معنی حکایت درخت گردکان فارسی پنجم(درس 2 )
معنی حکایت درخت گردکان فارسی پنجم(درس 2 )
معنی کلمات | هم معنی | مخالف و شعر های درس دوم
نام درس : درخت گردکان | موضوع : معنی کلمات – معنی شعر | پنجم ابتدایی
معنی کلمات | هم معنی | مخالف و شعر های درس دوم
انتخاب سریع صفحه :
معنی شعر های فارسی پنجم
درس درخت گردکان
معانی کلمات درخت گردکان
جالیز : مزرعه گردکان : گردو /الله اکبر : خدا بزرگتر است/ وحشتناک : ترسناک
کلمات مخالف درخت گردکان
روز ≠ شب
بلند ≠ کوتاه
بزرگ ≠ کوچک
جدا شد ≠ وصل شد
کلمات هم خانواده درخت گردکان
فکر: افکار، تفکر
مفهوم حکایت درخت گردکان :
همه کارهای خداوند از روی حکمت و تدبیربنا شده اند و هیچ چیزی در دنیا بیهوده آفریده نشده است.
درخت گردکان
روزی مردی سوار بر الاغش به یک جالیز خربزه رسید. خسته و تشنه ،زیر سایهی درخت گردویی که کنار جالیز بود، رفت وآنجا دراز کشید.او کهاز دیدن بوته های خربزه و درخت گردو، به فک. فرو رفته بود، پیش خودش گفت:«درخت گردکان به این بلندی، درخت خربزه الله اکبر!ذمن که از کار خدا هیچ سر در نمی آورم؛آخر چگونه خربزهی به آن بزرگی را روی بوتهای به آن کوچکی و گردوی به آن کوچکی را روی درختی به این بزرگی ، آفریدهاست!».
در همین فکر بود که ناگهان ، گردویی از شاخه جدا شد و به پیشانی اش خورد.
مرد، به خود آمد و دست به دعا برداشت و گفت:« خدایا شکرت.حالا می فهمم که اگر خربزهای به آن بزرگی را روی درخت قرار داده بودی و اکنون به جای گردو ، آن خربزه به سرم خورده بود،چه بلای وحشتناکی به سرم می آمد».
حکایتی که خواندید،با کدام یک از مثل ها نسبت دارد؟
عقلش به چشمش است.
پیشنهاد میشود حتما از جواب درس 2 فارسی پنجم دیدن فرمایید همچنین برای یافتن معنی درس بعدی میتوانید از معنی شعر خرد و راهنمای دل گشای دیدن کنید.
جهت مشاهده سوالات و گام به گام کتاب های خود؛ کافیست نام درس یا شماره صفحه آن را به همراه عبارت “همگام درس” در گوگل جست و جو کنید.