خاطرات جالب زوج آمریکایی در سفر به ایران
خاطرات جالب زوج آمریکایی در سفر به ایران، را برای شما عزیزان و کاربران محترم مجله دلگرم قرار داده ایم , با مجله دلگرم همراه باشید.
خاطرات جالب زوج آمریکایی در سفر به ایران
قبل از این که به ایران سفر کنیم، کمی شک و تردید داشتیم البته نه از جانب خودمان که این ترس بیشتر از طرف خانواده و دوستان به ما منتقل می شد. قبل از پروازمان به ایران، افراد زیادی با ما تماس می گرفتند و برایمان سفر خوبی را آرزو می کردند اما لحن آنها به گونه ای بود انگار برای آخرین بار صدای ما را می شوند.
تقریبا عکس العمل تمام آدم ها از شنیدن سفر یک زوج آمریکایی به ایران، عجیب بود.با توجه به توافقات هسته ای، علاقه بسیاری از آمریکایی برای سفر به ایران افزایش یافته اما همچنان این سوال در ذهن همه آنها وجود دارد: «به عنوان یک توریست آمریکایی، سفر به ایران چگونه بود؟ آیا شما امنیت کافی داشتید؟چه چیزی باعث شد شما به ایران سفر کنید؟»تجربه و خاطرات ما موجب تعجب مردم آمریکا می شود. گاهی فکر می کنیم آنها حرف ما را که در ایران مانند یک ستاره راک می درخشیم، باور نمی کنند.
از بازارهای تهران گرفته تا مساجد شیراز و حتی در واگن های قطار، ما به عنوان توریست های آمریکایی، مانند ستاره هایی می درخشیدیم. ایرانی ها مردمان کنجکاوی هستند. هنگامی که به آنها می گفتیم آمریکایی هستیم، هیجان زده می شدند و با ما عکس می انداختند، ما را برای چای به خانه هایشان دعوت و ما را به دوستان شان معرفی می کردند. اگر چه آنها با دیگر اعضای گروه که اروپایی یا استرالیایی بودند هم به گرمی برخورد می کردند اما برخورد آنها با ما جور دیگری بود. خلاصه که ما از اینهمه توجه آنها خجالت زده می شدیم.
یک بار در حالی که در بازار شیراز در حال گشت و گذار بودیم، یک پیرمرد از ما پرسید که اهل کجا هستیم و در این بازار به دنبال چه می گردیم؟ ما هم در جواب گفتیم: «ما آمریکایی هستیم و در مورد ایران کنجکاویم. ما همچین بازاری را در کشور خود نداریم.»یکی از آنها به ما گفت که چند لحظه صبر کنیم، سپس با جعبه ای پر از شیرینی و شکلات به سمت ما برگشت و از ما خواست آن را برای خانوده خود ببریم. در نهایت باید بگویم که در این بازار ما مدام به صرف چای در خانه ایرانی ها دعوت می شدیم.
اتفاقا همان شب، پس از بازگشت به هتل، هنگامی که تلویزیون را روشن کردیم متوجه شدیم که سالگرد آزادی گروگان های آمریکایی در سال 1979 بود. کانال های تلویزیون پر از پوستر و پرچم های «مرگ بر آمریکا» بود.با دیدن این صحنه، یاد حرف مردم در خیابان ها افتادم: «مردم، مردم اند و دولت، دولت. لطفا ایران واقعی را به دوستان تان معرفی کنید.»
چرا به ایران سفر کردیم؟ این کشور فرهنگ غنی و متنوعی دارد. از شکوه و عظمت سنگ های تراشیده تخت جمشید گرفته تا قدمت و زیبایی پایتخت آن و کاشی کاری های اسلامی مساجد و غیره. تاریخ این کشور تماشایی است و تعجبی ندارد که 19 میراث جهانی یونسکو را در خود جای داده است.
بازارهای آن که قدمت برخی از آنها به 80 سال قبل نیز می رسد، کوچه های باریک و بی انتهایی که فرش هایی از گوشه و کنار آن آویزان است و بوی ادویه هایش مست ات می کند، دیدنی است، مکانی که در هیچ کجای جهان نمی توان مانند آن را یافت. بازدید از مکان های دنجی چون قهوه خانه ها که افراد زیادی در آنجا نشسته و گرم گفتگو هستند یا قلیان سراها که قلیان هایی با طعم های مختلف میوه سرو می کند، تجربه ای فراموش نشدنی است.
به عنوان یک توریست آمریکایی ما می توانیم جدا از توری که با آن به ایران سفر کرده ایم، در تورهای محلی نیز ثبت نام کنیم. ما نیز همین کار را انجام دادیم و یک هفته در توری با راهنمای ایرانی ثبت نام کردیم. اگر چه سفر با تور کمک بزرگی به ما کرد اما ما همچنان استقلال خود را حفظ کردیم و هر جا که لازم بود خود به کشف و شهود پرداختیم.
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم