دسته‌بندی نشده

گلچین بهترین متن نوحه تاسوعا

متن نوحه تاسوعا

ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن تاسوعای حسینی، در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم مجموعه ای از متن نوحه های تاسوعا را برای شما عزیزان آورده ایم. تا انتها با ما همراه باشید.

متن نوحه شب تاسوعا

تا پیکرت در خون نشست ای علم‌دارم
از داغ تو پشتم شکست ای علم‌دارم

بعد از تو برادر من گشتم بی یاور
در خیمه آل فاطمه منتظر هستند

طفلان لب تشنه همه منتظر هستند
می‌کنم جستجو برادر دستت کو

من در کنار جسم تو دیده گریانم
با ناله‌هایی آتشین روضه می‌خوانم

ای همه هستِ من رفتی از دست من
ای ساقی لب تشنگان با لب عطشان

گرمِ خسوفی زیر خون، ای مهِ تابان!
ای ماه بی‌قرین یل امّ البنین

با دیدن تو چاره‌ام کم شده عباس
من کوهم اما قامتم خم شده عباس

تو رفتی من ماندم بین دشمن ماندم
داغ تو برد از یاد من داغ اکبر را

حس می‌کنم در نزد تو بوی مادر را
چون که کوفی هستند فرقت را شکستند

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه حضرت عباس (ع)

باز منو احساس / پیچیده توی هیئت عطر ناب یاس
دوباره پا گرفته روضه عباس / دل و احساس

آه و شور و دم / گره خورده دلم با نخ‌های پرچم
واسه تو تا همیشه طپش قلبم / می‌گیره دم

پیمونه به پیمونه می‌زنم غم رو بی خیالم
با تو می‌گذره لحظه‌های هر روز و ماه و سالم

حضرت سقا / تو دستای تو زلف موجای دریا
به عشق تو می‌بارن همه‌ی ابرا / تویی سقا

حضرت عباس / رقیه با صدای پات می‌ره تو خواب
بنفسی انتَ میگه زیر لب ارباب / تویی مهتاب

مردم اینو میگن یل حسین خیلی خیلی آقاست
بین شیعه و غیر شیعه‌ها پرچم تو بالاست

شد به پا طوفان / یا انگاری که دریا می‌کنه طغیان
کیه اینکه می‌لرزه زیر پاش میدان / شده طوفان

یا علی یاهو / گره انداخته بازم میون ابرو
نمی‌تونه بشه باز کسی رو در رو / مدد یا هو

صد و سی و سه مرتبه صداش کن بگو اباالفضل
بچه سیدا یک صدا بگن جان عمو ابالفضل

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه زمینه تاسوعا

اگه همه عالم سر یل ام البنین بیفته
تا من علمدارم محاله علم رو زمین بیفته
امونم رو بریدن با اون امان نامه
علی العباس حسینم تنهاست رو لبهامه
می ترسم بعد من جرات پیدا کنن می ترسم با بچه هامون بد تا کنن
می ترسم که معجر از سرا وا کنن

خدا یه کاری کن نریزه زمین ابروی سقا
نذار که شرمنده بشم جلوی بچه های زهرا
من و زخم عمود اهن پرم از درد
توی خیمه رقیه میگه عمو برگرد
می ترسم که زینبم اواره بشه می ترسم رقیه بی گوشواره بشه
می ترسم مادری بی شیر خواره بشه

بیا حسین جانم خودت روی دامن بگیر سرم رو
تا وقتی من زندم نبر طرف خیمه پیکرم رو
حلالم کن که مشک و خیمه نیاورد
مثه زهرا با صورت روی زمین خوردم
می ترسم از قافله و بازار شام می ترسم از نا محرم ها و ازدحام
می ترسم از زینب و از بزم حرام

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه تاسوعا و عاشورا

جان زینب به لب رسید ای رسیده به علقمه
کی می آیی عباس (2)
ای قرار دل علی دل به تو بسته فاطمه
کی می آیی عباس (2)
برگردان : قلب بی کینه عشق در سینه آب و آیینه
کی می آیی عباس (2)

خیمه ها چشم انتظار دیدنت
تیغ دشمن در کمین چیدنت
می رسدکی دست ما بر دامنت
کی می آیی عباس (2)

جان زینب ، جان اصغر ، جان من
بر لب خشکیده ات آبی بزن
قلب تو تنگ است و جنگت تن به تن
کی می آیی عباس (2)

دست تو تنها پناه اصغر است
خشم تو سرمایه ی این لشکر است
در کنارت تشنگی آسان تر است
کی می آیی عباس (2)

با خیالت لحظه ها سر می شود
بغض ما هر لحظه پرپر می شود
تازه بی تو داغ اکبر می شود
کی می آیی عباس (2)

گریه ها کم کم به افغان می رسد
کار غم بی تو به سامان می رسد
عمر صبر ما به پایان می رسد
کی می آیی عباس (2)

یاد تو گرمای آغوش همه
برده ای با رفتن ات هوش همه
شد عطش بی تو فراموش همه
کی می آیی عباس (2)

ای که با تو هر شبی مهتابی است
بی تو ماندن اول بی تابی است
داغ تو سنگین تر از بی آبی است
کی می آیی عباس (2)

عشق مردان ، مرد میدان خطر
بر تن مشکت مکن دستت سپر
از تمام تشنه ها، لب تشنه تر
کی می آیی عباس(2)

ای زلال راهی دریا شده
ای هلال در شبم پیدا شده
در کنار علقمه تنها شده
کی می آیی عباس (2)

ای عمود خیمه ی زهرا بیا
تشنه کردی ، تشنه دریا را بیا
مثل تنها رفتنت تنها بیا
کی می آیی عباس (2)

ما همه یکدل دعایت می کنیم
صحبت از مهر و وفایت می کنیم
با لبی تشنه صدایت می کنیم
کی می آیی عباس (2)

قامت سرو تو مثل لاله ریخت
بر زمین خون تو بی اندازه ریخت
ای قربان سرت آبی که ریخت
کی می آیی عباس (2)

مانده سوی رفتن تو روی ما
روی تو برگشته سمت خیمه ها
ساقی ما ، سایه سار کربلا
کی می آیی عباس (2)

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه امام حسین (ع) و حضرت ابالفضل (ع)

بردم از کوفه تا شام غوغا با خودم کربلای غمت را

حملتُ معی من الکوفه حتى الشام رزیه کربلائک

بس که خون گریه کردم ز داغت لاله روییده صحرا به صحرا


بکیت من مصیبتک کثیرا حتى نامت زهره التولیب فی کل الصحراء

آه، از چهل شب غربت / آه، از چهل شب حسرت / آه، از دل بی طاقت


آه من غربه أربعین لیله / آه من حسره أربعین لیله / آه من فؤاد لا یصبر

آه یاحبیبی حسین…

الضحایا تُحاکِی الضحایا: … صَوَّبتْ أُمنیاتی البلایا

قربانیان اسارت همچون قربانیان قتل‌ و کشتار روز عاشورا هستند

]و زبان حال زینب کبری سلام الله علیها چنین است]: تیر بلاها آرزوهایم را دریده است.

وارْتَوتْ من شُحُوبِی الرَزایا… وأَغَمَّتْ حیاتی المنایا

غم‌ها و مصیبت‌ها از دگرگونی رنگ چهره‌ام جان گرفتند

و مرگ عزیزانم صفای زندگی‌ام را تیره کرده است

هَدَّتْ قِوایَ السُّرَى … ألْهِمْ فؤادیْ صَبْرا …. وأنتَ فوقَ الثرى

]ای حسین] راه رفتنم در شب توان مرا از بین برده

به دل من صبر بده

در حالی که تو خود بر روی خاک‌ افتاده‌ای

(آهٍ … حبیبی حسین)

آه ای حبیب من ای حسین (ع)

کربلا شُعلهٌ لیسَ تُطفى …. لستُ أسطیعُ مولایَ وَصفا

کربلا شعله‌ای است که خاموش نمی‌شود

مولای من، نمی‌توانم آنچه بر ما گذشت را برایت وصف کنم

عَصَفَ الموتُ بالسِبطِ عَصفا …. وهو نَبعُ الحیاهِ المُصَفَّى

طوفان مرگ بر فرزند پیامبر هجوم آورد، در حالی که او خود چشمه زلال زندگی است

یا مُفرَداً حَیرانا …یا من قضى عَطشانا … یا من بقى عُریانا

ای تنهایی که در کار خدا حیران مانده‌ای … ای کسی که تشنه کام لحظات می گذرانی … ای کسی که عریان بر روی خاک افتاده‌ای

آهٍ…حبیبی حسین…

آه ای حبیب من ای حسین (ع)

أهطَلَ الدَمعَ غَیمُ العِتابِ …. حانَ للبَدرِ وقتَ الغِیابِ

سرزنش ها (و اندوه از دست دادن تو) اشک مرا جاری ساخت

لحظه غروب مهتاب فرا رسیده است

هَیَّجَت لَوعَتی و انتِحابی ….. أربعینٌ مَضَت بالعَذاب

چهل روزی که با عذاب و سختی سپری شد

عشق درون و اشک سوزانم را به غلیان در آورده است

نَحنُ الأُساری جِئنا …. من بَعدِ أن سُبِینا …. عُدنا فَقُم حَیِّینا

ما اسیران آمده ایم … پس از اینکه به اسارت درآمدیم

اکنون بازگشته ایم پس برخیز و به ما خوش آمد بگو

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه حضرت عباس سنگین

گردیـده از پیکر جدا شاخۀ یاسم
افتاده بر روی زمین دست عباسم

عباس من! عباس من! چشم خود وا کن
بـار دگــر حمـایت از آل طاهــا کـن

سقای آل فاطمه! از چه بی‌تابی؟
کنـار نهـر علقمــه تشنـۀ آبی

با جام خالی کودکان دیده در راه‌اند
تنها تو را تنها تو را از تو می‌خواهند

من بین دشمن مانده‌ام بی‌کس و تنها
تو غـرق خـون افتاده‌ای بین دشمن‌ها

وقتی که دست از پیکرت بر زمین افتاد
ذریـۀ زهــرا شدنـد جملـه دشمـن‌شاد

سقـای بی‌دست و سـرم! آه و واویلا
برخیز و رو کن در حرم آه و واویلا

متن نوحه تاسوعا

متن مداحی تاسوعا

مستان سلامت میکنند جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند
غوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگر
خورشید ربانی نگر مستان سلامت میکنند
ای آرزوی آرزو آن پرده را پر دار از او
من کس نمیدانم جز او مستان سلامت میکنند
بسم الله ای روح البقا بسم الله ای شیرین لقا
بسم الله ای شمس و ضحی بسم الله ای عین الیقین

ای ابر خوش باران بیا ای مستی یاران بیا
ای شاه دل داران بیا مستان سلامت میکنند
آن میر غوغا را بگو مستان سلامت میکنند
آن شور و سودا را بگو مستان سلامت میکنند
آن قد رعنا را بگو مستان سلامت میکنند
آن میر مه رو را بگو و آن چشم جادو را بگو
آن شاه خوش خو را بگو مستان سلامت میکنند
این کیست این این کیست این
این ذکر طوفانیست این
این عشق طوفانیست این
این ذکر ربانیست این
این گوهر جانیست این
این دلبر مولاست این
این گوهر زهراست این
این دلبر طاهاست این
این ثانی مولاست این
بسم الله ای خون خدا بسم الله ای شهد بلا
ای ساکن کرب و بلا یابن امیر المومنین

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه برای تاسوعا

گر نخیزی تو ز جا کار حسین سخت تر است
نگران حرمم،آبرویم در خطر است

قامت خم شده را هر که بیند گوید
بی علمدار شده، دست حسین بر کمر است

داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولی
بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است

دست از جنگ کشیدند و به من می خندند
تو که باشی به برم باز دلم گرم تر است

نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی
چو ملائک بدنت پر شده از بال و پر است

پیش من با سر منشق شده تعظیم نکن
که خدا هم ز وفاداری تو با خبر است

علقمه پر شده از عطر گل یاس بگو
مادرم بوده کنارت که حسین بی خبر است

به تو از فاصله ی یک قدمی تیر زدند
قد و بالای رسا باعث این درد و سر است

اصغر از هلهله کردن بدنش می لرزد
گر بداند که تو هستی کمی آرام تر است

وعده ی ما به نوک نیزه و هر شهر دیار
که به دنبال سرت خواهرمان رهسپر است

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه ترکی تاسوعا

دور ای امیر لشکریم عباس بوچولده یار و یاوریم عباس

دوشن اوزون بو قول‌لارا قربان یگانه بال و شهپریم عباس

دور ای امیر و سر سپاهیم اویان امید خئیمه گاهیم

گوز آچ امیدیم ای پناهیم

اویان بو چولده حیدریم یگانه یار و یاوریم

عباس عباس عباس عباس

ای آدی دللره با صفا حسین دردمنده مریضه دوا حسین

ایستیروق دعوت کربلا حسین کربلا کربلا کربلا حسین

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه جواب دار تاسوعا

بلند شو عملدار، علم رو بلند کن
بازم پرچم این حرم رو بلند کن
واسه بچه‌هایی که چشم‌انتظارن
میخوان مثل من سر رو شونه‌ت بذارن

واسم تکیه‌گاهی ، به تو تکیه کردم
تا از خیمه رفتی ، چقدر گریه کردم
نبینم که داری به هق‌هق میفتی
به من تا به امروز برادر نگفتی

یه دل سیر بهم بگو برادر
میخوام صدات بپیچه توی لشکر
شاید فقط زینب کنه گلایه
بگه چرا بهش نگفتی خواهر

ای نور عین، داداش کوچیکه‌ی حسین
شهید مقطوع الیَدین

“ای باوفا، سقای دشت کربلا”

صداتو بلند کن بفهمن که هستی
هنوز زنده‌ای و چشاتو نبستی
واسه اون نگاهی که مونده به راهت
امیدواره الان دم خیمه‌گاهت

سکینه سراغ عموشو میگیره
یه شیش‌ماهه دارم که داره میمیره
جواب ربابو چی میدی اباالفضل
مگه گریه‌هاشو ندیدی اباالفضل

رباب الان ایستاده زیر آفتاب
از پشت ابر چرا نمیره آفتاب
پاشو بریم دیگه دارم میترسم
جون رقیه‌مو بگیره آفتاب

برادرم، تو رو به جون دخترم
پاشو بیا بریم حرم

“ای باوفا، سقای دشت کربلا”

بلند شو علمدار، به این آه جانسوز
به کوری چشم اونایی که امروز-
-توی فکر خلخال ، به فکر کنیزن
میخوان آبروی حسینو بریزن

میخوان زینبم رو بدن زجر و آزار
توی شام و کوفه ، توی کوچه بازار
تو جمع یه عده زنای یهودی
تو بزم شرابی که میرم به زودی

زینب الان دلشوره داره عباس
حق داره که طاقت نیاره عباس
گفتم بهش میبرنت اسارت
بهم میگفت مگه میذاره عباس

برادرم، پاشو پناه خواهرم
تو رو به خیمه میبرم

“ای باوفا، سقای دشت کربلا”

متن نوحه تاسوعا

نوحه تاسوعا

حیف شد چشم من نه مشک پر آب
حیف شد جون من نه طفل رباب
حیف شد حیف شد چقدر حیف شد
مشک آب پاره شد خیلی بد شد خیمه بیچاره شد خیلی بد شد
زینب آواره شد خیلی بد شد

حیف شد به خیمه نرسیدم
حیف شد رقیه رو ندیدم
حیف شد حیف شد چقدر حیف شد
نا امید شد رباب خیلی بد شد آرزوش شد خراب خیلی بد شد
رفتنم شد عذاب خیلی بد شد

حیف شد که قد خمیده شدی
حیف شد که اینجوری اومدی
حیف شد حیف شد چقدر حیف شد
حیف شد دستم افتاد افتاد علم
حیف شد آرزوی اهل حرم
حیف شد حیف شد چقدر حیف شد
افتادم رو زمین خیلی بد شد برا ام البنین خیلی بد شد
روی خاکم همین خیلی بد شد

حیف شد نشد با تو بمونم
حیف شد که مشک و برسونم
حیف شد حیف شد چقدر حیف شد
حیف شد قد رعنای تو خمید
حیف شد کارمون به اینجا کشید
حیف شد حیف شد چقدر حیف شد

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه قدیمی حضرت عباس (ع)

الا یا ایها الساقی برون بر حسرت دل ها
که جامت حل نماید یکسره اسرار مشکل ها

به می بربند راه عقل را از خانقاه دل
که این دارالجنون هرگز نباشد جای عاقل ها

اگر دل بسته ای بر عشق جانان جای خالی کن
که این میخانه هرگز نیست جز مأوای بی دل ها

اگر از نشئه ی دل کمتر از آنی به خود آیی
برون شو بی درنگ از مرو خلوتگاه غافل ها

اگر دل داده ای بر عالم هستی و بالاتر
به خود بستی به تار عنکبوتی بس سلاسل ها

نمک شور تو دریای طلب می طلبد
وصف لعل دهنت باغ رطب می طلبد

روز من را شب گیسوی شما کرده سیاه
اصلأ ای ماه سرودن ز تو شب می طلبد

از غباری که نشسته به لب پر ترکت
می توان گفت قدم های تو لب می طلبد

آن خضوعی که خدا در نظرت ریخته است
درک آغوش نگاه تو ادب می طلبد

سخت کرده تب شوق لب تو کام مرا
هیچ کس نیست که بر دوش کشد بار مرا

چه کسی برده در این حاشیه چشمانت را
منکر آن نقش زن ناشی چشمانت را

میکشد با نظر ام بنین جبرائیل
طرح فیروزه ای کاشی چشمانت را

می توانند ملائک بگذارند مگر
آخرین قیمت نقاشی چشمانت را

کار و بارش به سر میکده ها افتاده
دیده هر کس که نمک پاشی چشمانت را

آدم از باده ی چشم تو هوس می افتد
تو اگر جام دهی میکده پس می افتد

آخرین جمله که گفتند بگویم دلی است
هر کسی عبد حسین است ابوفاضلی است

لرزه انداخته عشق تو به بالا به زمین
مرحبا بر تو و بر مادر تو ام بنین

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه برای تاسوعای حسینی

من گلِ گلزارِ علّیِ مرتضایم
حافِظِ پرچم خونین کربلایم
منم یا ایها الناس باب الحوائج عباس
برادر حسین جان بیا سوی علقمه
آمده از جنان مادرمان فاطمه

من عاشق تو هستم جدا شده دو دستم
کجایی به بینی مادرم ام البنین
عباست افتاده از صدر زین بر زمین
راه و بر من بستند فرق مرا شکستند
برادر حسین جان چی آمده بر سرم

اشک و خون ریزد ز دیده گانم
ای باغبان برایت گل با گلاب آوردند
با قطره قطره اشکم دریای آب آوردم
جانم فدای زینب ، من خاک پای زینب

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه حضرت ابوالفضل برای تاسوعا

گلا همه رفتن غنچه هام تشنن
یه کاری کن داداش
بچه هام تشنن
ببین سکینه بر سر میزنه ببین رقیه پرپر میزنه
برو یه کاری کن اروم بگیره
ببین علی اصغر بی تاب شده ببین تن شیر خوارم اب شده
برو نذار از بی ابی بمیره
ببین اشکام و دریا دریا ابالفضل
ببین داداششت مونده تنها ابالفضل
برو همراهت دست زهرا ابالفضل
دلم مدیون چشماته یا ابالفضل لبم مهمون دریاته یا ابالفضل

علم تو عباس خیلی زود افتاد
یل بنی هاشم
با عمود افتاد
ببین چه خون میریزه از تنت ببین شده تیر بارون پیکرت
پاشو که دیگه هیچ کس اب نمی خواد
پاشو شکستم پشتم رو ببین همین که تو افتادی رو زمین
داداش میون خیمه زینب افتاد
داری از چشمات خون می باری ابالفضل
من و اینجا تنها میذاری ابالفضل
به کی خیمه ها رو می سپاری ابالفضل
دلم مدیون چشماته یا ابالفضل لبم مهمون دریاته یا ابالفضل

نشسته تو خیمه الدخیل عباس
پاشو بریم داداش
که حرم تنهاست
ببین من و با چشم بسته تو بگو کجا افتاده دست تو
اخه برا من دستت تکیه گاهه
نرو به غارت میره این حرم نذار جسارت شه به خواهرم
بدون روزای تنهاییش تو راهه
به اشک من می خنده لشکر ابالفضل
تو که رو خاک افتادی با سر ابالفضل
صدا زد زهرا جان مادر ابالفضل
دلم مدیون چشماته یا ابالفضل لبم مهمون دریاته یا ابالفضل

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه حضرت ابوالفضل (ع) ترکی

ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان

زینب زینب زینب شمشیر دو پهلو دان برنده بیان زینب

زینب زینب زینب قارداش باشونین اوستونده زولفی آراران زینب

زینب زینب زینب صحرای مصیبت ده غمنن قوجالان زینب

زینب زینب زینب قارداش باشونین قانی زولفینده حنا زینب

زینب زینب زینب پیمان حَقَ مظهر قرآنه او لان یاور

زینب زینب زینب حجب و ادبه مظهر شأن و شرف منبر

زینب زینب زینب دائم گوزی قان یاشلی باشینده قارا معجر

زینب زینب زینب زهراسی اولن گوندن آماج بلا زینب

زینب زینب زینب تعبیر رسا زینب تسبیح خدا زینب

زینب زینب زینب محراب عبادت ده تفسیر دعا زینب

زینب زینب زینب پروندۀ خونین شاه شهدا زینب

زینب زینب زینب محکم سوزی اوستونده مردانه دوران زینب

زینب زینب زینب کاخ ستم و ظلمی قل باغلی یخان زینب

زینب زینب زینب چوخ قمچی دگن باشی محمل ده یاران زینب

زینب زینب زینب یولّاردا پرستاری حبُ الاُسرا زینب

زینب زینب زینب سر قافله نهضت اوز نهضتنه قیمت

زینب زینب زینب اولّ ده گورن عزت آخرده چکن ذلت

زینب زینب زینب آغلار گزی غربتده قارداشلارونا حسرت

زینب زینب زینب جان سینه ده سوئلرده وای بخته قرا زینب

زینب زینب زینب هم نایب زهرایه هم دیننه پیرایه

زینب زینب زینب آقزوندا شیرین سوزلر غمنن دولانان وایه

زینب زینب زینب ایستکلی رقیه یینن قبری اولان همسایه

زینب زینب زینب هیچ گور میین عمرینده بیر لحظه صفا

زینب زینب زینب زینب جان نقدنه دین اوسته ارزان ورن زینب

زینب زینب زینب غربت ده اولن یالقوز محتاج کفن زینب

زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب

زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه زنجیر زنی حضرت عباس سه ضرب

دو برادر دو برادر دو شجاع بی نظیر
این علمدار سپاه او امیر
این حسین او ابالفضل جوان
این امام او امیر کائنان

این یکی از نسل پیغمبر بود
اون یکی نور دل حیدر بود
این یکی از سوی یمین او یسار
کرده جنگ با گروه نابکار

دو برادر دو برادر دو ابرمرد دلیر
در میان روبهان مانند شیر
لشکر از هر سو به هم پیچیده شد
جنگجویان را به هر بگریز شد

هرکه می آمد به جنگ این دو مرد
بانگ تکبیر ابالفضل رشید
روح در جان حسینش می دمید
گفت این فرزند پیغمبر منم

گفت آن از زاده حیدر منم
گفت آن بابم علی مرتضاست
گفت این مادر مرا خیرالنساست
گفت این عباس نام آور منم

گفت آن از زاده حیدر منم
مظلوم حسین جان، سقا ابالفضل

متن نوحه تاسوعا

متن نوحه بوشهری شب تاسوعا

به سوی خیمه عترت بیامد اسبی آشفته
دگرگون گشته احوالش زسرهای بخون خفته
نگاهش قصه ها از دشت پر رنج و بلا دارد
هزاران راز پنهان از شهید کربلا دارد

گهی با شیهه می آید گهی نالان و افسرده
بدیده چون سوارش را به خاک افتاد پژمرده
به درب خیمه هردم خواهری از یار می گوید
دو چشمش ‌گشته گریان ‌و عزیزش ‌را همی ‌جوید

بگفت با ذوالجناح زینب چرا مغموم و بیماری
چرا بنموده ای با شیهه هایت ناله و زاری
چرابرگشته‌ای‌ بیکس به من‌گو پس سوارت کو
نمی بینم کسی با تو سوار بی قرارت کو

سرو یالت شده خونین چرا محزون و بی یاری
سرت افکنده و غمگین و می بینم دل افکاری

ز میدان بلا برگو برای من چه آوردی؟
خبر از جسم بی جان حسینم هدیه آوردی؟
برایم گو زعباس درخشان و فروزنده
که در شب های تارم بود همچون ماه تابنده
زداغ عون و عبدالله مثال کوره می سوزم
نواخوانی شده از بهر آنها کار هر روزم

تمام فکر من اینست که سر آید شب تارم
سیه‌گشته شب ‌و‌ ‌روزم از این خاموشی بیزارم
مرا با خود ‌به ‌میدان بر که شاید یار خود بینم
ز باغ زاده زهرا نشینم خوشه ای چینم

مرا با خود ببر نزدش که گویم درد دل هایم
که شاید لحظه ای بیند که من تنهای تنهایم
بگیرم در بغل دست علمدار حسینم را
در این‌صحرا بریزم من به کامش‌اشک عینم را

به ‌زینب ‌ذوالجناح‌ گفتا‌ که ‌خود زین غم پریشانم
چگونه از غمی گویم که آتش کرده برجانم
چگونه با تو برگویم جواب این سوالت را
جواب این سوالی که کند آشفته خوابت را

ابوالفضلت‌ دو دستش را چنین از تن جدا دارد
که قاسم لخته خونی به سر جای حنا دارد

علی اکبرت عطشان در این دشت بلا جان داد
تنش‌ صد‌ پاره وجان را به دست پاک یزدان داد
بگفتا شاه عطشان این سخن با زینبم برگو
کزین باغ خزان دیده تو ماندی ای گل خوشبو
بگو بعد ابوالفضلم علمدارم تویی زینب
پس‌ از این روشنی ‌بخش شب تارم تویی زینب

مبادا دشمن بی دین به شادی غصه ات بیند
مبادا واگزاری جای خود آسوده بنشیند
از این‌ رنج ‌و‌ غم ‌و محنت هدف ‌آداب و آئین است
اگر سر می دهم بهر بقای مکتب و دین است

بگفت اینک (سعیدی) نوحه ام را با غم آوردم
از این ره هدیه اینک از برایت ماتم آوروم

متن نوحه تاسوعا

متن مداحی واحد شب نهم محرم حاج مهدی رسولی

ای علم روی شونم
توهستی نشونم
بمون تا بمونم
نیافتی از روی دوشم

توپاسدار امامی
نشون قیامی
عمود خیامی
نیافتی از روی دوشم

تو بادبان کشتی نجاتی
علامت سر پل صراطی
وَ اللهِ اِن قَطَعتُموا یَمینی
اِنی اُحامی ابداً عَن دینی

تو بیرق پر نوری
چراغ عبوری
دلیل ظهوری
نیافتی از روی دوشم

تو انتقام حسینی
سلام حسینی
به نام حسینی
نیافتی از روی دوشم

باید که بالا تا ابد بمونی
پرچم جنگ آخرالزمونی
وَ اللهِ اِن قَطَعتُموا یَمینی
اِنی اُحامی ابداً عَن دینی

به اشک خیمه جوابی
امید ربابی
رسیدن ابی
نیافتی از روی دوشم

رقیه چشم به راهه
لبا پر اهه
حرم بی پناهه
نیافتی از روی دوشم

نگاش فقط به سوی توست سکینه
نبینه که علم روی زمینه
وَ اللهِ اِن قَطَعتُموا یَمینی
اِنی اُحامی ابداً عَن دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا