دسته‌بندی نشده

داستان کودکانه کوتاه خرگوش و جیرجیرک + دانلود قصۀ صوتی

قصۀ خرگوش و جیرجیرک

یکی بود یکی نبود ، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود . توی یک جنگل بزرگ ، یک خرگوش با یک جیر جیرک دوست شده بودند . دوستی اونها حیوان های دیگه رو متعجب کرده بود .

قصۀ خرگوش و جیرجیرک

حتی اونها خودشون هم نمیدونستند که چرا اینقدر باهم دوست شدند . خرگوش با خودش می گفت : به به جیر جیرک چه صدای قشنگی داره چقدر با مهربونی داره آواز میخونه .

دانلود قصۀ صوتی خرگوش و جیرجیرک

جیر جیرک هم پیش خودش می گفت : خرگوش که میتونی سریع که مثل برق و باد میتونه بدویه و هر جا دلش خواست بره چطور حاضر شده همین جا بمونه و با من دوست بشه ؟

خب بچه ها اگه می خواین بدونین سرانجام داستان خرگوش و جیرجیرک چی میشه می تونین این قصه رو از همینجا گوش کنین.

separator line

دانلود قصۀ صوتی خرگوش و جیرجیرک

separator line

حتماً بخوانید:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا