دسته‌بندی نشده

داستان ناگفته پروژه لون: گوگل و رویای اینترنت با بالون

بخش باد کردنی بالون طراحی شده تا بتواند حتی دمای منفی ۵۰ درجه سلسیوس را نیز تاب بیاورد و در عین حال مقابل اشعه های فرابنفش٬ و فشار هوای کم (یک-صدم فشار هوا در سطح دریا) نیز مقاومت کند.

ارتفاع پرواز: ۱۸ تا ۲۲ کیلومتر بالاتر از سطح زمین

یک صفحه ۱.۵ در ۱.۵ متری وظیفه تامین ۱۰۰ وات برق در روشنی روز را دارد. این انرژی برای تامین نیروی روزانه و ذخیره باتری های شبانه دستگاه کافی است.

در جعبه ای با ابعاد ۳۰.۵ در ۲۵.۴ در ۶۱ سانتی مت٬ این تجهیزات قرار دارد:

آنتن های رادیویی: دستگاه با باندهای ۲.۴ و ۵.۸ گیگاهرتز به تبادل داده با پایگاه های زمینی می پردازند.

سیستم تنظیم ارتفاع: یک کامپیوتر پروازی٬ صعود و نزول بالون را کنترل می کند تا در لایه های هوایی مناسب برای حمل بالون به مختصات مورد نظر٬ قرار بگیرد. دو دریچه متصل به مخزن های درون بالون، یکی با هلیوم (سبک) و دیگری با هوا (سنگین) پر شده. سیستم با تغییر نسبت هلیوم به هوا ارتفاع را تنظیم می کند.

سنسورها: تقریبا ۷۵ سنسور ۱۸۹ نوع داده مختلف را درباره موقعیت و وضعیت هوا به گوگل مخابره می کنند. نرم افزار تحت وب سیستم نیز می تواند با ترسیم یک مسیر تغییرات لازم را پیشنهاد کند.

اما برسیم به بخش دوم که در بر دارنده توضیحات درباره نحوه عملکرد کل سیستم بالون ها و آنتن های روی زمین است.

ارتباطات

یک پایگاه زمینی که به فرستنده|گیرنده های اینترنتی مجهز است سیگنالی رمزنگاری شده را برای نزدیک ترین بالون می فرستد. آنگاه سیگنال از بالون به بالون منتقل شده و در عین حال هر بالون نیز به نزدیک ترین کاربران در منطقه ای با وسعت ۳۲۰ هزار هکتار، اینترنت می دهد.

آنتن ها

آنتنی مخصوص زمینی (یک گوی با قطر ۳۰.۵ سانتی متر) سیگنال ها را از بالون می گیرد و به یک روتر (مودم) استاندارد می دهد. در حال حاضر دریافت کنندگان آزمایشی این سرویس در نیوزیلند با سرعت 3G از اینترنت استفاده می کنند.

قرار گیری

در یک اجرای آزمایشی در ژوئن، ۳۰ بالون از جزیره جنوبی نیوزیلند به پرواز در آمدند تا در حوالی مدار ۴۰ درجه جنوبی برای خودشان بپلکند. این منطقه هوایی میزبان آنها است.

زنجیره جهانی

گوگل به دنبال آن است که هزاران بالون را در دنیا به پرواز در آورد که بر روی جریان های باد سواری کرده و می توانند با متفرق شدن در مناطق مختلف تشکیل یک زنجیره جهانی توزیع اینترنت را بدهند.

ادامه داستان آن روز تا امروز

خواندید که در اولین روز تست٬ آنها دو بالون را به آسمان فرستادند و باد آنها را به سمت شرق برد. د وال می گوید: «من واقعا تا اینجای کار را پیش بینی نکرده بودم.» در ابتدای کار جعبه تجهیزات هنوز روی زمین بود و اولین جفت بالونی که به هوا رفت با برخورد به یک جریان هوای سرکش با سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت، از ما دور شد. د وال و رفقا سوار سوبارو شدند و دنبال آنها افتادند.
روی سقف خودرو یک جفت آنتن هدایتگر بسته شده بود که یکی به طیف سنج (برای تشخیص قدرت سیگنال) و دیگری به یک کارت وای-فای متصل بود. آنها جاده های داغان دره مرکزی را نوردیدند: «من مثل دیوانه ها رانندگی می کردم، درست مثل آن صحنه از فیلمی که چند تا محقق دنبال طوفان افتاده بودند.» خوشبختانه در فاصله حرکت آنها به سمت شرق٬ بالون ها تا جای ممکن بالا رفته بودند و سوباروی د وال بالاخره به آنها رسید. بعد از ۱۶ کیلومتر٬ مردان ایکس یک سیگنال گرفتند. هورا!

چند ماه آینده را صرف بالون هوا کردن و تعقیب و گریز کردند. د وال در یافتن موقعیت مقصد بالون ها بهتر شد و زودتر از آنها به نقطه دیدار می رسید. گروه روی نقشه کار کردند تا به عنوان مثال، ببیند که وقتی ارتباط با زمین قطع می شود آیا بالون ها می توانند سیگنال ها را بین خود رد و بدل کنند تا نزدیک ترین شان به ایستگاه زمینی منتقل کند یا خیر؟

آخرین تست در اواخر ۲۰۱۱ انجام گرفت. بعد از ساعت ها رانندگی دینام برق به خاطر دست انداز های جاده ترکید، و یک دو سه صدای دیگر هم از زیر کاپوت شنیده شد. این اتفاق درست موقعی رخ داد که کامپیوترهای داخل خودرو موفق به باز کردن صفحات وب با استفاده از سیگنال بالونی شدند که در آن نزدیکی بود و خوراک اینترنت را از دو بالون دور تر دریافت می کرد.

تلر می گوید در اوایل ۲۰۱۲ دیگر پروژه از خطر تعطیلی رهایی یافته و زمان افزایش تمرکز و نیرو برای به نتیجه رساندن آن شده بود: تشکیل یک تیم بزرگ تر، انجام تست های طولانی تر، بهبود طراحی ها، و یافتن راهی برای ارائه اینترنت به مردم واقعی، نه دیوانگان جاده ای! اما از آنجایی که د وال بیشتر علاقه مند به ساخت بود تا مدیریت، گوگل یکی از مدیران ارشد بخش جستجوی خود، مایک کسیدی را به ریاست تیم برگزید.

علاوه بر مهندسین عادی گوگل در زمینه شبکه های بی سیم، متخصصین رادیو و دانشمندان علوم کامپیوتری، تیم لون از حرفه های غیرعادی هم بهره می برد. کسیدی می گوید: «در گوگل مهندس هوا و فضای زیادی نیست بنابراین ما دو نفر را آوردیم.» او خود در این زمینه تجربه دارد.

او همچنین برای تیم عملیاتی که مسئول پرتاب و دریافت بالون ها است و اغلب هم در جاده های ناهموار سر می کند، روی کهنه سربازها حساب کرد. یک تفنگدار دریایی سابق، یک رنجر، و یک هدایت کننده هواپیماهای بدون سرنشین: «به آنها می گویید ساعت ۲ صبح بلند شوید، یک پرتاب داریم. می گویند بزن برویم!» برای ساخت بالون یک خیایط حرفه ای، و برای هوا کردن آن هم یک بالون سوار سابق جذب شدند.

مردان ایکس رابطه خوبی نیز با شرکت Raven Aerostar برقرار کردند، که بالون های آن در اولین برنامه های ناسا از این دست به کار گرفته شده بود. در کنار هم آنها با مشکلاتی از قبیل دوره پرواز، کنترل، و مدیریت انرژی کار کردند؛ مواردی که برای قرن ها بالون بازها را درگیر خود کرده بود.

جنس بدنه از یک فیلم پلی اتیلن ۳ میلیمتری است که قابلیت نگه داری هلیوم، تحمل فشار و انعطاف پذیری حتی در دماهای زیر صفر را هم دارد. در حال حاضر شرکت Raven Aerostar یک خط تولید برای گوگل راه انداخته و دومی هم در راه است. هر چه نباشد به تعداد زیادی بالون برای پوشش دور تا دور زمین نیاز هست.

گوگل از داده های به دست آمده در تست ها دانش زیادی آموخته٬ به خصوص از سنسورهای فشار و دما. البته این کار نیازمند فرود آوردن سالم بالون ها است. به این منظور یک مکانیسم در بالای بالون نصب شده که با خالی کردن گاز و سپس گشودن چتر آن را سالم بر زمین می نشاند. تیم نجات حتی برای آوردن دستگاه های فرود آمده، از کوه ها هم بالا رفته اند. جالب است که بعد از یک ماموریت بازیابی که مسیر طی شده بیش از فاصله واقعی بود، مردان ایکس یک اصلاحیه خشمناک برای تیم گوگل مپس فرستادند!

گاهی مردم عادی قبل از تیم بازیابی بالون های فرود آمده را می بینند. گوگل برای آن نیز راه حلی تدارک دیده و شماره تماسی به نام “پاول” بر روی بالون نصب شده، همراه با این توضیح که این یک تحقیق علمی بی خطر است و با عودت دادن بالون به افراد یابنده جایزه داده خواهد شد. از ۲۰۰ تست انجام گرفته فقط ۲ مورد منجر به ناپدید شدن بالون ها شده.

اما برسیم به نرم افزار. اولین نسخه آن Vulcan نام داشت که بعدا به Mission Control تغییر یافت. کار آن تحلیل داده های هواشناسی قدیم و جدید و استفاده از قدرت پردازشی سیستم های گوگل برای ترسیم یک مسیر مناسب است. با سیستم های کامپیوتری گوگل، ترسیم نقشه ۱ هفته پروز فقط ۱۵ دقیقه طول می کشد. Mission Control همچنین بالون ها را به ارتفاعات مناسب هدایت می کند، آنها را چک کرده و به نمایش موقعیت، میزان پیشرفت و مسیر هر بالون بر روی نقشه می پردازد. همچنین به سیستم های تشخیص ترافیک پرواز نیز اعلام می کند که نقطه کوچک روی نمایشگرشان بی خطر است. تیم لون می تواند از هر نقطه ای روی زمین به این سیستم تحت وب دسترسی پیدا کند.

سخت ترین بخش کار زمانی خواهد بود که یک حلقه متصل متصل به هم از بالون ها تلاش کنند در مدت ۱۰۰ روز پیاپی، کمربندی را به دور زمین شکل داده و حفظ نمایند. بعد از اینکه یک بالون هواشناسی در دهه ۶۰ توانست ۷۴۴ روز در آسمان بماند، دیگر هیچ موردی حتی نزدیک به آن هم نداریم. تنها بالونی که به هدف مد نظر گوگل نزدیک شده، بالونی از ناسا با اندازه بسیار بزرگتر است که ۵۵ روز در آسمان معلق بود. بنابراین باید هم عده ای به ادعای دو برابری گوگل بخندند. یک بالون باز قدیمی می گوید: «غیرممکن است. همین الآن با همه در جامعه علمی صحبت کردم. حتی سه هفته هم خیلی مورد نادری است.»

با این حال گوگل معتقد است که راه حل مسئله را با بهبودهای مهندسی از جمله پیشرفت هایی در جنس پوسته بالون٬ دریچه های گاز٬ و درزگیرهای اختصاصی که مانع از بیرون آمدن گاز در سردترین شرایط می شوند٬ یافته است. متخصص بالون های گوگل آقای دن باون از همه مطمئن تر است: «منابعی که گوگل پشت این کار گذاشته از هر گروهی در تاریخ آسمان نوردی با بالون بیشتر است٬ چه بخش خصوصی و چه دولتی. من کاملا مطمئنم که به استانداردی که ادعا کرده ایم می رسیم٬ و احتمالا از آن عبور هم می کنیم.»

گام مهم تشکیل زنجیره ای مشتمل بر ۳۰۰ بالون به دور زمین خواهد بود که در مدار ۴۰ درجه جنوب، بر فراز کشورهای نیوزیلند٬ شیلی٬ آرژانتین٬ و استرالیا به پرواز در خواهند آمد. اگر این پروژه موفقیت آمیز باشد٬ باید گفت “اوکی بالون” و به سوی گسترش پوشش به کشورهای بیشتر پیش رفت.

وقتی اعضای گروه لون به حرف می آیند٬ مشخص می شود که در پشت پرده چه نقشه هایی هست؛ هزاران بالون در حال چرخش به دور دنیا٬ با ایستگاه های تعمیر و ارسال که هر روزه تعدادی را فرود آورده و بالون های جدید به آسمان می فرستند.

اگر این اتفاق رخ دهد آن وقت است که گوگل فقط خوشحال نخواهد بود٬‌ بلکه پول هم در می آورد. البته استرو تلر می گوید: «به محض اینکه بخواهید درآمدزایی را هدف قرار دهید٬ تاثیر مثبت کارتان از دست خواهد رفت. این رویکرد اصلی و گسترده گوگل است که ابتدا سعی کنیم دنیا را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کنیم و سپس٬ پول خودش ما را خواهد یافت.»

تصوری دیوانه وار است که یک روز عده زیادی از مردم دنیا به جای سیم٬ فیبر نوری یا دکل های مخابراتی٬‌ اینترنت خود را از بالون دریافت کنند. ولی وقتی اخبار پروژه لون منتشر شد٬ یک اتفاق جالب رخ داد: تعداد نقدها و جوک های ساخته شده برای آن بسیار کمتر از آنچه انتظار می رفت بود٬ برای چنین پروژه بلندپروازانه ای این عجیب است! بسیاری در سرتاسر دنیا خوشحال شده بودند. کسیدی می گوید دوشنبه بعد از اعلام خبر پروژه٬ ۸۵۰ ایمیل دریافت کرده٬ و سپس ۱۰۰ تای دیگر که در آن مردم این پروژه را با لغت الهام بخش توصیف کرده بودند. پس در آخر٬ شاید پروژه لون آنقدرها هم احمقانه نباشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا