10 متن نوحه عاشورا جدید و سوزناک
متن نوحه عاشورا
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن عاشورای حسینی، در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم مجموعه ای از متن نوحه های عاشورا را برای شما عزیزان آورده ایم. تا انتها با ما همراه باشید.
متن نوحه شب عاشورا
اهل حرم قرآن بخوانید
از دیده خون دل فشانید
فاطمه را خون در دو عین است
وداع آخر حسین است
گشته به پا شور قیامت
دخت علی سرت سلامت
فاطمه را خون در دو عین است
وداع آخر حسین است
ای بلبل وحی مدینه
خدا دهد صبرت سکینه
فاطمه را خون در دو عین است
وداع آخر حسین است
به جای زهرای شهیده
ریزید آب از اشک دیده
فاطمه را خون در دو عین است
وداع آخر حسین است
واویلتا الله اکبر
یک تن و یک دریای لشکر
فاطمه را خون در دو عین است
وداع آخر حسین است
جز اهل بیت بی پناهش
در کربلا نبود سپاهش
فاطمه را خون در دو عین است
وداع آخر حسین است
ماتم به پا کن یا محمّد
او را دعا کن یا محمّد
فاطمه را خون در دو عین است
وداع آخر حسین است
متن مداحی عاشورا
قرآن شده نقش زمین یا رسولالله جسم حسینت را ببین یا رسولالله
اللهاکبر محشر به پا شد
سر حسین مظلوم از تن جدا شد
شمـر آمـده در قتلگـاه آه واویلا زهـرا کنـد او را نگــاه آه واویلا
اللهاکبر محشر به پا شد
سر حسین مظلوم از تن جدا شد
آوای قـرآن از سـر نیزههـا آمد بر اهل عالم خبـر از کربـلا آمد
اللهاکبر محشر به پا شد
سر حسین مظلوم از تن جدا شد
سرت سلامت فاطمه دخت پیغمبر افتاده در خون یوسفت با تن بیسر
اللهاکبر محشر به پا شد
سر حسین مظلوم از تن جدا شد
زینب بیـا در قتلگـه کــن عـــزاداری از حنجر خشک حسین گشته خون جاری
اللهاکبر محشر به پا شد
سر حسین مظلوم از تن جدا شد
سکینه ازخون پدر چهره گلگون کن نفرین زسوز سینه بر شمر ملعون کن
اللهاکبر محشر به پا شد
سر حسین مظلوم از تن جدا شد
از چشم اهل آسمان خون دل ریزد از سنگهـای کربلا این ندا خیزد
اللهاکبر محشر به پا شد
سر حسین مظلوم از تن جدا شد
متن نوحه زنجیر زنی عاشورا
تیر از کمان رها شد/
با حلقت آشنا شد/
با تیر حرمله، آه/
سر از تنت جدا شد
قربان روی ماهت/
آخر چه بُد گناهت/
منگر چنین به بابا/
می میرم از نگاهت
پرپر زدی به دستم/
دیدم، تنت، شکستم/
حیران شدم عزیزم/
گریان به تو نشستم
طفل نخورده آبم/
دل از عطش کبابم/
بینم چو حنجرت را/
از غم به پیچ و تابم
از جور کین هلاکی/
مدفون به زیر خاکی/
در خاک تیره اصغر/
یک دُر تابناکی
مظلوم شیر خوارم/
جان کرده ای نثارم/
از خون حنجر تو/
گل گون شده عذارم
ای طفل شیر خواره/
مقتول ماه پاره/
ای کا ش خنده ات را/
بیند پدر دوباره
ای نوگل شکفته/
ای از عطش نخفته/
بابا مصیبتت را/
جز با خدا نگفته
تاب غمت ندارم/
خون گشته قلب زارم/
بابا ببین چگونه/
آمد گره به کارم
تا تیر کین روان شد/
ناگه تو را نشان شد/
خون گلویت اصغر/
تقدیم آسمان شد
داغت به دل نشسته/
در خود مرا شکسته/
جان می کَنم چو بینم/
این دیدگان بسته
با مادرت چه گویم/
با خواهرت چه گویم/
با عمه غمین و/
دیده ترت چه گویم
ای شیرخواره اصغر/
ای ماه پاره اصغر/
بسته به روی من شد/
هر راه چاره اصغر
متن نوحه شب دهم محرم
موسم غم ها رسیده ، محشر کبری رسیده
روز تنهاییِ زینب روز عاشورا رسیده
زین عزا و درد و ماتم
قامت زهرا شده خم
آه و واویلا ، واویلا
نیزه و شمشیرِ دشمن بر تن آن نازنین خورد
وایْ از آن لحظه ای که از روی مرکب زمین خورد
گفت زهرا ، زار و مضطر
ولدی غریب مادر
آه و واویلا ، واویلا
اهل خیمه زین مصیبت از حرم بیرون دویدند
لیکن آنها روی مرکب یار زینب را ندیدند
ذکر آنها شد به صحرا
واحسینا واحسینا
آه و واویلا ، واویلا
عالَم از این داغ عظمی تا قیامت سینه چاک است
خاک ماتم بر سر من که امامم روی خاک است
غرق اندوه و مِحَن شد
خاک صحرایش کفن شد
آه و واویلا ، واویلا
شاعر :حاج امیر عباسی
متن نوحه سوزناک عاشورا
مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسین
قبله عالم شده، کرب و بلایت حسین
منم گدایت حسین، منم گدایت حسین
کن نظری از کرم، به این گدایت حسین
حسین حسین جان حسین (۲)
چرا فتادی چنین، به خاک صحرا حسین
غرق به خون بی کفن، ز جور اعدا حسین
سوخته از تشنگی، تمام جانت حسین
تشنه چنین ندیده، در لب دریا حسین
حسین حسین جان حسین (۲)
ای پسر فاطمه، چرا تو بی یاوری
تو حجت کردگار، وصی پیغمبری
تو شاه بی نوایی، خدای را مظهری
در ره حق داده ای، هستی خود را حسین
حسین حسین جان حسین (۲)
گریه به مظلومی ات، پیمبران کرده اند
ناله ز داغ غمت، پیر و جوان کرده اند
اشک ز داغت روان، ز دیدگان کرده اند
جن و ملک از غمت، در همه دنیا حسین
حسین حسین جان حسین (۲)
متن نوحه قدیمی روز عاشورا
پر شد از نیزه٬ تنِ شاه دین
کو انگشت و انگشترت؟! خونیه نگین
روی تل زینب(س)٬ میخوره زمین
ای زینت دوش نبی پاشو از زمین
چشماش و بگیرین٬ نبینه خون چشمات و بسته
خواهرت نبینه٬ شمر و که رو سینه ت نشسته
سالار زینب(س)…
نیزه و شمشیر٬ دارن می زنن
تنت غرق خونه و شد پاره پیرهن
زینب(س) بیتابه٬ پس تو روخدا-
دست و پاهات و اینجوری رو زمین نزن
خواهرت بمیره٬ کفن نداری دل نداره
بد شهیدت کردن٬ به پیکرت داره اشاره
هذاٰ حُسینٌ …
دست و پا نزن اومد مادرت
جای نعل تازه مونده روی پیکرت
جون میده ای وای٬ گوشهٔ گودال
می بینه وقتی خنجر و رویِ حنجرت
انگشتت و آخه٬ چرا با انگشتر بریدن
جلو چشم مادر٬ تنت رو روو خاکا کشیدن
بُنیَّ عطشان…
بُنیَّ عریان…
متن نوحه عاشورا و تاسوعا
غریب مادر حسین مظلوم چگونه بر تو عزا بگیرم
توفقی کن کـه جای اکبر رکاب اسب تو را بگیرم
دلـم میکشد پـر بـه سویت برادر
مرو مرو مرو تا ببوسم گلویت برادر
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
مرو برادر کـه بــار دیگـر به قـامت تو کنم نظاره
بـده اجـازه ز اشـک دیـده نثار راهت کنم ستاره
دعا کن دعا کن که زینب نباشد
ز هجر تو صورت به ناخن خراشد
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
مـرو بـه سرعت کـه همرهت من دویـدم و از نفس فتادم
بـرس بـه دادم ز پـا فتـادم دو دست خـود را به سر نهادم
به دنبــال اسبت دویدم برادر
فتادم شکستم خمیدم برادر
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
اجازهام ده که پیـش رویـت روان بکـام خطــر شــوم من
به حفظ جانت به پیش شمشیر و تیر و نیزه سپر شوم من
دعا میکنم از دل پرشراره
الهی به خیمه بیایی دوباره
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
متن نوحه امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع)
دو برادر دو برادر دو شجاع بی نظیر
این علمدار سپاه او امیر
این حسین او ابالفضل جوان
این امام او امیر کائنان
این یکی از نسل پیغمبر بود
اون یکی نور دل حیدر بود
این یکی از سوی یمین او یسار
کرده جنگ با گروه نابکار
دو برادر دو برادر دو ابرمرد دلیر
در میان روبهان مانند شیر
لشکر از هر سو به هم پیچیده شد
جنگجویان را به هر بگریز شد
هرکه می آمد به جنگ این دو مرد
بانگ تکبیر ابالفضل رشید
روح در جان حسینش می دمید
گفت این فرزند پیغمبر منم
گفت آن از زاده حیدر منم
گفت آن بابم علی مرتضاست
گفت این مادر مرا خیرالنساست
گفت این عباس نام آور منم
گفت آن از زاده حیدر منم
مظلوم حسین جان، سقا ابالفضل
نوحه عاشورا
صبـح محشـر پیشتـر از روز مـوعـود آمدی آفـتـــابـا تیــرهتـــر از چشـمـــۀ دود آمــدی
آسمــان از کـار مـاندی رنگ خود را باختی فـــاش بـرگـو جـان احمـد را کجــا انـداختی
ســــورۀ زلـــزال آیـــــات عــــذاب آوردهای ذوالجنـاح از قتلگـه خــون جـای آب آوردهای
شعلـه بـر فـرق زمین از بـام گردون ریخته وای بـر مـن از سـم اسبـان چرا خون ریخته
یـا محمد نـوک نـی خورشید تـابـان را ببین زیــر سـم اسبهـا سـی جـزءِ قرآن را ببین
پیکـر تـــوحید پـــامـال ســواران میشــود جــان شیـریـن محمـد تیــربــاران میشـود
بــاز اولاد سقیفـــه از پیمـبـــر مـــیبُــرند نــازنین ریحــانهاش را از قفــا ســر میبرند
یامحمد با سرشکت عرش را در خون بکش خــارهـا را از تــن ریحـــانهات بیــرون بکش
گــرگهـا بـر پیکـر تـوحید چنــگ انــداختند جـــای گــل در دامن گـودال سنگ انداختند
گشتـه از شــرم گـلــوی تشنـه او آب، آب
آفتــاب اینقــدر بــر ایــن پیکــر عـریان متاب
تیـرگی در دامـن صحـرا تلاطـم کرده است اسب بیصـاحب مسیـر خیمه را گـم کرده است
یـک تـن صد چاک و یک صحرای لشکر قاتلش زخــم روی زخــم بـر زخـم تن و زخم دلش
آنکـه تنهـا خیمههـا را داد دیشب پاس کـو
کــودکـی آتــش گـرفته دامنش عبـــاس کو
کـربلا گلخــانـۀ خــونیـن زهـــرایی شــده حنجـر ســـرخ علـیاصغـر تمـاشایی شده
شیرخوار شیر داور شیر میخواهد چه کـار حرمله یک حلق نازک تیر میخواهد چه کار
یابن زهرا خون اصغر را به اشکت پــاک کن تــا نـرفته زیـــر ســم اسـب او را خـاک کن
دسـت سـردار ولایـت قطـع از پیکـر شـــده لالــۀ لیــلا ز نیــش خـــارهـــا پــرپـر شده
جسم صدچاکش یکی گردیده با پیراهنش زخــم پیکـر بیشتـر از حلقههـای جوشنش
نیــزههــا و سنــگهــا و تیــغهـا و تیـرها آمــدنـد از چـــارســو بــر یـاری شمشیرها
از سقیفـه هیــــزم آوردنـد بـــاز افــروختند خیمههای وحی را چـون بیت زهرا سوختند
ای قیامت قامتان خوش روی خاک افتادهاید پـــارهپـاره قطعـهقطعـه چـاکچاک افتادهاید
بــار دیگـــر از رگ بیــداد خــون جاری کنید طــایـران بـــوستـان وحــــی را یــاری کنید
لالــهرویـــان تنــگ افتـــادنـد بیـن خــارها دیــدهانـد از چـار جـانب مـرگ خـود را بـارها
یا محمد حمزه کو عباس کو جعفر کجاست زینب مظلومه را کشتند پس حیدر کجاست
طــایـری بشکستـه از تیــر حــوادث بـال او همچـو شــاهین لشکـری انـداخته دنبال او
تــازیانه بــر بــدنهـا کعـب نـی بر دوشها پــاره گشتــه از بـــرای گــوشـواره گوشها
ای شرار خیمههای وحی عـالم را بسوز
شاخهها و برگ بار نخل «میثم» را بسوز
متن نوحه جدید عاشورا
محشر کبری یا روز عاشوراست
قتل فرزند صدیقۀ کبراست
یا رسول الله آجرک الله
خون ثارالله در قتلگاه جاری است
زهرا در گودال گرم عزاداری است
یا رسول الله آجرک الله
ذبح اعظم را آخر فدا کردند
با لب عطشان سر را جدا کردند
یا رسول الله آجرک الله
کربلا غرق شیون و آه آمد
اسب بی صاحب در خیمگاه آمد
یا رسول الله آجرک الله
یک بدن زیر سم ستوران است
سر به نوک نی در صوت قرآن است
یا رسول الله آجرک الله