دسته‌بندی نشده

در باره خود شیفتگی یا نارسیسم چه میدانید؟

شاید شما هم بارها این جمله را شنیده باشید که فلانی خود شیفته است .یا به اصطلاح امروزی خیلی از خود متشکر است .اما شاید ندانید که خود شیفتگی یک نوع اختلال شخصیتی یا در اصل نوعی بیماری است .

واژه خود شیفته یا نارسیس از یک لغت یونانی گرفته شده وبر گرفته از یک افسانه یونانی است.جوان خوش سیمایی بنام نارسیوس آنقدر مجذوب زیبایی خودش بود که ساعتها کنار آب مینشست وبه عکس خودش در آب خیره میشد وسر انجام عاشق خودش شد و چون در این عشق کامیاب نشد از شدت غصه جان سپرد .

خود شیفتگی یا نارسیس

در واقع خود شیفته انسانی است که صرفا به خویشتن می اندیشد و به قول یکی از روان شناسان صاحب نام؛ «تمام نیروی روانی وی به خودش معطوف است.»

ترسم آن روز که در آینه خود نگری عاشق خود شوی و دیده ز من برسپری

خودشیفتگی نوعی اختلال هیجانی اغراق آمیز است. مبتلایان به این اختلال، با سایرین همدل نیستند، ولی نیاز دارند پیاپی از سوی آنان مورد تمجید واقع شوند. خودشیفتگی، پیامد توانش آدمی در پذیرش نیازها و خواسته های دیگران است.

هرچند خودشیفتگان و خویشتن کامان، تصویری مبالغه آمیز از خویش دارند، اما از پنداره بسیار آسیب پذیری برخوردار بوده و غالبا با هویت خویشتن ناآشنایند.

اختلال یادشده کمتر از سایر اختلالات شخصیتی رخ می نماید و احتمال ابتلا بدان تقریبا یک درصد است. پاره ای مطالعات می نمایانند که اختلال مزبور بیشتر در مردان جوان روی می دهد. آسیب پذیری در عزت نفس، شخص مبتلا به خودشیفتگی را نسبت به انتقاد یا شکست خیلی حساس می کند.

گرچه امکان دارد آنان این موضوع را آشکارا بروز ندهند، ولی خرده گیری از ایشان سبب دل آزاری، احساس حقارت، کم ارزشی، تهی بودن و پوچی در آنها می شود. اینان در برابر توهین، غضب یا هجوم متقابل و گستاخی نشان می دهند.
بیشتر اوقات چنین تجاربی به انزوای اجتماعی و یا تحقیر می انجامد.

خود شیفتگی یا نارسیس

علائم تشخیص اختلال خود شیفته


الگوی مستمرخود بزرگ بینی (در خیال یا رفتار) نیاز به تمجید و فقدان هم حسّی که در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و در زمینه‌های گوناگون وجود دارد و وجود پنج علامت از علائم زیر برای تشخیص ضروری است:

در باره خود شیفتگی یا نارسیسم چه میدانید؟

• احساس خود بزرگ بینی مبنی بر مهم بودن خود دارد (مثلا در دستاوردها و استعدادهای خود مبالغه می‌کند و انتظار دارد بدون موفقیت‌های مناسب فرد برتر شناخته شود).
• اشتغال ذهنی با تخیلات : موفقیت ، قدرت ، استعداد ، درخشندگی ، زیبایی و عشق ایده‌ال.
• معتقد است فردی استثنائی و خاص است و فقط افراد (یا نهادهای) استثنائی و خاص می‌توانند او را بفهمند و یا با او «نشست و برخاست» داشته باشند.
• احساس صاحب استحاق بودن یا شایستگی دارد. یعنی انتظارات غیرمنطقی برای مدارای خاص و مطلوب یا موافقت حتمی با توقعات خود را دارد.
• در روابط بین فردی استثمارگر است. یعنی برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهره‌کشی می‌کند.
• فاقد هم حسّی است: نسبت به شناخت و همانند سازی با احساسات دیگران تمایلی ندارد.
• غالبا به دیگران حسادت می‌ورزد یا معتقد است دیگران حسودی او را می‌کنند.
• نگرش یا رفتارهای خود خواهانه و پرنخوت نشان می‌دهد.

این افراد به شدت نیاز به تایید شدن از طرف دیگران دارند و در صورتی که موفقیت‌های فرد نتواند این شرایط را برای وی فراهم کند، بسیار آسیب‌پذیر می‌شود و احتمال افسردگی در وی افزایش می‌یابد.

به همین دلیل این افراد اغلب در زمان افسردگی به مرکز درمانی مراجعه می‌کنند و در این مرحله نیاز به دارو‌درمانی و روان‌درمانی دارند.

انواع تيپ هاي خودشيفتگي

ميلون (2000) از پژوهشگران مطرح در زمينه اختلا لا ت شخصيت چند تيپ فرعي را مطرح کرده است:

1- خود شيفته نخبه گرا: اين عده احساس افتخار و قدرت مي کنند و تمايل دارند مقام و موفقيت هاي خود را به رخ ديگران بکشند. نخبه گرا معمولا در حال ترقي است و شديدا به ارتقاي درجه خود مشغول است و مي کوشد از هر فرصتي براي مشهور شدن استفاده کند.

2- خودشيفته عاشق پيشه: تمايل دارد اغواگر باشد، با اين حال از صميميت واقعي اجتناب مي کند. اينگونه افراد خيلي دوست دارند افراد ساده لوح و از لحاظ هيجاني نيازمند را وسوسه کنند و آنها را طوري به بازي بگيرند که به طور فريبنده اي نشان دهند دوست دارند با آنها رابطه نزديکي داشته باشند، با اين حال تنها علا قه واقعي آنها اين است که به طور موقت از ديگران بهره کشي کنند.

3- خودشيفته هاي غيراخلاقي: اين دسته بي وجدان، فريبکار، خودپسند و استثمارگراند. حتي وقتي که معلوم مي شود آنها به خاطر انجام دادن رفتار غيرقانوني گناهکار هستند، نگرش بي اعتنايي دارند و به گونه اي عمل مي کنند که انگار قرباني را بايد به خاطر توجه نداشتن به آنچه روي داده است، سرزنش کرد!

4- خود شيفته هاي جبراني: اين گروه منفي گرا و لجبازند و مي خواهند احساسات عميق حقارتشان را خنثي کنند; در نتيجه مي کوشند خود را برتر و استثنايي جلوه دهند.

خود شیفتگی یا نارسیس

روش درمان خودشیفتگی(نارسیسیسم)

باید توجه داشت که کسانی که به این اختلال دچار هستند به ندرت به دنبال درمان خویش می‌روند. این افراد معمولاً با توصیه و تشویق افراد خانواده و یا به منظور درمان عوارض ناشی از این اختلال، درمان را شروع می کنند .

علّت مشکل بودن درمان این است که فرد غالباً تمایلی به پذیرش وجود اختلال ندارد. روش‌های شناختی-رفتاری غالباً برای کمک به تصحیح و تغییر الگوهای مخرب فکری و رفتاری موثرند.

هدف از درمان به وجودآوردن تصویر واقعی‌تری از خود در بیمار است. دارو درمانی معمولاً برای تغییرات بلند مدّت بی‌اثر است ولی گاهی برای درمان عوارض اضطراب و افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرد .

روان درمانی
روان درمانی فردی می‌تواند به نحو موثری برای درمان این اختلال به کار رود، هر چند فرایند آن پیچیده و زمانگیر است. روان درمانی اختلال شخصیت خود شیفته بی نهایت مشکل است. چون برای پیشرفت درمان این افراد باید دست از تمایلات خود شیفتگی بردارند تا بتوانند با درمانگر رابطه برقرار نمایند.

و این مستلزم بینش و آگاهی بیمار نسبت به رفتار وتفکر خود است. این بینش در اصل وجود ندارد و اگر هم به مشکل خود بینش پیدا کنند به دنبال آن تصویر متلاشی شده خود باعث می‌شود که دوباره رفتار و تفکر خود بزرگ بینی را در پیش بگیرند

روان درمانی اختلال شخصیت خود شیفته بی‌‌‌نهایت مشکل است. چون برای پیشرفت درمان این افراد باید دست از تمایلات خود شیفتگی بردارند تا بتوانند با درمانگر رابطه برقرار نمایند.

و این مستلزم بینش و آگاهی بیمار نسبت به رفتار وتفکر خود است. این بینش در اصل وجود ندارد و اگر هم به مشکل خود بینش پیدا کنند به دنبال آن تصویر متلاشی شده خود باعث می‌شود که دوباره رفتار و تفکر خود بزرگ بینی را در پیش بگیرند.

دارو درمانی همراه با روان درمانی استفاده از ضد افسردگی‌ها و کربنات لیتیوم برای تحمل بهتر احساس طرد شدن و نوسانات خلقی مفید است.

گرد آوری وتنظیم:مجله دلگرم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا