دسته‌بندی نشده

دلنشین ترین متن های مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت پیامبر اکرم (ص)، در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم چند نمونه متن مجری گری میلاد پیامبر (ص) را برای شما عزیزان آورده ایم. با ما همراه باشید.

متن مجری میلاد پیامبر (ص)

تا نام تو برده می‏شود، چراغ‏های صلوات، در جان لحظه‏ها فروزان می‏شوند. تا فضیلتی از تو گفته می‏شود، دل‏ها از بوی گل محمدی زنده می‏شوند. یاد نویدبخش تو، درب‏های صبح را به رویِ ما می‏گشاید. قرآن تو، نزدیک‏ترین راه رهایی است و نهج ‏الفصاحات، پاک‏ترین مبحث بندگی.

قرآن، معجزه‏ای است که از دست‏های روشن تو به ما رسید و مرهمی شد بر داغ‏های همه روزه بشریت.

نهج‏ الفصاحه، سرزمین پهناور دوستی است، زمزمه‏ های بهاری گنجشکان بر درخت است که روبه‏ روی لحظات خستگی انسان، قد می‏کشد.

دنیا، شاداب و جوان می‏ماند؛ اگر سطری از اندرزهای تو را به کار بندد؛ همچنان ‏که منبر و مسجد و مأذنه از ذکر و نام تو فعال مانده ‏اند.

تو را نشناختیم

یا رسول اللّه‏ صلی ‏الله ‏علیه‏ و‏آله ، تو را نشناخته ‏ایم و فقط می ‏دانیم که نامت بر همه کائنات ترجیح دارد. چگونه می‏توان شعاع دایره خوبی‏ هایت را ترسیم کرد؟ «مدینه» با آن عظمتش، هیچ‏گاه ادعا نمی‏کند که تو را شناخته است.

چگونه در خیال خام دنیا، رفتاری برای هم اعصار می‏گنجید؟

یا نبی اللّه‏ صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله ! مگر می‏توان بر سنت شریف تو بوسه نزد؛ حال آنکه پاسخ‏گوی تمام نیازهای روز است؟! این درست که تو را نشناخته ‏ایم، اما همه هستی ما از احترام به نامت می‏گوید که بیت بیت، قصیده‏ های روشن در دل‏ها می‏کاری و نور می‏پاشی در چشم ‏های خاک.

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص) و ولادت امام صادق (ع)

بسم الله الرحمن الرحیم
مهر دل ما مدام تقدیم شما

عمری که شود به کام تقدیم شما

پیدا نشد آن هدیه که در شان شماست

یک باغ گل سلام تقدیم شما

فرارسیدن میلاد مسعود نبی مکرم و حضرت رسول اکرم (ص) ، روز اخلاق و مهرورزی و نیز میلاد خجسته ی حضرت امام جعفر صادق (ع) موسس مذهب جعفری را محضر شما و همه ی عاشقان و محبان و شیفتگان آن حضرت گرانقدر و امام ارزشمند تبریک و تهنیت عرض می نماید.

با آمدنت جهان ما زیبا شد شب رفت و سپیده سر زدو فردا شد

ایوان مدائن که فرو ریخت چه باک ایوان بلند عاشقی بر پا شد

برای مراسم شب قطعه زیر را هم اضافه نمایید:

امشب سخن از جان جهان باید گفت توصیف رسول انس و جان باید گفت

در شام ولادت دو قطب عالم تبریک به صاحب الزمان باید گفت

ولادت پر برکت رحمته للعالمین رسول خدا محمد بن عبدالله (ص) و ولادت با برکت بنیان گزار مذهب تشیع امام جعفر صادق (ع) بر همه مسلمانان و حق جویان عالم مبارک.

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری گری روز میلاد پیامبر (ص)

عرش و فرش و ملک و آدمی و کوه و در و دشت و یم و قطره مهر و مه و سیاره و منظومه ی شمسی و کرات و همه افلاک الی این کره ی خاک ز برگ و بر و ریگ و حجر و شاخه و نخل و ثمر و بام و در و مرد و زن و پیر و جوان ابیض و اسود همه گویند درود و صلوات از طرف ذات خداوند تبارک و تعالی

و همه عالم خلقت به خصال و به کمال به جلال و به جمال قد و بالای محمد که خداوند و ملایک همه گویند درودش همه خوانند ثنایش همه مشتاق لقایش همه عالم به فدایش همه مرهون عطایش که خدا خلق نموده است به یمن گل رویش فلک و لوح و قلم را ملک و جن و بشر را همه ارض و سما را.

شب شوق و شب وجد و شب شور و شب پیدایش نور و شب تکرار تجلای رسولان الهی رسد از ارض و سما و ملک و حور و گواهی که شب هجر سر آمد سحر آمد سحر آمد خبر آمد خبر آمد که شد از آب تهی رود سماوه شده چون دامن تفتیده ی صحرای قیامت کف دریاچه ی ساوه خبری تازه به گوش رسد از غیب سروش و شده آتشکده ی فارس خموش

و عجبا اینکه فرو ریخته یکباره به هم کنگره ی کاخ مدائن نفس پادشهان حبس شده در دل و گشتند همه لال ز گفتار به امر احد خالق دادار دگر راه سماوات به شیطان شده مسدود بتان یکسره بر خاک فتادند و نگویند مگر ذکر خداوند و رسول دو سرا را.

چار ماه است که گردیده به تن آمنه را جامه ی ماتم به رخش هاله ای از غم غم عبدالله والا گهرش شوهر نیکو سیرش اشک روان از بصرش اشک نه خون جگرش خون نه که یاقوت ترش بود یکی غنچه از آن لالهی پرپر ثمرش داشت چو جانی به برش بلکه ز جان خوب ترش مونس شام و سحرش تا که شبی دید همان مادر دلباخته در خواب که در دست گرفته است گلی خرم و شاداب که برده است ز گل های دگر آب نظر کرد بر آن لاله ی فرخنده

که برگشت یکی قرص قمر گشت به یک لحظه پسر گشت نکوتر ز پدر گشت چو بیدار شد از خواب، خوش و خرم و شاداب دلش شد ز شعف آب به یاد آمدش این نکته که نه ماه تمام است مه حسن ختام است رسیده مه میلاد گرامی پسرش بر رخ قرص قمرش خندد و بی پرده کند سیر تماشای خدا را.

لحظه ها بود بر آن مادر فرخنده ی افراشته اقبال بسی بیشتر از سال شب و روز زدی طایر جانش ز شعف بال که کی جلوه کند از صدف آن گوهر اجلال که یک بار دگر نیمه شبی خواب ربودش همه شد نور وجودش ز عنایات خداوند ودودش عجبا دید که خورشید ز پهلوش درخشید و فروغ ابدیت به جهان یکسره بخشید

به ناگه در پاکش ز صدف داد ندا کای صدف گوهر یکتای خدا مادر انوار هدی خیز که هنگام فراقت به سر آمد شب تنهایی و اندوه و غمت را سحر آمد شب میلاد گل گلشن هستی به نجات بشر آمد چه مبارک سحری بود که ناگاه به هم درد فشردش شبی آرام در آن حجره ی خاموش نه یاری نه قراری تک و تنها ز دم احمدی خویش پراکنده در امواج فضا عطر دعا را.

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری جشن میلاد پیامبر (ص)

تاریخ، به مکه رسیده است تا شروعی دیگرگونه را رقم بزند؛ آغازی دیگرگونه در خاکی آفتاب سوخته، در خاکی تشنه، در خاک آکنده از دختران زنده به گور، در خاک آرزوهای زیر خاک. تاریخ ایستاده است تا بنویسد؛ تا پنجره ها را به خواندن فراخواند و کوچه ها را به شنیدن. ایستاده است تا در دل صخره ها و سنگریزه ها، نور جاری کند.

تاریخ، به مکه رسیده است و کسی از آسمان به زمین پا می گذارد. با دست هایی از روشنی آکنده و از نور آکنده.

فریادگر آزادی، فریادگر عشق و آزادگی است؛ این که از دامن تاریخ، پا بر خاک مکه می گذارد و افلاک، پا به پای او حرکت می کنند.

نقطه ثقل تاریخ است؛ این که ابرها، بر فرازش سایه می گسترند، این که قلم در دست هایش به فریاد آمده و می گوید: «اقراء».

اینک، تو پیامبر خدایی و راه آسمان، از دست های تو می گذرد.

تاریخ در مکه می ایستد تا شروعی دیگرگونه را رقم بزند، تا صدایی رسا، در گوش خاک بپیچد، تا آرزوهای زنده به گور شده را از خاک بیرون کشد، تا از خاک، به افلاک پل بزند.

دیوارها، به سایه آسمانی ات دست می کشند. درخت ها، اقتدا به صلابتت می کنند.

دست هایت، بهاری دیگرگونه را برای خاک، به ارمغان آورده است.

تو، تاریخی تازه ای که چون چشمه ای زلال، از حرا جاری شدی تا دل های تشنه را از آنچه در سینه داری، بنوشانی.

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری برای میلاد پیامبر (ص)

رسول الله تودر خلوتِ وحدت خلیلی

بعدِ ذاتِ واحدِ مطلق به هستی بی‌بدیلی

بر گزینِ دست یزدان از میان نخبگانی

پیش هر صاحب نظر در صورت و معنا جمیلی

منبع اندیشه رود خروشان حیاتی

شهر علمی، کوهِ حلمی، قُلزم عقل عقیلی

دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است

تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟

میلاد نبی اکرم مبارک

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری گری ولادت حضرت محمد (ص)

وقتی نوای ملکوتی وحی، در فضای روحانی حرا شکفت، جبرئیل گفت: بخوان!

«نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد»

تو به پیامبری مبعوث شدی؛ با کوله باری از رسالت.

آمدی تا با تبلور حضورت، سرزمین خکشیده حجاز را نفسی دوباره ببخشی.

آمدی تا خار جهل و جهالت را برکنی.

آمدی تا بساط ظلم را برهم زنی.

نامت محمد؛ لقبت امین.

فرستاده آخرین خدا بر زمین.

«تبارک الله احسن الخالقین».

پیامبری ات مبارک که روح انسانیت را در باغ جان ها شکوفا کردی

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص) برای نوجوانان

در هفدهم ربیع الاول، فرشتگان عرش، در انتظارند تا سرزمین مدینه از درخشش ششمین آفتاب امامت، منور شود.

در خانه امام محمد باقر علیه‏السلام، چشمه چشم ‏های منتظر می‏جوشد تا از دیدن رخسار کودکی یوسف ‏جمال، زلال شود.

عاقبت، انتظار به پایان می ‏رسد. ششمین حجت خدا چشم برجهان می‏ گشاید.

برای رسیدن به حضرت دوست. حدیث زیبایش هنوز در صحیفه روزگار می‏ درخشد که فرمود: «ما برگزیدگان خدا، راه روشن به سوی خدا و صراط مستقیم هستیم». آری، خاندان نبوت، چراغ ‏های هدایت انسان‏ هایی هستند که به دنبال سرزمین نور و روشنایی ‏اند.

وجب به وجب زمین مدینه، عطر ملکوت گرفته است.

ملائک، بال گسترده‏اند بر خاک راه تو تا پابوس احیاگر آیین محمدی صلی‏الله‏علیه ‏و‏آله باشند.

امروز، روز میلاد مشق دانایی است؛ روز تحریر حکمت و شکفتن معرفت.

ای صادق آل پیامبر!

با بیانی بلیغ و کلامی فصیح، زبان رسای اسلام بودی.

با سخنانی حکیمانه، منطقی استوار و علمی سرشار، برگزیده روزگار بودی و بنده شایسته پروردگار!

تجسّم صبر و اخلاص بودی؛ چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری، نام‏آور فراست و شجاعت و جلوه هیبت و جلالت.

چهره فروزان اهل بیت بودی، و وارث علوم رسالت.

از سلاله پیامبران بودی؛ عطر و بوی پیامبر را می‏ دادی و مهابت و شکوه او را داشتی!

ای خورشید مدینه دانش! کدام معلمی را می ‏توان نام برد که به اندازه تو، تربیت یافته مکتب عترت داشته باشد؟

کدام حوزه است که شاگردیِ تو، بر سر درِ آن نقش نبسته است؟

کدام فقیه است که خوشه‏ چین خرمن حدیث تو نیست؟

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

متن مجری هفته وحدت و میلاد پیامبر (ص)

صدای گرامی ات می لرزید. جان تو را پرنده های هیجان، بی قرار کرده بودند.

تمام سلول هایت از رستگاری لبریز شدند. می لرزی. دلشوره هایت را می شود در چشم های مهربانت سلام داد.

لبریز دلشوره و اضطراب و شوقی که بار دیگر، همان صدای صمیمی می خواندت که: بخوان…! می خواهی بخوانی؛ تمام جانت را بر زبانت جاری می کنی تا هم کلام با صدا، تکرار کنی. لب وا می کنی تا برای اولین بار، بخوانی؛ و می خوانی با تمام وجود، به نام پروردگار آفریننده؛ می خوانی به نام می خوانی نه تنها غار حرا، که کوه نور هم دور سرت می چرخد. طنین صدایت در کوه می پیچد.

کوه، شروع به لرزیدن می کند. زمین به احترام تو برمی خیزد. هوای غار، سنگین شده است؛ نفس کشیدن برای تو سخت شده است؛ سخت تر از تمام تابستان هایی که هوای شرجی حجاز را نفس کشیده ای. حتی غار هم دیگر طاقت برپا ایستادن ندارد. دیوارهای غار، دهان می گشایند و با تمام وجود ـ اگرچه پر از اضطراب ـ با تو می خوانند.

پیراهنت، خیس از عرق هیجان می شود. هیچ واژه ای بر زبانت به آسانی نمی چرخد. مقرب ترین فرشته، سلام خداوند را برای تو آورده است.

تمام سنگ ها، بوی رسالتت را تا اعماق جان، نفس کشیده اند. حرا بوی رستگاری ات را به دهن بادها می ریزد تا بوی رسالتت، به گوش تمام درخت های جهان برسد. کوه، تاب این همه اوج را ندارد. چیزی تا زانو زدن و در هم فرو ریختن فاصله ندارد؛ اما به احترام تو، تا جان دارد خواهد ایستاد. کوه، دامن بر خاک می گسترد تا یک بار دیگر، قدم های نازنین تو، خاک را متبرک کنند.

زمین، تن می گسترد زیر گام های تو گام هایی که یک قدم پر از دلهره و یک قدم پر از یقین است.

به هروله می روی؛ چون هاجر که تشنگی اسماعیل را پی زمزم می دود.

باید خبر رسالتت را به جهان ابلاغ کنی، ابرها با سایه های مهربانشان پا به پایت راهی شده اند و زمین، زیر پایت می دود تا هر چه زودتر تو را به مقصد برساند.

پیراهنت از بوی خداوند لبریز است. کلماتی که فریاد می زنی، وحی منزلی است که جان ها را پرنده می کند.کلماتی که از دهانت پرواز می کنند، جنس دیگری دارند؛ حتی عاشقانه ترین واژه ها هم نمی توانند این همه عشق را بیان کنند.

این واژه هایی که تو بر زبان می آوری، هیچ کدام بوی خاک نمی دهند. این کلمات، از جنس دورترین آسمان ها هستند، کلماتی که بوی خداوندند، کلماتی که بوی رستگاری می دهند.

قسم به همین واژه ها که تو آخرین پیامبر برگزیده خداوندی!

تو آمده ای تا با معجزه کلمات، پنجره هامان را به آسمان هایی آن سوتر از این آسمان، پیوند بزنی.

متن مجری گری میلاد پیامبر (ص)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا