داستان کشندهترین الماس جهان (قسمت دوم)
برای مطالعه قسمت اول، بر روی این لینک کلیک کنید
پس از این مرگهای پشت هم، الماس امید به برادرزاده آقای هوپ رسید اما در کمال تعجب اینبار الماس سالها در خانواده هوپها باقی ماند. در سال 1902 بار دیگر الماس امید به یک جواهرفروش در لندن فروخته شد و پس از دست به دست شدن بلاخره به سلطان عبدالحمید دوم رسید اما مدت کوتاهی پس از خرید الماس، زندگی او به کلی تغییر کرد و با انقلاب نظامی ترکهای جوان، تبعید شد و آخرین روزهای زندگی خود را در آنجا گذراند.
سپس الماس به خانوادهی مکلین رسید. خانم مکلین هر روز آن را میپوشید و حتی گاهی آن را در قلاده سگش میانداخت. اما شادی این خانواده زیاد طول نکشید! در ابتدا مادر شوهر خانم مکلین از دنیا رفت، سپس پسر 9 ساله او تصادف کرد و از دنیا رفت. پس از این اتفاقات آقای مکلین دچار بهمریختی روانی شد و به زنش خیانت کرد. سرانجام در بیمارستان روانی درگذشت. همچنین بیزنس خانواده که که همان روزنامهی معروف واشنگتن پست بود هم ورشکست شد. اما بدبختی برای این خانواده تمام شدنی نبود و دختر خانواده ناگهان در سن 25 سالگی از دنیا رفت و در پایان خانم مکلین که به نفرین الماس آبی اعتقادی نداشت از دنیا رفت. لازم به ذکر است که الماس امید حتی به سگ بیچاره هم رحم نکرد!
پس از آن به دلیل بدهیهای خانواده الماس امید به هری وینستون جواهرساز مشهور آمریکایی که از شایعات این نفرین وحشت نداشت، رسید. هری وینستون برای 10 سال یا بیشتر، الماس امید را در بسیاری از نمایشگاه ها و رویدادهای خیریه که توسط خودش برگزار میشد نمایش داد و پس از آن تصمیم گرفت که الماس را به موزه ملی تاریخ طبیعی در نیویورک سیتی اهدا کند. باور کنید یا نه، الماس امید از آن زمان تا به امروز در این موزه وجود دارد!
جالب است بدانید که در سال 1911، نیویورک تایمز فهرست کاملی از قربانیان فرضی الماس امید منتشر کرد. این فهرست شامل حدود 14 نفر بود که مدت کوتاهی پس از تسخیر توسط الماس به شکل غم انگیزی جان باختند. الماس امید کمی بیش از 45 قیراط وزن دارد و هنوز هم رنگ آن آبی مایل به خاکستری است. اما اگر به آن نور فرابنفش بتابانید سرخی وهمآوری را در آن مشاهده میکنید که نشان از خونهایست که ریخته است.