دسته‌بندی نشده

متن روضه و نوحه سینه زنی شهادت امام حسن عسکری از مهدی میرداماد

گلچین متن مداحی روضه و نوحه سینه زنی شهادت امام حسن عسکری از سید مهدی میرداماد

متن سینه زنی زمینه شهادت امام حسن عسکری (ع) – یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی

یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی

در جوانی شدی کشته ی زهر جفا

بقیة الله آجرک الله

گریه کن شیعه در عزای ابن ­الرضا

زهر دشمن نبود جزای ابن ­الرضا

اجر آن مقتدا، عاقبت شد ادا

بقیة الله آجرک الله

او مگر شمع جمع آل یاسین نبود

اجر فرزند پاک مصطفی این نبود

زاده ی مصطفی، دیده عمری جفا

بقیة الله آجرک الله

کشته از زهر کین یوسف زهرا شده

حجت ابن الحسن غریب و تنها شده

ای مزار خرابت سند غربتت

دل هر دل شکسته زائر تربتت

بی تو هر صبح و شام، شیعه گرید مدام

بقیة الله آجرک الله

بیشتر بخوانید::

دوبیتی شهادت امام حسن عسکری

متن و پیام ادبی و اداری شهادت امام حسن عسکری (ع)


متن سینه زنی زمینه شهادت امام حسن عسکری (ع) – یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی

یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی

در جوانی شدی کشته ی زهر جفا

بقیة الله آجرک الله

گریه کن شیعه در عزای ابن ­الرضا

زهر دشمن نبود جزای ابن ­الرضا

اجر آن مقتدا، عاقبت شد ادا

بقیة الله آجرک الله

او مگر شمع جمع آل یاسین نبود

اجر فرزند پاک مصطفی این نبود

زاده ی مصطفی، دیده عمری جفا

بقیة الله آجرک الله

کشته از زهر کین یوسف زهرا شده

حجت ابن الحسن غریب و تنها شده

ای مزار خرابت سند غربتت

دل هر دل شکسته زائر تربتت

بی تو هر صبح و شام، شیعه گرید مدام

بقیة الله آجرک الله


ذکر توسل و روضۀ جانسوز ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس

“اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکِىُّ الْعَسْکَرِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ

بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا…”گداهایِ سامرا معروفن،ما هم امشب گدای سامرا باشیم،گدا نباید دستش پایین باشه…” یا وَجیهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ…”

ای جلوۀ خداییِ بی انتها حسن

خورشیدِ روشنِ سحرِ سامرا، حسن

بی تو عبودیت به خدا بت پرستی است

نور خدا، مُکَمِّلِ توحیدِ ما، حسن

امشب عروجِ زخمیِ بالِ مرا ببر

تا سامرا ، مدینه ، نجف ، کربلا ؛ حسن

در بینِ خانوادۀِ زهرایِ مرضیه

باید شوند تمامِ علی زاده ها حسن

*دوتا حسن دارن این خاندان،هر دو هم فرزند علی هستند،جانم فدایِ هر دوشون،اما این کجا و اون حسن کجا،این حسنی که میخوای براش گریه کنی،حرم داره،یه

ضریح خوشکل داره،امشب دورش شلوغِ،حرمش پر از زائرِ…بمیرم برا اون حسن…*

بسته میشه پروندۀ دو ماهۀ اشک و عزا

با گریه بر روضه هایِ غریبِ شهرِ سامرا

دو ماهه آزگار شده،دلها همه غرقِ محن

گریۀ غربتِ شماست که آبرو داده به من

آقا یه امشبُ بیا به مجلس ما سر بزن

* مگه شبِ عزایِ پدرت نیست؟یاصاحب الزمان! مگه نمیگن:صاحب عزا دَمِ در ایستاده؟اصلاً من چرا میگم به ما سر بزن،تو قبل از ما اومدی،ما همه اومدیم بگیم:سرت

سلامت،”آجرک الله”…*

آقا یه امشبُ بیا به مجلس ما سر بزن

الهی سایه ات کم نشه،ازسر ما آقایِ من

نامِ حسن یه عمریۀ به دلِ ما جلا میده

مادرش امضاء میکنه،خودش یه کربلا میده

نام حسن رو می برم،یه آهِ حسرت میکِشم

مدینه جلوه گر میشه،با روضه هاش جلو چِشَم

موندم به تو بگم غریب،یا به غریبِ مدینه

خوب شد مدینه نبودی،چشمت روز بد نبینه

بچه باشی نتونی که مادرت رو یاری کنی

مادر کمک بخواد ازت،نشه براش کاری کنی

خوب شد میون کوچه ها،مثلِ امامِ مجتبی

ندیدی مادر رو زدن،یه عده بی شرم و حیا

خوب شد مدینه نبودی،جلویِ چشمایِ ترت

یه ضربه با غلاف،یهو بشکنه دستِ مادرت

وای مادرم….

خوب شد مدینه نبودی،ببینی بینِ کوچه ها

مادرِ هجده ساله ات رو،افتاده زیرِ دست و پا

*زهر دو تا کار با بدن میکنه،اول اینکه آدم رو تشنه میکنه،عطش غالب میشه به بدن…وقتی اسمِ عطش میاد…بمیرم برای اربابمون امام حسین که لب هاش مثل دو تا

چوب خشک بهم می خورد…اسم زهر که میاد…ای خدا! مگه بچۀ شیر خواره،مگه علی اصغر چقدر آب می خواست که تیری که به گلوش زدن هم مسموم بود و هم سه

شعبه بود…فقط همین رو بگم:یه کاری کردن،یه بلایی سَرِ حسین آوردن،که از آسمان پیامِ تسلیت رسید،برای هیچ شهیدی،اما تا تیر رو زدن به گلو،ندارسید: “صَبرَاً لَکَ یا

حسین!…” خدا ندا میده:صبر داشته باش حسین…

دومین اثرِ زهر بهم خوردنِ تعادلِ،امام رضا هم تعادلش بهم خورد،چی میخوام بگم؟ میخوام بگم:مَرد اگر تعادلش بهم بخوره عیبی نداره،مَردِ…اما وای به روزی که یک زن

تعادلش بهم بخوره…. چرا مادرِ ما تو کوچه ها تعادلش بهم خورد؟ مادرِ مارو زهر دادن؟ نه…چرا مادرِ ما تو کوچه ها هی به دیوار می خورد؟ یه جور دیگه هم میشه تعادلِ

کسی رو بهم بزنی…چه جوری؟ چند نفری به یک نفر حمله کنن…کمربندِ علی رو گرفت،دیدن حریفِ فاطمه نمیشن…یه نفری داره علی رو میبَره…یه کاری کنید دستِ

فاطمه جدا بشه…ریختن دورِ مادرِ ما…

من ایستاده بودم،دیدم که مادرم را

دشمن گهی به کوچه،گاهی به خانه می زد

گردیه بود قنفذ،هم دست با مغیره

او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد

*حرف من رو نشنیده بگیر .. یه جوری زدن،دیگه مادرِ ما تا آخرِ عمرش درست راه نمی رفت…” مُنَهَّدَةَ الرُّکن”….امان از بی کسی،ای دادِ بیداد…*

امان از کوچه هایِ بی مُروَّت

امان از مردمِ بشکسته بیعت

*ببرمت امشبی کربلا،روضه بدونِ کربلا انگار یه چیزی کم داره…یک امام رو با زهر کاری کردن که تعادلش بهم بخوره،مادرِ مارو با غلاف شمشیر…با تازیانه…یه آقایی هم

سراغ دارم کربلا…سوارِ ذوالجناح…عطش غالب شده بود بر حسین….زخم ها،تیرها،شمشیرها…دیدن هر کاری کنن حسین از ذوالجناح نمی اُفته…چه کردن؟یه نانجیبی با

نیزه به پهلوش زد…تعادلش رویِ ذوالجناح بهم خورد،” فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ، عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ…” از بالایِ ذوالجناح با صورت…ای حسین…

بیشتر بخوانید::

جدیدترین پیامهای شهادت امام یازدهم حسن عسکری (ع)

دانلود مداحی شهادت امام حسن عسکری از حاج حسین سیب سرخی


سینه زنی زمینه زیبا _شهادت امام حسن عسکری علیه السلام_سید مهدی میرداماد

وای از غم زهر جفا …..
[(خونش خراب اونکه مسمومت کرد)2
(از درمون طبیبا محرومت کرد)2]2
( تو بستری و آروم نداری آقا )2
( دستای گرم پسرت آرومت کرد )2

( خونین جگر ، خونه رو لبات )2
( بی رمق شدی ، بمیرم برات )2

[( امام عسکری چرا بی لشکری
مثه علی غریبی و بی یاوری )2
( داری آتیش میگیری یاد مادری )2]

( خونه شده دارالعزا )2

وای از غم زهر جفا …….

***
[ عبا و عمامه ی تو غارت نرفت 2
اهل و عیال ت دیگه اسارت نرفت] 2
نیزه و خنجر نخوردی از ظالما
سرت رو نیزه به شهر غربت نرفت ….

( ناله میزنی ، یاد کربلا
یاد حنجر ، شاه سرجدا )2
یاد حسین تشنه لب گریه میکنی
واسه اسیری زینب گریه میکنی
شب و روز از سوز عطش گریه میکنی

یا حسین …….


سینه زنی واحد _شهادت امام حسن عسکری علیه السلام_سید مهدی میرداماد

ای سامره ات قبله دل ، کعبه جان ها
ای سفره احسان تو پیوسته جهان ها ۲بار

ای عبد خداوند ، خداوند زمان ها
ای پایه قدر و شرفت ، فوق مکان ها

آگاه ز اسرار عیان ها و نهان ها
کوتاه به مدح تو و وصف تو زبان ها ۲بار

ای روی تو در بزم ازل ، شاهد و مشهود
وی آمده ساجد به خدا بر همه مسجود

همه قبله حاجات و هم حجت معبود
هم حمدی و هم احمد و هم حامد و محمود ۲بار

غیر از تو که باشد پدر مهدی موعود ۲بار
مهدی که بهار آرَد در فصل خزان ها ۲بار

بوی خوش جنت ز غبار قدم توست
عیسای مسیح آنچه که دارد ز دم توست

حاتم که کریم است گدای دِرَم(درهم) توست
تو دست خدا هستی و هستی کرم توست ۲بار

تنها نه فقط سامره یک دل حرم توست
هرجا نگرم از تو عیان است نشان ها ۲بار

تو مهر فروزنده ده بحر کمالی
تو مهر فروزان سماوات و جلالی

تو عبد ولی عبد خداوند جمالی
احمد رخ و حیدر یَد و صدیقه خصالی ۲بار

دوم حسن از حُسن خدای متعالی
ای شاهد حُسن ازلت چشم زمان ها ۲بار

ای خلق سماوات و زمین ، خاک در تو
ای چهار علی آمده جدّ و پدر تو

ای منتقم آل پیمبر پسر تو
پیوسته سلام از طرف دادگر تو

بر مهدی و بر نرجس نیکو سِیَر تو
مهدی که بُوَد در کف او خط امان ها

بأبی انت و اُمی یا اباعبدالله ۲بار
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله ۲بار

از ازل فاطمه مادرم بوده
پسرش مونس و دلبرم بوده

روز محشر اگرم پسر نگه
میگه این غلام اکبرم بوده ۲بار

زیر آتیش گناه و معصیت
بزم ماتم تو سنگرم بوده

اولین خیمه ای که برات زدم
با چادر سیاه مادرم بوده ۲ بار

بعد مرگم میدونم همه میگن ۲بار
یا حسین جمله آخرم بوده ۲بار

من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم

بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسین
سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

بر مشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

تشنه آب فراتم ای أجل مهلت بده
تا بگیرم در بقل قبر شهید کربلا


سامرا عزا گرفته، بوی کربلا گرفته- سید مهدی میرداماد

سامرا عزا گرفته

بوی کربلا گرفته

آسمون داره می باره

یا دل آقا گرفته

شب ماتمه

برای همه

برا آقامون

دلا پُر غمه

آجرک الله، بقیة الله

زندگیم تو این حریمه

گریه ارث مادریمه

دستمو بازم گرفتی

این جواز نوکریمه

می دونم بدم ولی اومدم

برای بابات به سینه زدم

من تا ابد گدای این خونه ام

نوکر منم فدای تو جونم

با غم تو دوباره می خونم

وقتی که عزا می گیرم

روزی از شما می گیرم

روضه ی عطش می خونم

بوی کربلا می گیرم

هی میگه رباب

پسرم بخواب

میآره عمو

برای تو آب

عمه میگه،بابا داره میآد

بابا میگه،عمو جون نمیآد

میر حرم نیآمد،اباالفضل اباالفضل

آب آورم نیآمد ،اباالفضل اباالفضل


متن سینه زنی شور شهادت امام حسن عسکری (ع) – سامرا با صفا میشه

سامرا با صفا میشه

عشق و شور باز به پا میشه

سامرا یه روزی عاشقا

شبیه کربلا میشه

دل من خاک پا تو

نوکر نوکرای تو

فدای خادمای تو

حسین آقام آقام

سامرا با صفا میشه

عشق و شور باز به پا میشه

سامرا یه روزی عاشقا

شبیه کربلا میشه

قسمتم کن زیارتت

آرزوم شفاعتت

عاشق بودن لیاقت می خواد

منو لطف بی نهایتت

فدای خادمای تو

نوکر نوکرای تو

دل من خاک پا تو

حسین آقام آقام


متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) – ای گِرد کاروان تو را حُسن مشتری

ای گِرد کاروان تو را حُسن مشتری

بر خسروان گدای تو را نیز برتری

کنیه: «ابامحمّد» نام خوشت: «حسن»

«ابن‌الرضا»، ولیِّ خدا، شهره: «عسکری»

از امام جواد به بعد همه رو میگن:ابن الرضا، هم امام هادی رو میگن:ابن الرضا و هم به امام عسکری

خاک حریم قدس تو را فیض عیسوی

عبد دَر ِ تو را روشِ بنده‌پروری

یک آسمان ستاره زمین‌بوس آستان

صدها هزار مشتری‌ات گشته مشتری

چشم دل میخواد ببینی ملائکه آسمان دارن دور ضریحش می گردن،آسمانی ها،ماه و ستاره و خورشید زائر حرمشن

پایت در آسمان، حرمت «سرّ من را»

از «سرّ من رآ»ت بر افلاک رهبری

کی هستی آفا!؟

نام‌آوران برند به تجلیل از تو نام

پیغمبران کنند به مهرت پیمبری

با یک نسیم سامره‌ات می‌توان گرفت

فیض مسیح از دم بیمار بستری

حاشا که هر حسن «حسن عسکری» شود

تو دیگر اَستی و دگرانند دیگری

باید پدر تو باشی و مهدی بوَد پسر

بر این گهر به جز تو کسی نیست گوهری

دردا که کشت معتمدِ سنگدل تو را

در هشتم ربیع نخست از ستمگری

آقاجان!امشب شب یتیمی شماست،یا صاحب الزمان! این مردم هم اومدن برای شما گریه کنند،این مردم همونایی اند که دو ماه محرم و صفر قبل از هر روضه،قبل از هر

گریه،اول گفتند:یا صاحب الزمان!. اول برای سلامتی شما دعا کردن،اول برای غصه های دل شما اشک ریختن،حالا به اعتقاد من اومدن این دو ماهه ی نوکریشون رو

امشب شما مُهر بزنی،آقاجانم!مولا،مولا،اجازه بده بگم:آجرک الله یا بقیة الله

خیلی سخت گذشت امشب و فردا به امام زمان، یه جوری میخوام ناله بزنی،اگه الان سامرا بودی،کنار حرمش. ان شاءالله نابود بشن دشمنانش،این ضریح جدید برده

بشه نصب بشه،ما بریم ببینیم یه ضریح شش گوشه دیگه هم هست، از این غربت بیرون بیاد این حرم

روضه بخونم،معطلت نکنم،میگم:یا صاحب الزمان! شما لحظه های آخر سر بابات رو بغل کردی

جا دارد ار برای تو گِریند روز و شب

جنّ و ملک، زمین و زمان، حوری و پری

چرا گریه کنند؟ گریه داره فرزند خردسال جون دادن باباشو ببینه؛گریه داره. بگم:یا صاحب الزمان! سر بابا رو بغل کردی؟آری، سر بابا رو به سینه چسباندی.”ببرمت یه

جایی،نشون بده اهل ناله ای” اما دیگه سر بابات زخم نبود آقا،دیگه سر بابات خونی و خاکی نبود آقا”چی میخوام بگم؟کجا مگه رفتم؟”دیگه سربابات محاسنش خضاب به

خون نبود”اگه ناله زدی میگم،ناله ی شب شهادتی میخوام”یا صاحب الزمان! سربابات رو بغل کردی،اما دیگه رگ هاش بریده نبود. قربون اون دختری که نیمه شب سر رو

بغل کرد”بریم سراغ روضه ی این دختر، من مطمئنم امام زمانم میخواد برا عمه اش گریه کنه”

بابا! مگه نگفتی بر می گردم؟

بیا میخوام دورت بگردم

عمه رو خیلی خسته کردم

یا صاحب الزمان!شما سر باباتون رو برداشتید،رو پا گذاشتید،اما سری که به بدن وصل بود،خود بابا کمک کرد لحظه ی آخر تو دامن شما،اما قربون دستای زخمی ِ این

دختر برم، اون باباهایی که دختر دارن برن یه شب امتحان کنند، خودت رو کنار دخترت بزن به خواب، ببین بچه ات خودش میخواد سرت رو برداره،”اهل کنایه حرف من رو

بگیرن” سر سنگین ِ، دختر سه ساله دستاش کوچیکه، نمیتونه تنهایی سر رو برداره، نمیدونم چه بلایی سر این سر آورده بودن، تنهایی سر رو بغل کرد،به سینه اش

چسبوند،”فَوَضَعَت فمِها علی فمِه الشریف” لباش رو روی لبای باباش گذاشت،حسین…..ای تشنه لب،حسین….

دو نگاهی که داشتم همه عُمر،تا قیامت نرفته از یادم

نگه اولی که دل بردی، نگه آخری که جان دادم


متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) – ای قبله حرم، حرم سامرای تو

ای قبله حرم، حرم سامرای تو

اگه همه مجالس، اعتقاد قلبیمونه، صاحب عزا امام زمانه، اگه با همه وجودتون حس میکنید، آقاتون دم در هر روضه و هر مجلسی می ایسته، دیگه امشب شب یتیمی

امام زمانه، امشب خودش صاحب عزااست، قربونت برم، مردم اینجا برا بابات روضه گرفتند، نمی خوام به این زودی برم تو روضه، ولی می خوام یه کم دلتو نرم کنم، آروم

آروم بریم اون حرمی که نمی دونم، امشب کسی هست تو حرمش گریه کنه یانه، اما معمولاً می گن می ری عزا، می ری ختم، می گن خودتونو نشون صاحب عزا بدید،

مگه نمی گن صاحب عزا دم در ایستاده، خودتو نشون بده، دست و رو سینه بذاری عرض تسلیت بگی، یه خورده دل صاحبان عزا خنک بشه، داغشون یه خورده التیام پیدا

کنه، می خوام یه جمله بگم آقا کجایی مردم بیان بهت تسلیت بگن، اینها اُمدند امشب صاحب عزا رو ببینند، قربون شال عزایه به گردنت، امشب تنهایی نرو سامرا، مارم با

خودت ببر.

ای قبله حرم ، حرم سامرای تو

بیت ولای دل حرم با صفای تو

قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو

روح ملک کبوتر صحن و سرای تو

آیینه جمال خداوند سرمدی

فرزند پاک چهار علی و سه محمدی

رضوان بدان جلال و شرف سائل درت

خورشید سجده برده به صحن مطهرت

روح رضااست در نفس روح پرورت

نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت

میراث نور و هدایت زهادی ات

علم امام هشتم و جود جوادیت

انوار ده امام درخشد زروی تو

یادآور رسول خدا خلق و خوی تو

زیباترین دعای ملک گفتگوی تو

مسجود جن و انس بود خاک کوی تو

بحری که در صدف دُر جان پرود تویی

در دامنش امام زمان پرورد تویی

ویرانه مزار تو مسجود آسمان

قبر تو کعبه دل و صحنت مطاف جان

زوّار هر شب تو بود صاحب­الزمان

کوری چشم دشمنت ای قبله جهان

تنها نه سامره، همه عالم دیار توست

هر جا رویم در بغل ما مزار توست

ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت

ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت

اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت

یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت

ای زخم دل هماره فزون از ستاره ­ات

از ما سلام بر جگر پاره پاره ­ات

امشب اگه می خوای دل آقات یه خورده آروم بشه، هر کی بلده ناله بزنه، هی زیر لب بگو بقیة الله آجرک الله آقا سرت سلامت، ، آقا شنیدم تو سنین خردسالی سر باباتو

بغل گرفتی، جانم به این اشک های قشنگ ، مگه نفرمود، احدی در مصائب ما گریه نمی کنه، مگه اینکه ما گریه کنیم، اون به گریه ما گریه کنه، معلومه امام زمانم امروز

داره گریه می کنه، قربون اشک چشمت برم، آقای من، حالا که اینطوری گریه می کنی منم برات روضه می خونم،

یازده بار جهان در دل زندان کم نیست

کنج زندان بلا گریه باران کم نیست

سامرایی شده ام راه گدایی بلدم

لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست،

امشب اومدم پسرت یه روزی به من بده، یه سالمو با این روزی سر کنم، آخه ما دو ماه برا حسین گریه کردیم، بعضی ها ، هنوز پیراهن مشکیاشونو در نیاوردن، می

خوان امروز از عزا بیرون بیان، اما عزای ما اون موقعی تموم میشه، که تو دست به دیوار کعبه بذاری، آقا جانم، مولا جانم

سامرایی شده ام راه گدایی بلدم

لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست،

خبر داری که امام عسکری نتونست، در طول عمرش یه بار سفره حج بره، حالا این بیت، اهل نکته

قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند

بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست

پیش چشمان تو دشنام به مولا دادند

تا بگویند، در این شهر مسلمان کم نیست

زخم دندان تو و جام پر از خونابه

ماجرای ایست که در ایل تو چندان کم نیست

وقتی مثل فردا، از پسرش تقاضای اون ظرف شربت رو کرد، اینقدر این بدن ضعیف شده ، اینقدر این بدن نحیف شده، امام زمان با دستش این ظرف و نزدیک دهان بابا

آورد، الله اکبر، روایت می گه همچین که ظرف اُمد جلوی دهان از شدت ضعف، هی به دندونای حضرت خورد، نمی دونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای افتاد،

نالشو می زنی یا نه، امام زمان برا این روضه خون گریه می کنه، شاید یاد اون لحظه ای افتاد، که عمه جانش دید دارن با چوب خیزران می زنند، این ناله حسینت می

بردت کربلا، دید دارن با چوب خیزران، ای حسین. . . . .

بوسه جام به دندان تو یعنی این بار

خیزران نیست ولی روضه دندان کم نیست

از همان دم پسر کوچکتان باران شد

تا همین لحظه که خون گریه باران کم نیست

یا امام عسکری کفنت کردند، از رو زمین بلندت کردند، تشییع جنازه شدی، با احترام، اگه قبرتو ویران کردند، اگه به گنبد و بارگاهت جسارت کردند، دیگه به خودت جسارت

نکردند، به بدنت جسارت نکردند، نذاشتند بدنت رو زمین بمونه، زود بدنت رو خاک کردند، دفن کردند، امامن یه آقایی رو می شناسم، بدنش سه روز رو زمین کربلا، آخ،

پسرت اُمد بر بدنت نماز خوند بدنت رو دفن کرد، اما یه روزی کربلا امام سجاد، یه نگاه کرد، عمه جانش دید بدن داره می لرزه، داره جون از بدن مفارقت میکنه، صدا زد

چی شده عزیز دلم، چرا بدنت داره می لرزه، صدا زد عمه، اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند، چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می کنن، انگار بدن بابام رو زمینه.

حسین. . . این ناله برسه کربلا، حسین. . . کاشکی فقط بدنو دفن نمی کردند، روضم تمام، کاش فقط بدنو می گذاشتن رو زمین بمونه، به بدن دست نمی زدند، می دونی

چه کردند، خواهرش اُمد تو گودال قتلگاه، یه نگاه به اون بدن انداخت، این بدن کیه؟ چیکار کردند؟یا صاحب الزمان ببخشید آقا، شهادت پدر بزرگوارتونه، شما ناله بزنید،

چکار کردند؟اسباشونو نعل تازه زدند، بدن حسین زهرارو زیر اسب ها، به نیت فرج امام زمان، سه مرتبه یا حسین یا حسین یا حسین


متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) – بیا که آتش دل خانه از بنا سوزاند

بیا که آتش دل خانه از بنا سوزاند

بیا که چشم مرا سیل گریه ها سوزاند

هنوز پیراهن مشکیت عوض نشده

که داغ های پدر آمد تو را سوزاند

تو را کنار خودش خوادند و گفت می سوزم

بیا که زهر مرا بی تو بی صدا سوزاند

پسرم نفس نمانده که آتش کشیده بر جگرم

جگرم نمانده که با هر نفس مرا سوزاند

پسرم بگیر بر سر دامان خود سرم را باز

که ذره ذره مرا یاد کربلا سوزاند

همه اهل بیت ما لحظه آخر به وصال رسیدن، وصال اینه که آدم عزیزش سرش بغل کنه راحت جون بده، اهل بیت ما همه لحظه های آخر پسراشون سرشون بغل کردن،

غیر از امام مجتبی که برادر سرش بغل کرد، رسم اینه پسر سر بابا را بغل کنه، اما بین همه یه استثنا وجود داره، کربلا رسم عالم عوض کرد، فقط یه بابا سراغ دارم خودش

سر پسرش بغل گرفت، نه ببخشید اشتباه گفتم، اصلاح می کنم، یه بابا سراغ دارم خودش سر پسراش بغل کرد، یه بار سر علی اکبر بغل کرد….

منتخب طریحی می نویسه، معال سبطین نقل می کنه؛ میگه وقتی تو مجلس عبیدالله اون ملعون یه نگاه به سر کرد، صدا زد: حسین من تو رو قبل کربلا دیده بودم اینقدر

پیر نبودی حسین، چی شده همه موهات سفید شده، میگن تا این حرف زد زینب بلند شد، گفت: من میدونم داداشم کجا پیر شد، داداشم کنار علی اکبر پیر شد، تا سر علی

بغل کرد، اما این یه سر عزیز بود بغل کرد، با همه ی مصیبت و سختیش اما سخت تر از این هم حسین داشت، این جووش بود، جنگیده بود، اما وقتی قنداقه شو رو

دست گرفت سر علی اصغر رو با تیر زدند، امام باقر میگه سر علی اصغر آویزان شد به پوست، جد ما خونها رو به آسمان… آی حسین…..

پسرات باید سرتو بغل می کردن اما تو سر پسراتو بغل کردی، اما کربلا رسم عوض شد، به جایی که پسرا سر باباشون بغل کنن، یه دختر سر بابا رو بغل کرد، اما این دختر

تو خرابه ی شام ، سر بابا رو بغل کرد، دید همه ی رگ ها پاره شده، همه دندونا شکسته، لب ها ترک خورده، موها سوخته، آی حسین…..


متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) – چون مهر به نور خود پیدایی و پنهانی

بسم الله الرحمن الرحیم

یا رب الحسین بحق الحسین اِشف صدر الحسین بظهور الحجة

یا رب الحجة بحق الحجة اِشف صدر الحجة بظهور الحجة

آجرک الله یا بقیة الله،امشب صاحب عزا خود ِ امام زمان ِ،اگه همه ی روضه های سالت بانی ِ عزا امام زمان ِ، امشب دیگه دم در می ایسته و شال عزا به گردن می اندازه،

اعتقاد ما بر اینه تا اونها نخواهند کسی وارد مجلسشون نمیشه، امشب بگیم:آقا ممنونم ما رو صدا زدی برا بابات گریه کنیم،همین که مارو قابل دونستی تو عزای پدرت

صدا زدی، این صدا زدن معناش اینه آقا این دو ماه صفر و محرم عزاداری ِ مارو قبول کرده، میگه:شماها خب گریه کن هایی هستید بیایید.

چون مهر به نور خود پیدایی و پنهانی

با آن که ز من دوری نزدیک تر از جانی

در حسن تو مبهوتم از صوت تو حیرانم

تو حضرت داوودی یا یوسف کنعانی

می خوای سر سلامتی بدی،بسم الله،مولا یا اباصالح، مولا یا اباصالح

من زخم و تویی مرهم، من درد و تویی درمان

من خشکی و تو دریا، من تشنه تو بارانی

من با تو و تو با من، انصاف کجا رفته؟

من کمترم از مور و تو فوق سلیمانی

حالا دست خالیت رو نشونش بده، مولا یا اباصالح، مولا یا اباصالح،آقا جان میدونم امشب شب ِ سختی است براتون، لذا هیچ حاجتی ندارم،اصلاً اومدم مجلس پدر

بزرگوارت،هرچی حاجت داشتم رو پشت در گذاشتم،گفتم:بذار امشب برم براش گریه کنم،آقا جان امشب اومدم یه ذره آرومت کنم،اومدم با گریه هات گریه کنم،دیدید آدم

بعضی وقت ها میره جایی عزای کسی به اون باز مونده چی میگه:اول حرفی که می زنی میگی،غم ِ آخرت باشه.آقا جان خیالت راحت دیگه این غم ِآخر شماست،آقا مارو

هم توی غمت شریک کن، آقاجان ماروهم صدا زدی برای پدرت گریه کنیم،آی سامرا رفته ها،اگه دیدی گوشه چشمت خیس شد بدون دارند راهت میدن توی حرم،اونایی

که دلتون داره پر میزنه:

السلام علیک یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکِىُّ الْعَسْکَرِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .

کیستم من؟ گوهر ِده بحر ِ نور ِ کبریایم

آفتاب ِ سامره، روشنگر ِ مُلک ِ خدایم

آسمان معرفت را در زمین شمس‌الضحایم

کعبه‌ام، رکنم، مقامم، مروه‌ام، سعیم، صفایم

منظـر ِ حسـن خـدا مصباح انوارُالهدایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

من همان دریای نور استم که نور از آن دمیده

دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده

در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده

انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده

بشنوید ای آسمانی‌هـا، زمینی‌ها صدایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

من علی بن جواد بن رضا را نور عینم

پیشتر از عالم خلقت هدایت بوده دِینم

گر چه در سنّ شبابم پیر خلق عالمینم

هم محمّد، هم علی، هم مجتبایم، هم حسینم

هم بوَد زهد و کمال و عصمت ِ خیرالنسایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

من به شهر سامره خود کعبۀ اهل یقینم

پر زند همچون کبوتر در حرم روح‌الامینم

حاجت کونین می‌بارد چو باران زآستینم

حضرت مهدی پذیرایی کند از زائرینم

مهر و مه گیرند نور از گنبد و گلدسته‌هایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

خیلی ها تا امشب هنوز پیرهن مشکی شون رو در نیآوردن،خیلی ها می خوان این دوماهه ی عزا رو با شما جمع کنند، یا امام عسکری آقا جان، اجازه می دهید از زبان

شما روضه بخوانم،دلت آماده ی روضه است،شک نکن امام زمانت هم با گریه ی تو گریه میکنه

دوستان بر من و سوز ِ جگرم گریه کنید

به شرار دل و اشک ِ بصرم گریه کنید

حسنم، پاره جگر مثل عمویم حسنم

بر من و بر عموی ِ خون جگرم گریه کنید

من شهیدم ولی از خصم نخوردم سیلی

همه بر مادر ِ نیکو سیرتم گریه کنید

بعد من مهدی من بی کس و تنها ست

به غریبی ِ یگانه پسرم گریه کنید

یا امام حسن عسکری حق داشتی دم مرگ یاد ِ فرزندت باشی،آخه کودک توی اون سن ِ کم نیاز ِ به بابا داره، چی می خوام بگم؟دلت رو ببرم کربلا،می خوام بگم:یا امام

عسکری،شما دم آخر نگران بچه ات بودی،هر پدری نگران ِ بچه اش ِ، زود اهل روضه، روضه رو میگیرن،رو هوا روضه رو بزن، آقا جان خدا رو شکر بعد ازشهادت ِ شما،پسر ِ

شما، مهدی ِ شما، از نظرها غائب شد،کسی مهدیت رو اذیت نکرد، مأمورین اومدند اما امام زمان رو پیدا نکردن،خدا رو شکر هنوز آقای ما هست، هنوز آقای ما سالم ِ،

کسی نتونست بچه ات رو اذیت کنه، اما کربلا حسین روی زمین افتاده،همچین که بچه هاش اومدن دور ِ بدن،امام زمان شما یه پسر ِ چند ساله بودید،از نظر غائب شدی

کسی صدمه نزد،اما کربلا دختر ِ حسین، خانم سکینه میگه:افتادم روی بدن،کی اومد دورش؟ می دونی چه کردن؟ نوازش نکردن، چه کردن؟ فجروها عن جسد ابیها (یعنی

گرفتن کشیدنش)،یا صاحب الزمان شما پسر بودید،پسرها کمتر از دخترها عاطفی هستند،بازم داغ دیدی اما باباتو زخم دار ندیدی،باباتو مجروح ندیدی،آقا جان خدارو

شکر یه زخم به صورت و بدن بابات ندیدی،اما قربون اون دختر ِ سه ساله ای برم که وقتی که سر ِ بریده رو بغل کرد:

بابا دخترت از دنیا بریده

بدون ِ تو خوشی ندیده

ببین همه موهام سفیده

بابا

خوشی به قلبم دست رد زد

یه بی حیا بهم لگد زد

من بد نکردم ولی بد زد

یه مرتبه دیدن لب هاشو گذاشت رو لبهای پاره پاره، ای حسین…..


متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) – از ما زمینیان به شما آسمان سلام

از ما زمینیان به شما آسمان سلام

امشب شب ِ شهادت ِ امام عسکری است، امشب یه جور دیگه ای باید ناله بزنی،اول از همه باید بگی آقا جان سرت سلامت، آقاجان آجرک الله، دو ماه برا جدت گریه

کردیم و ناله زدیم و سینه زدیم و عرض ادب کردیم، اومدم بگم: آقای من قربون شال عزای به گردنت،آخه چقدر غم و غصه به دلت داری؟چقدر آقا جان اندوهگین و

ناراحتی؟ نبینم آقامو توی غصه

از ما زمینیان به شما آسمان سلام

مولای دلشکسته، امام زمان سلام

خیالم راحت ِ هر عزایی رو گفتم آقام صاحب عزاست،با اعتقاد گفتم،اما مطمئنم امشب شما دم در ِ جلسه ایستادید

این روزها هزار برابر شکسته ای

حالا کجای ِ روضه ی بابا نشسته ای

رخت سیاه ِداغ پدر کرده ای تنت

قربان ریشه های نخ شال گردنت

آماده می کنی کفن و تربت و لحد

مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد

خیلی از شهادت ِ امام حسن مجتبی 28 صفر نگذشته، اعتقاد من بر اینه هر دوی این امام حسن ها مادری هستند،اصلاً اسم امام حسن بیاد باید اسم مادرش بیاد،از

شهادت امام مجتبی تا شهادت امام عسکری چند روز میگذره؟27صفر تا 9 ربیع،از شما سئوال میکنم،همه ی شما بزرگ شده ی پای منبرید،با ناله جواب من وبدید، از اون

شهادت تا این شهادت چه به سر ِ مادر ِ ما اومده؟ یکی بگه مادر من حالش چه طوره؟ یکی بگه خبر از مادر سادات داره یا نه؟ یه نفر پاشه بره میدنه سراغ بگیره

گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای

این روزها کنار دو بستر نشسته ای

انگار غصه دار جراحات سینه ای

گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای

یکبار فکر زهر و دل ِ پر شراره ای

یکبار فکر واقعه گوشواره ای

با اینکه بر سر ِ پدر ِ دیده بسته ای

اما به یاد مادر پهلو شکسته ای

روضه شهادت امام حسن عسکری – قسمت پایانی:

اسم زهرا میاد باید دستت رو مشت کنی بزنی توی سینه ات، ترک ها می خوان مادرشون رو صدا بزنن میگن:آخ ننه،ننه،ننه، من یه جمله آذری تقدیم کنم به آقا امام

زمان،میگن:یارالی ننه، معنی کنم،مادر ِ زخمی ِ من، مادر ِ پهلو شکسته ی مکن، آقا جان به شما معتمد زهر داد جگرتون رو پاره کرد،شما جوان بودید به شهادت رسیدید، باز

28سال داشتید،اما مادر ِ ما 18 سال بیشتر نداشت، امام عسکری رو به زهر کشتند، تاریخ هم نوشته، اصلاً هر کی از دنیا بره باید دکتر علتش رو مشخص کنه امضا کنه تا

جواز دفن بدن،دلیل شهادت امام عسکری معلومه،اما من از شما سئوال میکنم یه مادر ِ هجده ساله ی باردار؛ مادری که بین در و دیوار افتاد رو زمین،دلیل شهادتش چیه؟

امام باقر دلیل شهادت رو خودش عنوان میکنه، فرمود سبب ِ شهادت مادر ما:الهی بشکند دست مغیره … اینقدر نانجیب با ضربه ی غلاف بازوی ِ زهرا رو هدف گرفت، بگو

:یازهرا…،سبب امام عسکری زهر بود،سبب مادر ما ضربه های غلاف بود،اما سبب شهادت جد ِ غریبش حسین، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،ای حسین…..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا