دسته‌بندی نشده

۱۰ دردسر همیشگی افراد باهوش کدامند ؟

با مجله اینترنتی دلگرم همراه باشید تا با افراد با هوش و دردسرهای افراد باهوش بیشتر آشنا شوید

دردسرهای افراد باهوش : مدت‌ها است که هوش یک خصیصه‌ای انسانی برگزیده قلمداد می‌شود. وقتی درباره‌ی ویژگی افراد باهوش فکر می‌کنیم، می‌دانیم که آنها عموما پول بیش‌تری به‌دست می‌آورند، مدت بیش‌تر به دانشگاه می‌روند، و مواجهه با دردسرهایی که ما در زندگی با آنها رو به رو می‌شویم برای آنها آسان‌تر است. ظاهرا آنها خرد بیش‌تری دارند و چیزهایی را می‌بینند که در دراز مدت رخ خواهدداد.

divider

دردسرهای افراد باهوش

1. هوش زیاد کسالت‌بار می‌شود

خیلی‌ از شماها شاید دوست داشتید که باهوش‌ترین دانش‌آموز دبیرستان در عرصه فیزیک و ریاضی می‌بودید. اما هوش زیاد واقعا کسالت‌بار می‌شود. چون بعد از مدتی دیگر کسی از حل شدن سریع یک مسئله دشوار توسط شما، شگفت‌زده نمی‌شود و شما دیگر رکوردی برای شکستن، دست‌کم در آن چارچوب محدود ندارید. حتی شرایطی فراهم می‌شود که اگر تصادفی یک مسئله را اشتباه تحلیل کردید، همه فکر می‌کنند که این شما هستید که درست می‌گویید و کسی برای رفع یکنواختی هم شده، شما را به چالش نمی‌کشد!

2. هوش زیاد مایه حسادت می‌شود

حسادت چیزی که در همه ما وجود دارد، انکارش نکنید! یعنی جدا شما به یک آدم باهوش‌تر از خودتان حسادت نمی‌کنید؟ آیا دوست ندارید اشتباهش را پیدا کنید یا نقطه ضعفی در او پیدا کنید؟

متأسفانه افراد باهوش همیشه سوژه برای دست انداخته شدن، به دست دیگران می‌دهند. شیوه صحبت، طرز نگاه، طرز پوشش، اصطلاحات شسته رفته مورد استفاده‌شان، مسلح نبودن به شوخی‌های دم‌دستی مستهجن و…

3. تعامل با دیگران سخت می شود

افراد باهوش سرشار از ایده‌اند؛ سریع فکر می‌کنند و انتظار دارند دیگران پا به پای آنها بیایند. بعضی از آنها روح حساسی دارند و آستانه رنجش آنها پایین است.

در عین حال باید در نظر بگیرید که توانایی «خود را جای دیگران گذاشتن» و از زاویه دید آنها فکر کردن، چیزی نیست که همه ما داشته باشیم. ما شاید بتوانیم فقر یا سختی زندگی یک آدم مصیبت‌دیده را تصور کنیم، اما خیلی دشوار است که دنیا را از دریچه یک آدم‌ها کم‌هوش‌تر از خود ببینیم. برای ما بسیار سخت است که فصل مشترکی بین خودمان و یک آدم کم‌هوش‌تر از خود پیدا کنیم و با واژگانی که برای او قابل درک باشند، با او صحبت کنیم. به همین خاطر است که می‌توان به جرأت گفت، اکثر آدم‌های باهوش تعامل ضعیفی با دیگران دارند و حرف‌هایشان توسط عامه مردم درک نمی‌شوند.

4. آدم‌های باهوش در سرگرم نگاه داشتن خود مشکل دارند

این یکی از معضلات بزرگ آدم‌های باهوش است. معمولا تصور می‌شود که آدم‌های باهوش، درونگرا هستند. درونگرایی دارای آن مفهوم منفی‌ای نیست که زمانی به ما القا می‌شد. اما باید دانست که خیلی وقت‌ها آدم‌های باهوش واقعا درونگرا نیستند، بلکه آنها در یک جمع قادر به سرگرم نگاه داشتن خود نیستند.

آنها انتظار دارند که بتوانند با افرادی دمخور شوند که بتوانند سریع با آنها بده بستان فکری کنند. چگالی اطلاعاتی که آنها می‌توانند مبادله کنند، با میزان اطلاعات ورودی متناسب نیست و از آنجا که نمی‌خواهند یک آدم دیوانه به نظر برسند که در حال صحبت با خود است، ترجیح می‌دهند، ترمز فکری کنند و هیچ نگویند!

آن دسته از آنها که مؤدب هستند، در این هنگام به خاطر سکوت، آدم‌های خجالتی به نظر می‌رسند که در صورتی که ممکن است در باطن آدم‌های بسیار پر شر و شوری باشند و آن دسته از آنهایی که زیاد مأخود به حیا نیستند، آدم‌های جسور بی‌ادب جلوه می‌کنند.

5. ابراز نظرهای متفاوت و دردسرساز

آدم‌های باهوش نمی‌توانند جلوی خودشان را بگیرند. ذهن آنها همواره در حال تفسیر و تأویل پدیده‌هاست و به نتایجی می‌رسد که بیان آنها بیش از حد رادیکال، تابوشکن و در مواردی خلاف عرف و اخلاقیات مسلم پذیرفته‌شده است.

از آنجایی که آنها باهوش‌تر از آن هستند که برای «هیچ»، کار دست خود بدهند، ترجیح می‌دهند که یک دیدگاه رسمی کسالت‌بار غیرواقعی و یک دیدگاه مخفی درونی داشته باشند.

افراد باهوش فکر می‌کنند که دیگران می‌توانند اشارات ظریف و نکته‌سنجی‌ها آنها را درک کنند، اما…

آدم‌های باهوش گاه با خودشان فکر می‌کنند که می‌توانند حرف‌هایشان را درقالب نقل قول شعر، حکایت و کلیدواژه‌های خاص بیان کنند، اما در کمال تعجب درمی‌یابند که کمتر کسی پیدا می‌شود که به نزدیکی مفاهیم مورد نظر آنها نزدیک شود.

6. آدم‌های باهوش بد هم وجود دارند

و البته افراد باهوش بد هم کم نیستند، آنهایی که از تحقیر کردن دیگران ابایی ندارند و گاهی بلایی سر شما می‌آورند که شما چند روز بعد متوجه‌اش می‌شوید!

آدم‌های باهوش احترام اندکی برای نظم موجود قائل هستند و مایل هستند تغییر ایجاد کنند. ممکن است انکار کنند، اما پیروی از دیوانسالاری و قوانین دست و پاگیر برای آدم‌های باهوش کسل‌کننده و دست پا گیر است. آنها دوست دارند همه مراحل اضافی تشریفاتی را با زدن یک «چیت کد» رد کنند. آنها دوست دارند که تغییر ایجاد کنند و علاقه دارند که حس و حال آنها توسط دیگران درک شود.

7. کمترین شباهت را به همسالان خود دارند

بله! میزان این ناهمنوایی تا به حدی است که خیلی‌ها دوست دارند به جای نثار اصطلاحی مثل باهوش یا بچه زرنگ، این دسته از افراد را اعصاب خورد کن و خودخواه بدانند. اما آنها را هر چیزی که صدا بزنیم، باید بدانیم که آنها می‌خواهند زندگی خودشان را داشته باشند و راه خودشان را بروند و بفهمی نفهمی، اصلا نظر جمع برایشان مهم نیست. کسی قادر به زنجیر کشیدن آنها نیست، حتی اگر آنها را به اتاقی دربسته بیندازید.

در عین حال افراد باهوش، لزوما آدم‌های زرنگ نیستند، بسیاری از آنها، آدم‌های کاسب‌کار و نان به نرخ روز خور هم نیستند، پس گاهی چشم باز می‌کنند و می‌بینند شاید کودن بودن، در عین عقل معاش، چیزی جذاب‌تر برای آنها می‌بود!

8. آدم های باهوش (Down Grade) شده

ممکن است تصور کنید که اگر آدمی را که قادر به رهبری و اندیشه‌پردازی است، در کار کوچکی بگمارید، به خاطر هوش فوق‌العاده‌اش، آن کار را به بهترین وجه انجام می‌دهد.

اما متأسفانه آدم‌ های باهوش اصلا شبیه یک چیپ پردازشگر نیست که وادار به انجام عملیات پردازشی سبک باشد. به صورت متناقضی، افراد باهوش در هنگام انجام اعمال ساده، به شدت کم می‌آورند تا حدی که در مواردی غیرقابل پیشبینی می‌شوند. ممکن است آنها تا مدت‌ها بدون اشکال کار کنند، اما گاهی دچار اشتباهاتی بدیهی می‌شوند که درجه اعتماد ما به آنها را پایین می‌آورد.

9. بی‌نظم هستند

شاید علت‌اش این باشد که به واسطه‌ی یادآوری این‌که کاغذ مورد نیازشان دقیقا کجا است نیاز مداوم به حل مسئله را رفع می‌کنند یا تمرکز شدید روی وظایفی به غیر از مرتب کردن میز باشد.

10. محدودیت‌ها را درک می‌کنند

آدم‌های باهوش نخستین کسانی هستند که می‌گویند: “نمی‌دانم”. آدم‌هایی که هوش کم‌تری دارند سعی می‌کنند از این عبارت اجتناب کنند چون احساس می‌کنند دیگران آنها را خرفت یا ناآگاه قلمداد خواهندکرد

تهیه شده مجله اینترنتی دلگرم

مرضیه ملایری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا