چشم مي خورد و همه مشتاق به دانستن اين بودند كه بر مريم ناناسي چه گذشته است….

اتفاق افتاده يك بار ديگر سبب شد تا ديگر مدت ها در وبلاگ مريم ناناسي مطلبي منتشر نشود و بار ديگر اين نويسنده و اين كاربر پر هياهوي دنياي مجازي اندك اندك از سطر خبرها خارج شود.

اوضاع نت كم كم آرام شده بود كه اين بار يك خبر جنجالي ؛ و باز هم از وبلاگ ” نخستين عشق نافرجام” توجه همگان را جلب كرد

مريم ناناسي در اقدامي عجيب اين بار در پستي به نامي” باز بر ميخيزم ” عكسي از خود با يك عينك آفتابي و مانتوي سياه با لبخندي معنا دار منتشر كرده بود و تنها با يك جمله آن را شرح داده بود

” من هميشه در انتظار غير منتظره ها هستم”

اين بار هم همه از اين اقدام مريم ناناسي شگفت زده بودند و بسياري از هواداران وي خوشحال بودند چرا كه پس از مدت ها دوباره مريم ناناسي لبخندي بر لب داشت….

اما به راستي در پس اين لبخند چه بود؟

با ما همراه باشيد

(پايان قسمت دوم) ادامه دارد…

(اين يه كار جديده و سعي ميكنيم كه هم پيشرفتش بديم و هم كم كم با قرار دادن يك سري از اتفاقات دنيايي كه در اون زندگي ميكنيم به برخي از مسائل بپردازيم و البته جنبه هاي طنز و پند و اندرز و واقعيت و … در اون به كار ببريم…. و شما هم ميتونيد در نوشتن اين سري رمان ها مارو ياري كنيد….)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا