دسته‌بندی نشده

چرا امام حسين (ع) در زمان معاويه قيام نكرد؟

چرا امام حسين عليه السلام در زمان معاويه قيام نكرد؟

البته ممكن است اين سوال در پيش روى خوانندگان سبز شود، كه ناهنجارى هاى بر شمرده در اين نوشتار و نيز خطر دين زدايى كه از جانب حاكميت حزب عثمانيه دين را تهديد مى نمود در زمان يزيد آغاز نشده بود، بلكه پيشينه ديرينه داشت . به زمان خلفا به خصوص به سياست هاى ترويرى معاويه باز گشت داشت . ريشه اين تباهى ها را سياست هاى معاويه سيرا نموده بود و امام حسين عليه السلام نيز به مدت ده سال همزمان با معاويه زندگى مى نمود چگونه براى پيش گيرى اين خطر بزرگ اقدام ننمود و قيام خويش را بلا فاصله بعد از شهادت امام مجتبى و انتقال مسووليت رهبرى و امامت به وى آغاز ننمود؟ و مگر فرجامى غير از شهادت وجود داشت و اگر شهادت راهگشاى مى باشد چرا در زمان معاويه اقدام نكرد؟

چرا امام حسين عليه السلام در زمان معاويه قيام نكرد؟

دلیل عدم قیام امام حسین (ع) در زمان معاویه

اين سوال به مورد در پيش روى بسيارى خود نمايى مى نمايد. ليكن آنچه جواب اين سوال بسيار هموار و آسان مى سازد دو نكته حساس است.

نخست اين كه سياست هاى معاويه را نمى توان با سياست هاى ناشى گرانه يزيد سنجيد. لذا هر اقدامى اصلاحى كه در زمان يزيد ثمر بخش باشد، پيش بينى نمى شود كه در زمان معاويه نيز نتيجه بخش باشد. چه بسا اقدام عليه معاويه به فرجامى همانند اقدام عليه نظام يزيد نباشد. اگر چه در زمان معاويه نهضت امام حسين عليه السلام به شهادت وى مى انجاميد. چه بسا معاويه از خون شهيدان به نفع سياست هاى خويش ان گونه بهره ورى مى نمود كه از خون عثمان بهره ورى نمود.

افزون بر اين ، مانع عمده در اقدام عليه معاويه پيمان مصالحه بين معاويه و اهل بيت مى باشد. در پيمان مصالحه امام مجتبى زمامدارى تا زنده بودن معاويه به وى واگذار شده بود. البته چگونه و چرا تعطيل ان در كتاب امام حسن عليه السلام الگوى زندگى آمده است. از جانب عترت نقض پيمان صورت نمى گرفت . به همين جهت خود امام وقتى سخن از اقدام عليه معاويه مى شد، مى فرمود منتظر مى مانم تا كه معاويه زنده است هيچ اقدامى نبايد شكل گيرد.

همان موضع گيرى كه برادر بزرگوارش در مورد معاويه داشت مى فرمود هيچ اقدامى نبايد صورت گيرد با زنده بودن معاويه ، ليكن كل رجل منكم حلسا من احلاس بيته ما دام معاويه حيا. امام حسين عليه السلام نيز همان موضع را دارد، هنگامى كه معاويه مردم را به بيعت با يزيد فرا مى خواند، حضرت مى فرمايد من بيعت با اينان را خوش ندارم ، ليكن هيچ اقدامى صورت نمى گيرد تا معاويه زنده است . هنگامى كه معاويه رخت بربندد، آنگاه بررسى مى كنم كه چه اقدامى انجام گيرد، ليكن كل رجل منكم حلسا من احلاس بيته ما دام معاويه حيا فانه بيعه كنت و الله لها كارها فان هلك معاويه نظرنا و نظرتم وراينا و رايتم.

مفيد نيز تصريح مى نمايد هنگامى كه امام حسن عليه السلام به شهادت رسيد حركت بزرگى عليه بنى اميه در عراق پديد آمد و تشكل همسو جان گرفت مردم عراق (كوفه ) به امام حسين عليه السلام پيشنهاد دادند كه معاويه عزل نمايد و بيعت را نقض كند. حضرت امتناع ورزيدند، كه با وجود قرار داد نقض ان ممكن نيست ، و ذكران بينه و بين معاويه عهدا و عقدا لا يجوز نقضه حتى تمضى المده فان مات معاويه نظر فى ذلك. و هنگام مرگ معاويه رسيد و مدت تمام شد، امام اقدام نمود، فلما مات معاويه و انقضت مده الهديه التى كانت تمنع الحسين من الدعوه الى نفسه اظهر امره بحسب الامكان.

بر اين اساس گر چه ناهنجارى هاى اجتماعى و تباهى هاى اقتصادى و فرهنگى و خطر دين زدايى به زمان معاويه باز گشت دارد، ليكن اقدام اين گونه كه در زمان يزيد پديدار شده است ، در زمان معاويه نه تنها براى امام حسين بلكه براى امام حسن مجتبى عليه السلام نيز فراهم نبود. اين فرصت پديدارى نهضت بعد از معاويه فراهم شد و بسترى فراهم آمد كه امام حركت خود را آغاز نمودند.

منبع: کتاب امام حسين (ع ) الگوى زندگى – جلد 5

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا