مرز بین تعریف و تمجید تا مزاحمت جنسی بانوان کجاست ؟
از تعریف و تمجید تا مزاحمت جنسی؛ مرز کجاست ؟
آیا اعلام مواردی عادی و بیخطر که قصد انجامدهنده آنها الزاما مزاحمت جنسی نبوده به عنوان آزار جنسی، این موضوع را لوث نمیکند ؟ آیا باعث نمیشود که مردان از این پس از هرگونه تماس و برقراری ارتباط با زنان هراس داشته باند ؟
۲۵ نوامبر (۴ آذر) روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است.
پس از کمپین جهانی #metoo که موارد آزار جنسی را در سراسر جهان، از پارلمان بریتانیا تا هالیوود و کنگره آمریکا علنی کرد، این سوالات پررنگ شدهاند.
تعریف آزار جنسی
اگر به تعریف واژهنامهای آزار جنسی رجوع کنیم میبینیم “آزار جنسی عملی است با ماهیت جنسی که در آن فرد یا افرادی با تعرض به شخصیت یک فرد، از طریق ارعاب، بهرهگیری ناخواسته یا اجبار، خواستار دریافت توجه جنسی یا تحقیر جنسیتی با توسل به آزار کلامی میشوند”.
اما در عمل میبینیم که دامنه این اعمال بسیار وسیع است و میتواند فرد به فرد و جامعه به جامعه تغییر کند. چه بسا عملی که در یک جامعه آزار جنسی مسلم است در جامعه دیگری یک رفتار روزمره معمولی محسوب شود.
فرهنگهایی اشاره میشود که در آنها لمس بدن طرف مقابل هنگام صحبت کردن امری عادی است: «آزار و مزاحمت جنسی و نه تجاوز، در جوامع مختلف میتواند متفاوت باشد. مثلا در کشورهای مدیترانهای یا شرقی، افراد هنگام حرف زدن با هم تماس بدنی دارند اما در بسیاری از جوامع به خصوص با مذهب پروتستان اساسا رابطه لمس کردن بدن وجود ندارد و همین حرکت ممکن است آزار جنسی تلقی شود.
بنابراین تعریف آزار جنسی باید در جوامع مختلف و با توجه به فرهنگهای مختلف مورد دقت قرار بگیرد نه این که ما بخواهیم یک تعریف جهان شمول از این نوع آزار جنسی ارائه دهیم.»
سوده راد با پذیرش تفاوتهای فرهنگی و تاثیر آن بر تعریف آزار جنسی، تاکید میکند که اتفاقا موضوع بر سر همین فرهنگ است: «شما ببینید در کشورهایی که مردسالاری و پدرسالاری و سکسیسم عادیسازیشدهاند، اتفاقا در اینجاها مرز رضایت داشتن خیلی کمرنگ است. در واقع عبور از مرز رضایت خیلی راحتتر است برای همین هم تعاریف فرق میکند.»
تاثیر رابطه مبتنی بر قدرت در آزار جنسی
اصل اساسی آزار جنسی رابطه قدرت است. اگر رابطه قدرت به نفع مردان باشد و آنها از این رابطه قدرت سوءاستفاده کنند میشود آن را آزار جنسی نامید. در حقیقت بدیل آزار جنسی سر جا نشاندن زنان است؛ زنانی که در بیشتر موارد در موقعیت اجتماعی نابرابر با مردانی قرار دارند که آنها را مورد آزار جنسی قرار میدهند.
آزار جنسی زمانی اتفاق میافتد که مرد بخواهد اقدامی را چه لمس کردن چه بوسیدن و چه اقدام دیگر با یک زن انجام دهد ولی زن راضی به آن نباشد اما به خاطر ترس و واهمهای که به لحاظ موقعیت اجتماعی مرد از او دارد نتواند مخالفت خودش را ابراز کند.
اگر زنی در یک موقعیت مشابه با یک مرد باشد و مرد بخواهد او را لمس کند زن میتواند خیلی راحت به او بگوید دستت را بردار یا به من دست نزن چون موقعیت اجتماعی زن با این نه گفتن به هیچ وجه در خطر قرار نمیگیرد ولی یک منشی که رئیسش با او این کار را میکند به خاطر اینکه نگران شغلش است ممکن است در دم اعتراض نکند و سالها بعد که خود او در یک موقعیت مناسبتری قرار گرفت و دیگر از آن مرد نهراسید بگوید این یک آزار جنسی بوده است.
اما با این تعریف چگونه میتوان آزارهای خیابانی را که در ایران بسیار معمول است، به عنوان آزار جنسی تعریف کرد ؟
در آزارهای خیابانی هیچگونه رابطه قدرتی وجود ندارد و چه بسا طبقه اجتماعی آزاردهنده پایینتر از طبقه اجتماعی آزاردیده باشد.
مردانی که در خیابان به زنان آزار جنسی میرسانند افرادی هستند که فکر میکنند فضای عمومی فقط و فقط متعلق به مردان است و اساسا زنان جایی در فضای عمومی ندارند. بنابراین وقتی زنی در فضای عمومی حاضر میشود، در حقیقت فضای آنها را مورد تجاوز قرار داده و به همین دلیل هدفشان این است که از طریق آزار رساندن، زنها را به خانه برگردانند.
این هم به نوعی رابطه قدرت است چرا که در این جوامع به هر حال رابطه قدرت به نفع مردان است. اینجا فقط مسئله رابطه قدرت بین دو نفر نیست بلکه مربوط به رابطه قدرت کلیای میشود که در این جوامع وجود دارد.
چرا آزار خیابانی در جوامع اروپایی کمتر است ؟
اصل بر رضایت است
موضوع دقیقا رضایت است. این که ممکن است پدرم من به من بگوید “دختر خوشگلم” و من خیلی هم خوشم بیاید ولی اگر کسی در خیابان به من بگوید “خوشگل” این دیگر کامپلیمنت نیست، آزار جنسی است. اینجا رضایت شخص زن ملاک است. هرکس میتواند درباره دیگران نظر داشته باشد اما وقتی شروع میکند این نظر را بیان کردن، در حقیقت وارد حریم طرف مقابل شده است و این ورود اگر بدون رضایت طرف مقابل باشد اسمش میشود آزار و تجاوز.
اعلام این عدم رضایت باید به چه صورتی باشد که از سوی طرف مقابل به عنوان یک نشانه مسلم، قابل درک باشد ؟
هرکسی برای اعلام عدم رضایتش یک روش دارد اما خیلی مهم است که بدانیم اگر زن لبخند میزند معنایش رضایت نیست، اگر زن شوخی میکند معنایش این نیست که میخواهد کمپلیمان یا لمس جنسی دریافت کند.
سالهای سال است که جنبش فمینیستی یک شعار معروف دارد و آن هم “نه یعنی نه”. ما امروز در جهانی زندگی میکنیم که فرهنگ تجاوز در آن شایع است، فرهنگ جنسیتزده “مرد برتر از زن است” در آن شایع است و باید تاکید کنم که موضوع خیلی جنسیتی است اما مختص یک جنس خاص نیست ما در روابط همجنسگراها هم موضوع آزار جنسی را میبینیم.
ما هنوز تعریف آزار جنسی را به طور فراگیر آموزش ندادهایم، این که مرز رضایت با اشتیاق برای برقراری رابطه جنسی یا برقراری یک مکالمه جنسی کجاست. این مرز است که مشخص میکند آزار جنسی کجاست و رابطه پر از عشق و رضایت کجا.
اهمیت “نه گفتن”
بسیاری از کسانی که به اذیت و آزار جنسی و یا حتی تجاوز جنسی متهم میشوند، ادعا میکنند که متوجه عدم رضایت طرف مقابل نشدهاند و در حقیقت “یک نه صریح و قاطع” از او نشنیدهاند.
به همین دلیل است که بایستی به زنان و به خصوص به دختران جوان آموزش داده شود که “شرم” را کنار گذاشته و “نه” بگویند.
در بعضی جوامع به زنان یاد داده میشود که شرم داشته باشند در حالی که به آقایان یاد داده میشود که اصلا شرم نکنند و رفتار متفاوتی داشته باشند. این را ما حتی در خیلی جوامع اروپایی شاهدش هستیم. به همین دلیل هم یکی از شعارهای ضد آزار جنسی این است که وقتی یک زن میگوید نه، یعنی نه و این باید آموزش داده شود و به آنها یاد داده شود، به خصوص دختران جوان که شرم را کنار بگذارند و وقتی مورد آزار جنسی قرار میگیرند بگویند نه و این نه به حدی صریح باشد که اگر طرف مقابل به رفتارش ادامه داد این افراد بتوانند جرأت کرده و شکایت کنند.
البته به شرطی که پلیس و قوه قضائیه هم در شرایطی باشند که زن بتواند علیه آزاردهنده به آنها شکایت برد.
سیگنالهای اشتباه
برخی از مردان، معتقدند زنانی که لباس باز میپوشند در حقیقت خواهان توجه و نگاه بیشتر هستند و نه البته الزاما خواهان برقراری رابطه جنسی. به همین دلیل هم نگاه کردن به چنین زنانی را نه تنها آزار نمیدانند بلکه آن را خواسته این زنان عنوان میکنند.
مردان هم تحت فشار هستند: «کافی است سری به سالنهای ورزشی بزنید و ببینید چطور مردها تحت فشار هستند که بیشتر عضلانی بشوند و چطور زنی که دارد بدنسازی میکند به عنوان یک اقلیت به او نگاه میشود و به او میگویند “هیکلت دارد مردانه میشود”. اینها چرخ دندههای یک سیستم آسیبزننده هستند.
لزاما لبخند زدن یا نگاه کردن به یک زن یا تعریف کردن از زن، آزار جنسی محسوب نمیشود و چه بسا زنان از این رفتارها لذت هم ببرند. اما این بستگی دارد به این که تعریف به چه نوعی صورت بگیرد و با چه دلیلی صورت بگیرد و این که مردان بفهمند وقتی زنی راضی نیست و نمیخواهد، دیگر ادامه ندهند و دیگر تکرار نکنند. متاسفانه بعضی آقایان که هدف آزار جنسی دارند ممکن است از یک تعریف شروع کرده و تا کارهای دیگر ادامه دهند و در واقع به حریم جسمی یک زن توهین کنند.»
فرهنگ، آموزش، رابطه قدرت، اهمیت نه گفتن و شهامت پذیرش نه شنیدن و در کنار همه اینها اعتماد به سیستم قضاییای که بتواند پناه آزاردیدگان جنسی باشد، فاکتورهایی هستند که باید در موضوع اذیت و آزار جنسی مورد توجه قرار بگیرند.
خوشبینانه و شاید سادهانگارانه باشد اگر فکر کنیم بدون در نظر گرفتن این فاکتورها میتوان به مبارزه با آزار جنسی رفت.
بیشتر بخوانید:
مجازات مزاحمت برای بانوان در محل کار چیست ؟
مجازات مزاحمت در خیابان برای بانوان چیست ؟
تجاوز جنسی چیست ؟ و چه فرقی با آزار جنسی دارد ؟