دسته‌بندی نشده

گلچین متن های مداحی روضه و نوحه رحلت پیامبر از مداحان معروف (۲)

متن روضه و نوحه به مناسبت رحلت جانسوز پیامبر (ص) رسول الله

روضه شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسن مجتبی علیه السلام_حاج میثم مطیعی

ای بهشت مدینه شهر رسول

باغ سر سبز لاله های بتول

تو بهشتی ولی بهارت کو

ای قرار همه قرارت کو

شِکوه بر درگه خدا داری

ناله وامحمّدا داری

*رسول خدا خیلی در بین ما غریبه…*

شهر احمد، کجاست احمدِ تو

از چه خاموش شد محمّد تو

ای جهانِ وجود، هستت رفت

خاتم الانبیا زدستت رفت

گرد غم بر فلک نشست، نشست

پشت شیر خدا شکست، شکست

گرد غربت مدینه را به سر است

از مدینه،علی غریب تر است

او که بار بلای امّت برد

او که پا بر نجات خلق فشرد

*پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید…*

جگرش را زطعنه چنگ زدند

به جبینش زکینه سنگ زدند

*یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند…*

بارها امّت ستم گستر

بر سرش ریختند خاکستر

بر قدم هاش خار افشاندند

کاذبش گفته ساحرش خواندند

چون پدر با عدو تکلّم کرد

با لب غرق خون تبسّم کرد

بارها جان خویش داد زدست

تا که گردد بشر خدای پرست

وقت رفتن نخواست از امّت

اجر، الاّ مودّت عترت

* “قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی…”

آقا خوب حقت رو ادا کردن…امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما!

بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم.

بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد

آیه های کوثرت از هم جدا شد…

چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:”ایتونی بالکتف و الدوات”بیاید براتون وصیت کنم”اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی”بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟”انما یهجر رسول الله”

ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست

این جنگ با کتاب خدای پیمبر است

“و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی”

گفتند پیغمبر داره هذیون میگه.

آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی

از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود

با آن همه سفارش پیغمبر خدا

پاداش دوستی علی تازیانه است

یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟!

کز جای تازیانه ی او خون روانه بود

در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه

فرمود:”اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ”تو مگر فاطمه رو نزدی”حتی اَدمَیتَها”تا اینکه بدنش خون آلود شد…*

روح پاکش زتن چو گشت رها

باز گردید دست توطئه ها

بود روی زمین جنازه ی او

که شکستند عهد تازه ی او

منکر آیه ی شریفه ی شدند

بانی فتنه ی سقیفه شدند

از جحیم سقیفه خصم شریر

آتش افروخت در بهشت غدیر

چیره شد دست ظلم بر مظلوم

غصب شد حق چهاره معصوم

تا به جای صمد صنم شد نصب

گشت حق کتاب و عترت غصب

گر چه در نظم، قدرتم دادند

چه کنم حکم وحدتم دادند

ورنه پیوسته می زدم فریاد

که کجا فاطمه زپا افتاد

روز غصب خلافت علوی

گشت پامال، حرمت نبوی

در سقیفه ستم به مولا رفت

آتش از بیت وحی بالا رفت

شعله افروختند بر در وحی

آیه ای شد جدا زکوثر وحی

زخم شمشیر بر سر حیدر

گشت اجر رسالت دیگر

حمله بر حجّت خدا کردند

فرق او را زهم دو تا کردند

*دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن…*

بعد قتل علی امام حسن

گشت همچون پدر غریب وطن

ریخت یک آسمان بلا به سرش

خون شد از غیر و آشنا جگرش

زهر کین زد شراره بر دل او

عاقبت جعده گشت قاتل او

آسمان بس که خون به جامش ریخت

جگرش خون شد و ز کامش ریخت

روز تشییع، در برِ یاران

پیکرش شد زتیر، گلباران

*بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند…*

بارش تیر و جسم یار کجا؟

یاس زهرا و نیش خار کجا

آل هاشم اگر چه خون جگرید

این خبر را به خواهرش نبرید

سوز زخم درون بس است بر او

دیدن طشت خون بس است بر او

یوسف فاطمه،حسین عزیز

اینقدر اشک از دو دیده نریز

مجتبی هم به غربت تو گریست

هیچ روزی بسان روز تو نیست

در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر

در تو زخم هزاراها شمشیر

شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار

******

کربلا سنگ بر جبینت خورد

تیر بر حلق نازنینت خورد

*امشب مادرت عزاداره

دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد…*

“السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین”

بیشتر بخوانید::

دعاهای روز ۲۸ صفر مصادف با رحلت پیامبر (ص) و امام حسن مجتبی (ع)

کلیپ مداحی رحلت پیامبر از حاج میثم مطیعی


روضه رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم_حاج میثم مطیعی

دوسه جمله روضه ی پیغمبر رو از زبان امیرالمومنین بخونم.در نهج البلاغه سیدرضی روایت کرده:

وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ “قالَهُ وَ هُوَ یَلِى غَسْلَ رَسُولِ اللَّهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ- وَ تَجْهِیزَهُ”

اون موقعی که مردم،سقیفه سرشون گرم بود امیرالمومنین رسول خدا رو غسل میداد؛با رسول خدا حرف میزد؛ : “بِأَبِى أَنْتَ وَ أُمِّى یا رَسُولَ اللَّهِ” پدر و مادرم به فدات؛ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ ما لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْأَنْباءِ وَ أَخْبارِ السَّماءِ”یا رسول الله با مرگ تو رشته ای پاره شد که در مرگ دیگران اینگونه قطع نشد،با رحلت تو رشته ی پیامبری قطع شد؛فرود آمدن وحی قطع شد؛اخبار آسمانی گسسته شد؛ “وَ لَوْلا أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ” اگه نبود که من علی رو دعوت به صبر کرده بودی” وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ ‏”

اگه به من نمیفرمودی علی جان بی تابی نکن؛اونقدر اشک میریختم تا اشکام تمام بشه…

*امام زمان هم فرمود:یا جداه! اونقدر برات گریه میکنم اگه اشک چشمم تمام بشه”لابکین بدل الدموع دما”به جای اشک خون گریه میکنم*بعد امیرالمومنین فرمود یا رسول الله! “بِأَبِى أَنْتَ وَ أُمِّى”

*ماهم این جمله رو به رسول الله بگیم.بابی انت و امی؛پدرو مادرم به فدات؛جوونیم به فدات؛چقدر برای ما زحمت کشیدی؛چقدر بین ما مسلمونا غریبی…*”اذْکُرْنا عِنْدَ رَبِّکَ “ما رو در پیشگاه پروردگارت یاد کن”وَ اجْعَلْنا مِنْ بالِکَ”ما رو فراموش نکن.

*یا رسول الله یا محمدبن عبدالله صلی الله علیک و علی روحک و بدنک*


شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم_حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی

دیدند در خونه رو میزنند.مادر ما زهرا رفت در خونه رو باز کنه.دیدند یه عربیه میخواد پیغمبرو ببینه.

غربت عجییبی الان خونه ی پیغمبرو گرفته.از خانوما الان انتظار بیشتری داریم،چرا؟

چون تنها بازمونده از پیغمبرخدا و عزادار حقیقی حضرت زهراست دیگه و شما باید برید کنار ایشون و به فاطمه دلداری بدید؛

داغ پدر برای فاطمه خیلی سنگینه.زهرای مرضیه رفت درو باز کرد،عربیم میخوام رسول خدا رو ببینم.

پدرم الان حالش خوب نیست برو بعدا بیا.رفت دوباره اومد همون جوابو شنید.دفعه سوم رسول خدا گفت دخترم کیه در میزنه؟

بابا عربیه تقاضای دیدار شما رو داره.فرمود دخترم در رو باز کن.اون عرب نیست؛برادرم عزراییله،به احترام تو که در خانه ای در میزنه؛اولین و آخرین خانه ایه که در میزنه وارد بشه؛آی نامرد مردم مدینه…

اومد کنار بستر رسول خدا؛یا رسول الله اجازه ی قبض روح میدید؟

بذار جبرییل بیاد؛جبرییل چرا دیر آمدی؟تنهام گذاشتی؟

داشتیم بهشت رو برای شما آذین میبستیم.

جبرییل برام خبر آوردی که راضیم کنه؟خبری آورد؛حضرت فرمود راضی نیستم بازم برو خبر بیار.چندبار جبرییل رفت و آمد تا آخر خبر آورد ای پیغمبر! حقت سلام میرساند و میگوید روز قیامت از گنهکارای امت اونقدر به تو ببخشیم که خودت راضی بشی.

فرمود:حالا راضیم.شروع کرد قبض روح کردن پیغمبرخدا.اینو یکی از علما حضرت حجت الاسلام والمسلمین آل طه میفرمودند که از بزرگان خطابه هستند.

شروع کرد قبض روح کردن پیغمبرخدا فرمود دست نگه دار! تو همه رو اینطوری قبض روح میخوای بکنی؟یارسول الله سبک قبض روح من اینطوره.

فرمود:بیا سختی جون دادن امت من رو همه رو جمع کن همه رو رو من پیغمبرشون خالی کن…امت من لحظه ی مردن ضجر نکشن.فاطمه خیلی بی قراره،

فرمود:دخترم بیا.یه چیزی کنار گوش زهرای مرضیه گفت دید فاطمه شروع کرد تبسم کردن.فاطمه جان باباتون چی فرمودن لحظات آخر؟

بابام فرمود بین من و تو زیاد فراق حاکم نیست.اولین کسی که از اهلبیتم به من وارد میشه تویی بابا.

فرمود:بگین علیم بیاد.امیرالمومنین علی علیه السلام آمدند‌.صدا زد علی جان ملائکه مقرب آمدند تا من از تو پیمان بگیرم.

چی یا رسول الله؟!علی جان! منکه بمیرم این امت رو از تو برمیگردونند و به تو پشت میکنند.چی کار کنم یا رسول الله؟

علی جان باید صبر کنی.”صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ”؛علی جان حکومتم ازت میگیرنا! علی جان باید صبر کنی”صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ”.علی جان فدکم ازت میگیرنا!

“صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ”علی جان مردم بهت فحش میدن،باید صبر کنی.

کتاب عوالم جلد دوم،روایت اول.دو جلدی که مال حضرت زهراست.

علی جان من که بمیرم حریم خونه ت رو از بین میبرند.چه کار کنم یا رسول الله؟باید صبر کنی.علی دو زانو نشسته برافروخته شده.

یا رسول الله !! باید صبر کنی.صبرتُ.علی جان بی اجازه ی تو وارد خونت میشن،یا رسول الله!!

باید صبر کنی علی جان.صبر میکنم.دو زانو نشسته.

علی جان بی اجازه ی تو وارد خونت میشن جلو چشمت فاطمت رو کتک میزنن در حالیکه او بارداره…علی با صورت نزدیک زمین آمد؛برافروخته شد؛یا رسول الله!! علی جان باید صبر کنی…

حق خوردن و سیلی زدن و سینه شکستن

مزد زحمات شب و روز پدرم بود

یک بار فشار در و دیوار مرا کشت

قنفذ به خدا باعث قتل دگرم بود

همه ما برای رسول خدا فرزندیم؛”یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئین”

“یا اَبَاالْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.”

بیشتر بخوانید::

پیامهای سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص)

متن مداحی رحلت پیامبر از مداحان معروف (1)


متن روضه ی رسول الله صلوات الله علیه- سید مهدی میرداماد

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ،،بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللهُ، مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا.

مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست

آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست

قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب

شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست

خون گریه کن مدینه، کز این ماتم عظیم

گر آسمان خراب شود بر سرت رواست

گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم

زیرا عزای ِ قافله سالار انبیاست

*همین الان اگه مدینه بودی چه طور ناله میزدی؟تازه اگه اجازه میدادن ناله بزنی؟!*

خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود

عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست

اهل ولا به هوش که با رحلت نبی

شهر مدینه یکسره آبستن بلاست

قومی برای غصب خلافت شدند جمع

یا لَلعَجَب! وصی ِ پیمبر، علی، کجاست

*دلش رو داری بهت آدرس بدم علی کجاست؟اگه بخوای بفهمی علی کجاست باید ناله اش رو بزنید،کجاست مولا؟*

دار الولا محاصره، زهراست پشت در

دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست

آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول

پاداش رنج های شب و روز مصطفاست

*فرمود: ما اوذی نبی بمثل ما اوذیتُ،هیچ پیغمبری به اندازه ی من اذیت نشد،بیست و سه سال هرجوری خواستند اذیتش کردند، هر تهمتی خواستند بهش زدند،

مگه نمیگن:کسی برات کاری میکنه،عرقش خشک نشده باید مزدش رو بدین،مردم مدینه آب غسل ِ پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن؛کاری کردن مادر سادات بین در و دیوار صداش بلند شد.

مگه دعای ندبه نخوندی، قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى،

یه نفر بلند شه به من بگه: فِی القُربى کی هستند؟مگه غیر از بی بی ِ دو عالم و حسنین؟مگه غیر از فاطمه و بچه های فاطمه است؟

یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل می کرد، چقدر حسین رو روی دوشش سوار می کرد، یادتون رفت، یادتون رفت چقدر نوه هاش رو می بوسید،

آخ پیغمبر می بوسید گریه می کرد، انگار می دید تو این آینه، هر وقت ابی عبدالله رو بغل می کرد زیر گلوش رو می بوسید ، همه ی شما اهل کنایه هستید و اهل روضه، هر وقت امام مجتبی رو بغل می کرد، لب هاش رو می بوسید ،

آقا چرا؟ می فرمود:این لب ها یه روز از زهر کبود میشه، پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم بقیع: السلام علیک یا ابامحمد، آقاجان گداهای هر ساله اومدن،آقا جان قرار هرساله ی ماست.

آقا جان شما یه غریب هستی،امام رضا هم یه غریب،اینقدر این شب ها تو حرمش شلوغ ِ، مگه اون عرب از مدینه نیومده بود،

گفت:شنیدم ایرانی ها یه امام غریب دارن،برم یه سری به غریب ِ ایران بزنم،وارد حرم امام رضا شد،اول یه نگاه به در و دیوار کرد، یه نگاه به زائرها به جمعیت،به این همه چراغ،برگشت عقب گفت:آقا جان اگه غریب می خوای بیا مدینه،بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتن*

بیشتر بخوانید::

پیامهای تلگرامی و واتس اپی رحلت پیامبر رسول الله

کارت پستال رحلت پیامبر (ص)


متن روضه ی رسول الله صلوات الله علیه-حاج محمود کریمی

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ……….

ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید‌

شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید

همه با هم به سما دست دعا باز کنید

خون فشانید ز چشم و به خدا راز کنید

مهر غم، نقش به بال و پرتان می‌گردد

مرگ دور سر پیغمبرتان می‌گردد

پیک غم از حرم خواجه اَسری آید

خبر از فاجعه محشر کبری آید

کاروان اجل از جانب صحرا آید

نگذارید در ِ خانه ی زهرا‌(س) آید

قاصد مرگ کجا، کعبه ی مقصود کجا

ملک الموت کجا، خانه معبود کجا

*عرضه داشت بابا یه جوانی دم در ایستاده در زده،فرمود:فاطمه جان اون جوانی که دیدی از هیچ کسی اجازه نمیگیره،بی اجازه وارد میشه،اون ملک الموت برادرم عزرائیل ِ،فقط در ِ خونه ی تو رو در زده اجازه گرفته،عزرائیل هم در می زنه می خواد بیاد خونه ی زهرا سلام علیها.*

اجل استاده هراسان به در بیت رسول

پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دخول

*بی بی فرمود:برو بابام حالش خوب نیست،برو*

لرزد از زمزمه او دل زهرای بتول

فاطمه سوی پدر آمده محزون و ملول

کی پدر پیک غریبی است تو را میخواند؟

کیست کز هر سخنش قلب مرا لرزاند؟

گفت در پاسخ زهرا(س) پدر ای پاک سرشت

دست تقدیر برای تو غم ِ تازه نوشت

پدرت می‌رود امروز به گلزار بهشت

آسمان کوه بلا را به سر دوش تو هِشت

فلک امروز پر از ناله ی جبرائیل است

این غریبی که بود پشت در عزرائیل است

*فاطمه جان او فقط از در ِ خونه ی تو اجازه گرفته*

این نه آن است که از کس بطلبد اذن دخول

این اجل باشد و بر بردن جانهاست عجول

اذن ناکرده طلب جز به در بیت رسول

پاسداری کند از حرمت زهرای بتول

ای فدای تو و خون دل و اشک بصرت

باز کن در که شود خاک یتیمی به سرت

فاطمه (س) برد به بابا سر تسلیم فرود

در ِ کاشانه به سوی ملک الموت گشود

چون به دارالشرف وحی، اجل یافت ورود

به ادب روی به پیغمبر اسلام(ص) نمود

کی تنت جان جهان گر دهی اذنم ز کرم

آمدم روح تو در جنت اعلا ببرم

گفت ای دوست کمی صبر و تحمل باید

که مرا پیک خدا حضرت جبریل آید

رنگ اندوه ز آیینه ی دل بزداید

عقده از سینه ی پر غصه من بگشاید

جبرئیل آمد و گفت ای به فدایت گردم

باغ جنت را از بهر تو زینت کردم

گفت ای پیک خدا حامل فیض و رحمت

سخنی گو که ز قلبم بربائی محنت

غم من نیست غم حور و قصور و جنت

چه کند روز جزا خالق من با امت

گفت جبریل که فرموده چنین معبودت

آنقدر بر تو ببخشم که کنم خوشنودت

ای بدوشت غم امت همه دم در همه حال

برده بر شانه خود کوه غم و درد و ملال

امت اجر تو عطا کرد به قرآن و به آل

حُرمَتِ هر دو کنار حَرَمَت شد پامال

*این همه به فکر امت بود وقتی رفتی،از خجالت تو در اومدند*

کرده غصب فدک و حق علی (ع) را بردند

پهلوی فاطمه‌ات (س) را ز لگد آزردند

بر لب خلق هنوز از غم تو زمزمه بود

شعله ها در جگر و اشک به چشم همه بود

شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود

اولین اجر رسالت زدن فاطمه(س) بود

*فرمود:علی جان، بیا عزیزم،کنار من بنشین، لب های پیغمبر تکان می خورد،امیرالمؤمنین گوش مبارک رو آوردند کنار ِ لب های رسول خدا،خانه آرام،رسول خدا آرام آرام حرف می زد، علی شونه هاش تکون می خوردند،

زیر لب علی فرمود:چشم. شاید فرموده باشند:علی جان حق تو رو می برند باید صبر کنی، علی گفته:چشم. اشک جاری شد،یه چند لحظه ای رسول خدا صحبت کرد با علی،علی غم فراق پیغمبر، اینکه فاطمه می خواد یتیم بشه،غم بچه هاش، غم این امت،

دل ِ تنگ ِخودش،همین جور گریه می کرد؛حالا این بارها می خواد بیاد رو دوش علی،علی لنگر ِ زمین و آسمان ِ، هی میگه:چشم،ولی خوب دلش به درد میآْد؛ گوش کرد و گوش کرد وگوش کرد،صدای پیغمبر آرام آرام، یه صدای زمزمه داشت می اومد فاطمه داشت نگاه می کرد،

دوباره علی فرمود:چشم،سر امیرالمؤمنین پایین ِ، اصلاً بالا رو نگاه نمی کرد، شاید رسول خدا فرموده باشن، علی جان درب خانه ات رو آتش می زنند،

دوباره شروع کرد پیغمبر حرف زدن، اما این دفعه آروم آروم رنگ صورت ِ مولا تغییر کرد، برافروخته شد، صورت در هم رفت، رگ ِ غضب شیر خدا متورم شد، دستاش رو فشار می داد، سر بالا آورد به فاطمه اش نگاه کرد،

گفت:چشم،چشم.شاید پیغمبر گفته باشن:علی جان فاطمه ات رو میزنند، هی نگاه به فاطمه می کرد، هی میگفت:چشم، شاید داره روضه می خونه برای علی، محسنتم می کشند.*

شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود

اولین اجر رسالت زدن فاطمه(س) بود

گشت از حق‌کشی امت بیدادگرت

کشتن محسن مظلوم تو اجر دگرت

*خوب از خجالت پیغمبر در اومدند، خوب اِلا المودة فی القربی رو رعایت کردند.*

با سر انگشت خزان سخت ورق برگردید

غنچه و لاله ی خونین تو پرپر گردید

سومین اجر تو زخم سرحیدر گردید

به حسن از همه کس ظلم فزون‌تر گردید

بعد از آن زهر که بر نور دو عینت دادند

اجرها بود که امت به حسینت دادند

گرگ ها بر بدن یوسف تو چنگ زدند

بر رخ چرخ ز خون دل او رنگ زدند

دست بگشوده به پیشانی او سنگ زدند

تهمت کفر به آل تو به نیرنگ زدند

زین مصیبت همه دم سینه میثم سوزد

بلکه تا حشر دل آدم و عالم سوز

شاعر:حاج غلامرضا سازگار

رسم ِ هر کی می خواد از دنیا بره،حتی دکمه های پیراهنش رو هم باز کنید،از چند جهت می خوام وارد روضه بشم،محتضر اون لحظات آخر عمرش میگن:حتی یه کاه هم رو سینه اش نباشه، عمر در نگاه محتضر طولانیه، در

نگاه ما میگن:دیدی به چشم به هم زدن از دنیا رفت،علی علیه السلام فرمود:اگه قرار باشه کسی از دنیا بره علی رو ببینه، اون یه لحظه براش زیاده،طولانی است. همه حسرت خواهند خورد لحظه ی آخر عمرشون که ما علی

رو نشناختیم، علی اینه و ما دنبال یه چیز دیگه رفتیم، علی اینه و ما جدی نگرفتیم،فقط گفتیم:علی،اما بدا به حال اونایی که میگن:علی اینه و ما باهاش دشمنی کردیم، اون نانجیبا که در خونه ی علی رو آتیش زدن هم

میگن،علی این بود و ما نشناختیم. لحظه ی آخر عمر طولانیه برای محتضر، رسول خدا احترامش برای همه ی عالم واجب ِ،اما وقتی می خواد از دنیا بره، باید رعایت بشه،سینه ی پیغمبر ِ، اینقدر مهم ِ، ابی عبدالله همین که

شش ماهه تیر خورد،قنداقه رو پاره کرد،بچه دست و پا بزنه،راحت جون بده، لحظه های آخر عمر پیغمبر،حسن رو می گیرند،حسین میره،او رو میگیرند،زینب میره، حسنین خودشون رو روی سینه ی رسول خدا انداختند

امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت،ابی عبدالله روی سینه ی پیغمبر، علی اومد اینها رو برداره با نوازش، لحظه های آخر پیغمبر با آرامش جان بده، تا اومد بچه ها رو برداره پیغمبر فرمود: رهاشون کن علی، حسین

باید رو سینه ام باشه،اصلاً امشب بحث ِ فشار ِ روی قفس سینه است، حسنم باشه، اینها باشن من راحت جان میدم،نگذاشت رسول خدا بچه هارو برداره،هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز به یکی از این روایات،شب بود

همین دوتا بچه دوباره روی سینه ی مادر افتادند، مادر بین کفن، علی بر نداشت بچه هارو،یه مرتبه یه هاتفی صدا زد:علی چه کار داری میکنی؟بچه هارو بردار،عرش به هم ریخته از ناله، بچه هارو از روی سینه ی مادر

بردار،عالم داره از مدار خارج میشه، علی یتیم های فاطمه رو با احترام برداشت،حسین یتیم های امام حسن رو با احترام برداشت، یه جا سراغ دارم بچه رو بدن پاره پاره و بی سر ِ بابا افتاد،هزار و نهصد و پنجاه زخم،با

تازیانه بلندش کردند.یا ابتا اُنظر الی عمتی المضروبه. برگردیم مدینه،ماه صفر داره تموم میشه هر چی جون داری مایه بذار، هر جوری می تونی ناله بزن، بچه ها رو از روی سینه ی پیغمبر برداشت،رسول خدا نگذاشت،

گفت:اینها باشن من راحت جان میدم، این سنگینی ِ حسین و حسنم لازمه،باید روی سینه ی من باشن، این یه سنگینی بود رو سینه ی رسول خدا، من عبارت از مقتل بخونم:خانم زینب اومد از بالای گودال: وَ الشِّمْرُ جالِسٌ

عَلى صَدْرِکَ،حسین…. ای خدا فرج امام زمان ما را برسان،هر کسی هر دردی داره،حاجتی داره،حاجت روا فرما

بیشتر بخوانید::

کد آوای انتظار همراه اول به مناسبت رحلت پیامبر (ص) و امام حسن (ع)

کد آهنگ پیشواز ایرانسل به مناسبت رحلت پیامبر (ص) و امام حسن (ع)


متن روضه پیامبر اکرم صلوات الله علیه- حجت الاسلام دکتر رفیعی

روز شنبه است و متعلق به رسول اکرم؛پیامبر رحمت و پیامبر رفق و مدارا. این همه که مردم مکه او را آزار دادند اما همین که مکه را فتح کرد صدا زد:اَلْیَوْم یَوْمَ الْمَرْحَمَة.1 امروز روز مرحمه است. همه را بخشید.پیامبر بارها

فرمودند:اللُّهُمَّ اهِد قومِی فَاِنَّهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ2 خدایا این ها را هدایت کن همانا بعضی از این قوم نمی دانند؛اللّهُم اغْفِر لِاُمَّتِی3.به او گفتند:یا رسول الله، نوح نفرین کرد،آب آمد.قوم عاد،باد آنها را گرفت.قوم دیگری قحطی آنها

را گرفت.شما هم نفرین کنید،شما بیش از پیغمبر های دیگر اذیت و آزار شدید؛ ما أوذِیَ نَبِیٌ مثلَ ما اُذیتُ.4 هیچ پیغمبری مثل پیغمبر ما اذیت نشد.فرمود:نه،من نفرین نمی کنم. خداوند در قرآن می فرماید:تا وقتی دو

چیز در بین مردم است عذاب نمی آید:1-شخص تو(پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم)،تا شما در میان مردم هستی عذاب نمی آید؛2-استغفار،تا استغفار در بین مردم است عذاب عام برای مسلمانان نمی آید.

امروز روز شنبه و متعلق به پیغمبر است. در مفاتیح هم دعایی داردکه مخصوص شنبه است،می گوید:پیغمبر را اینگونه زیارت کنید،درآن زیارت می خوانیم که اگر مردم پیش تو استغفار کنند،و تو از خداوند برای آنان طلب

مغفرت کنی،خدا می پذیرد.یارسول الله،زمان حیات نبودیم که خدمت شما بیاییم،امروز که روز شنبه و متعلق به شماست،متوسل به شما می شویم، و از شما می خواهیم که واسطه بشوی که خداوند گناهان ما را ببخشد و

بیامرزد. این مطلب در فرازی از همین زیارت روز شنبه نیز آمده است. دل ها را روانه کنیم مدینه، نمی دانم مشرف شده اید یا نه؟گنبد خضرای نبوی و در کنارش آن قبرستان خاموش بقیع.

السلام علیک یا رسول الله،السلام علیک یا نبی الله،السلام علیک یا رحمة الله الواسعه و یا باب نجاة الاُمة. رحلت پیامبر گرامی اسلام همان گونه که امیر المؤمنین فرمود:اعظم مصائب است. یا رسول الله،در حال جان دادن

شما حسن و حسین آمدند و خودشان را روی بدن شما انداختند، در نقل دارد پیغمبر دست هایش را باز کرد،یک دست امام حسن و یک دست امام حسین آن ها رابه سینه فشرد. امیرالمؤمنین آمد حسن و حسین را

بردارد،پیامبر تب داشت،حالش مساعد نبود،چشمانش را باز کرد و فرمود: نه علی جان، بگذار حسنم روی سینه ام باشد؛ بگذار حسینم روی سینه ام باشد؛بگذار آنها را ببویم؛بگذار آنها را ببوسم. علی جان، اینها بوی بهشت

می دهند. اَتَزَوَّدُ مِنْهُما.5 بگذار از آنها توشه بچینم. یا رسول الله حاضر نشدی حسن و حسین را از روی سینه ات بردارند و روی زمین بگذارند،اما نبودی ببینی که کنار قبرت تیرها بر بدن امام حسن….! یا رسول الله،آنقدر

حسین را دوست داشتی که اگر صحبت می کردی و صدای گریه ی حسین را می شنیدی،صحبتت را قطع می کردی. اگر نماز می خواندی و صدای گریه اش را می شنیدی،صحبتت را قطع می کردی. اگر نماز می خواندی

وصدای گریه اش را می شنیدی، نماز را سریع تمام می کردی. اگر می آمد و روی پشت مبارکت می نشست،آنقدر سجده را طولانی می کردی تا حسین پایین بیاید. یا رسل الله،کربلا نبودی ببینی؛ یوم علی صدر المصطفی و

یوم علی وجه الثری، حسینت روی نیزه شکسته؛یه عده با شمشیر،یه عده با سنگ،یه عده هم با نیزه….!

1-شرح نهج البلاغه،ج17،ص272

2- بحارالانوار،ج11،ص298

3- بحارالانوار،ج31،ص208

4- بحارالنوار،ج39،ص55

5- بحارالانوارج22،ص50؛کشف الغمه،ج1،ص409

بیشتر بخوانید::

پیامهای سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع)

پست و استوری اینستاگرام سالروز رحلت حضرت محمد صل الله علیه وسلم


متن روضه پیامبر اکرم صلوات الله علیه- حجت الاسلام دکتر رفیعی

نبی در بستر و زهرا کنارش

عزیز قلب او شد بی قرارش

بگوید دخترم کمتر نوا کن

برای رفتن بابا دعا کن

شب رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و شب یتیمی جهان اسلام است. امشب همه ی جهان اسلام عزادار و در واقع مصیبت دیده اند . از همه بیشتر ، بر تنها یادگارش زهرای مرضیه سلام الله علیها

سخت بود. بر امیرالمؤمنین علیه السلام و بر نوادگان پیغمبر علیهم السلام ، حسن و حسین علیهما السلام و زینب کبری سلام الله علیها و ام کلثوم سلام الله علیها سخت بود. چون یک اُنس عجیبی بین پیغمبر صلی الله

علیه و آله و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بود. فاطمه ی زهرا پنج سال داشت که مادرش را از دست داد. فاطمه برای پیغمبر هم دختری کرد و هم مادری. پیامبر اکرم خطاب به فاطمه می فرمود:اُم ابیها؛ تو مادر من

هستی. یک روز شخصی در کنار مسجدالحرام شکمبه ای روی پیغمبر انداخت، بدن و لباس آن حضرت قدری کثیف شد،پیامبر منزل آمدند{ پیغمبر خیلی رئوف بود،خیلی صبور بود،خیلی مهربان بود،همه ی آنها را با این

جرم هایشان بخشید} فاطمه ی زهرا همین که این وضع را مشاهده کرد بلافاصله پدر را تطهیر کرد،لباسی برای او آورد. پیغمبر لباسش را عوض کرد و فرمود:انت اُمّ ابیها؛ تو مادر پدرت هستی. پیامبر این تعبیر را چند جا به

کار برده است. روزی که پیغمبر مدینه بود و فاطمه را نمی دید به او خیلی سخت می گذشت، حتماً باید زهرا را می دید. پدر و دختر خیلی ارتباط شان با هم صمیمی بود؛خانه شان نزدیک هم بود حتی بعد از ازدواج،رفت

و آمد می کردند. اما این دو سه روزی که پیغمبر حالش خوب نبود دیگر فاطمه خانه ی خودش نرفت،خانه ی پیامبر ماند. نوشته اند همین که پیامبر حالش بد می شد و رنگش تغییر می کرد؛ زهرا گریه می کرد و می

فرمود: وَاکَرْباهُ لِکَرْبِکَ یا اَبَتاهْ؛( آه وفغان ازرنج ومصیبت تو ای پدرجان) 1 همین که پیغمبر متأثر می شد، اشک فاطمه جاری می گشت. خیلی این پدر و دختر صمیمی بودند. با این ارتباط وسیعی که با هم داشتند. فاطمه

امشب و فردا از بالای سر بابا تکان نخورد، نشسته بود و صورت بابا را نگاه می کرد{ یا بقیة الله، ان شاءالله یک شب ِ بیست و هشتم، مدینه ی منوّره عرض ارادت کنیم} فاطمه ی زهرا،امیر المؤمنین،امام حسن و حسین

علیهم السلام همگی دور پیغمبر بودند. در نهج البلاغه آمده است:امیرالمؤمنین فرمود: لَقَد قُبِضَ رسولُ اللهِ و اَنَّ رأسَهُ علی صَدری؛2 پیامبر در حالی جان دادن که سرش روی سینه ی من بود. در حالی جان داد که سرش را

به سینه چسبانده بودم، در این حالت از دنیا رفت.پیغمبر در خانه غسل داده شد،کفن شد،ولی تشییع نشد،در همان خانه ی خودش به خاک سپرده شد.اَنس بن مالک می گوید: وقتی پیغمبر را به خاک سپردیم،سنگ لحد

را چیدیم و قبر را پوشاندیم، من از حجره بیرون آمدم،دیدم یک خانم کنار دیوار ایستاده و گریه می کند. از صدای گریه اش فهمیدم فاطمه است. شب بود،تاریک بود،جلو آمد،عرض کرد:اَنَس پیغمبر را به خاک سپردید؟

عرض کردم بله خانم. فرمود:چه طور طاقت آوردید جسم پیغمبر را زیر خاک کنید؟! چه طور گُل مرا زیر گِل قرار دادید؟ چطور خاک بر بدنش فشاندید؟3 اتاق را خلوت کردیم، فاطمه وارد اتاق شد، فرمود: بابا بلند شو،

دخترت تنها مانده است.

صُبَّتْ عَلَیَّ مصائِبُ لَو اَنَّها

صُبَّتْ عَلَی الاَیّام صِرْنَ لَیالِیا4

بابا، روز ِ فاطمه شب شد. بابا،خوشی فاطمه تمام شد.بابا،احترام فاطمه پایان پذیرفت.بابا بلند شو ببین آماده شده اند به خانه ی دخترت حمله کنند.بابا بلند شو ببین دخترت تنها مانده.یا فاطمة الزهراء طاقت نیاوردی بر

بدن بابا خاک بریزند.شما را احترام کردند. وارد اتاق شدی کنار قبر پیامبر اشک ریختی.اما نبودی ببینی چگونه جلوی چشم قاسم بن الحسن،جنازه ی بابا را تیر باران کردند! به خدا امام حسن غریب است.امام غریب

زیست و غریب مُرد.امروز هم قبرش زائر ندارد.یا فاطمةالزهرا،جلوی چشم صغیرهایش بدن را تیر باران کردند. فاطمه جان،طاقت نیاوردی خاک بر بدن بابا بریزند. شما هم یک دختری و دختر اباعبدالله هم یک دختر

است. وارد قتلگاه شد،دید بابا سر در بدن ندارد،بدن قطعه قطعه،خودش را روی بدن بابا انداخت. خانم شما را کنار قبر بابا آزاد گذاشتند که اشک بریزید،گریه کنید،اما دختر اباعبدالله را با تازیانه از بدن بابا جدا کردند!

1-مستدرک ج2،ص451،بحارالانوارج22،ص458،منتهی الآمال،ص148

2-نهج البلاغه،خطبه197،غررالحکم،ص120،ح2103

3-سوگنامه آل محمد،ص23

4-بحارالانوار،ج79،ص106؛مناقب ج1،ص242؛مسکن الفؤاد،ص112

بیشتر بخوانید::

پیامهای رحلت محمد رسول الله و شهادت امام حسن (ع)

آداب لباس پوشیدن از نظر پیامبر اکرم (ص)

اس ام اس مخصوص رحلت پیامبر اکرم (ص)


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا