دسته‌بندی نشده

متن و سخنان زیبا و تاثیرگذار دکتر علی شریعتی در مورد زن (مادر)

زن از دیدگاه دکتر علی شریعتی

زن عشق می کارد و کینه درو می کند …

دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر …

می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی …

برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی …

در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو …

او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی …

او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی …

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد …

او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی …

او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر …

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد …

و قرن هاست که او:

عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بربادرفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش، گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند … و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد … و این، رنج است.

بیشتر بخوانید::

سخنان زیبا از دکتر علی شریعتی در قالب متن و پیام

۷۱ متن و جمله زیبای عاشقانه از دکتر علی شریعتی


سخن زیبای دکتر شریعتی در مورد مریم مقدس

… مریم بود که خدا را به زمین فرود آورد،

و در چهره انسان‌اش ساخت.

و قیصر بود که بر صلیب‌اش بالا برد و به چهار میخ‌اش کشاند.

اما باز کار مریم بود.

او خدا را از آسمان به زمین فرود آورد،

و از زمین به آسمان دار بالا برد.

و این بار خدا از فراز دار، باز به آسمان تنهایی خویش صعود کرد…


سخن زیبا از دکتر علی شریعتی در مورد حضرت زینب

ای زینب ای زبان علی در کام!

با ملت خویش حرف بزن!

ای زن!

ای که مردانگی در رکاب تو ، جوانمردی آموخت …

ای زبان علی در کام!

ای رسالت حسین بر دوش!

ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را

در میان هیاهوی همیشگی قداره بندان و جلادان

همچنان به گوش تاریخ می رسانی

زینب،با ما سخن بگو!

مگو که بر شما چه گذشت !

مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی!

مگو که جنایت آنجا تا به کجا رسید!

مگو که خداوند ، آن روز

عزیزترین و پرشگوه ترین ارزشها و عظمت هایی را که آفریده است

یک جا در ساحل فرات

و بر روی ریگزارهای تفتیده بیابان طف

چگونه به نمایش آورد و بر فرشتگان عرضه کرد

تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده کنند…؟

آری زینب!

مگو که در آنجا بر شما چه رفت!

مگو که دشمنانتان چه کردند، دوستانتان چه کردند…؟

آری ای “پیامبر انقلاب حسین”!

ما می دانیم ما همه را شنیده ایم.

تو پیام کربلا را ، پیام شهیدان را بدرستی گزارده ای

تو شهیدی هستی که از خون خویش کلمه ساختی

همچون برادرت که با قطره قطره خون خویش سخن می گفت.

ای که از باغهای سرخ شهادت می آیی

و بوی گلهای نو شکفته آن دیار را در پیرهن داری

ای دختر علی ، ای خواهر

ای که غافله سالار کاروان اسیرانی

ما را نیز در پی این غافله با خود ببر!…


جمله دکتر شریعتی در مورد زن

زن متجدد ما درست همان زن اُمّل پولدار سابق است که فقط تیپش عوض شده است. لباس و آرایش و مصرف و نوع سرگرمی ورفتار و آداب معاشرت و سلیقه‌اش فرق کرده است وگرنه سطح اندیشه و نوع بینش و عمق احساس و درجه خودآگاهی و رشد معنوی و مسئولیت اجتماعی و روشن‌بینی اعتقادی و وسعت جهان‌بینی و تکامل ارزش‌های اخلاقی او، در هر دو تیپش یکی است


زن در نظام مصرفی،جنسیت به جای عشق

در جامعه ای که اصالت از آن تولید ومصرف و مصرف و تولید اقتصادی است و عقل نیز جز اقتصاد چیزی نمی فهمد ، زن نه به عنوان موجودی خیال انگیز ، مخاطب احساسات پاک ، معشوق عشقهای بسیار بزرگ ، پیوند تقدس ، مادر ، همدم ، کانون الهام ، آینه صادقی در برابر خویشتن راستین مرد ، بلکه به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبه جنسی اش ، خرید و فروش می شود.

سرمایه داری زن را چنان ساخت که به دو کار آید:

یکی اینکه جامعه هنگام فراغت به سرنوشت اجتماعی و به استثمار شدنش نیندیشد و نپرسد چرا کار میکنم؟ ، “چرا زندگی میکنیم؟” ، “از طرف که و برای چه کسی اینهمه رنج میبریم؟”

زن ، به عنوان ابزار سرگرمی و به عنوان تنها موجودی که جنسیت و سکسوالیته دارد ، به کار گرفته شد ، تا نگذارد کارگر و کارمند و روشنفکر در لحظات فراغت ، به اندیشه های ضد طبقاتی و سرمایه داری بپردازند ، و به کار گرفته شد تاکه تمامی خلاء و حفره های زندگی اجتماعی را پر کند. و هنر به شدت دست به کار شد تا بر اساس سفارش سرمایه داری ، سرمایه هنر را -که همیشه زیبایی و روح و احساس و عشق بود به رابطه جنسی تبدیل کند . این است که میبینیم یکباره نقاشی ، شعر ، سینما ، تئاتر ، داستان ، نمایشنامه…..بر محور سکسوالیته به گردش در می آیند.

دیگر اینکه ، سرمایه داری برای تشویق انسانها به مصرف بیشتر و برای اینکه خلق را به خود بیشتر نیازمند کند و مقدار مصرف و تولید را بالا ببرد ، زن را فقط به عنوان موجودی که سکسوالیته دارد و جز این هیچ ، یعنی موجودی یک بعدی به کار گرفت. در آگهی ها و تبلیغاتش نشاند ، تا ارزشها و حساسیتهای تازه ای بیافریند و نظرها را به مصارف تازه جلب کند و احساسات مصنوعی که لازم دارد در مردم بوجود آورد.

سکسوالیته به جای عشق نشست و زن این اسیر محبوب قرون وسطی ، به صورت یک اسیر آزاد قرون جدید درآمد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا