دسته‌بندی نشده

داستان تصویری کودکانه نقاش کوچولوها

قصه کودکانه کوتاه تصویری نقاش کوچولوها

تعطیلات تابستون بود و الکس و آماندا توی حیاط مشغول بازی بودن. توی حیاط کلی سطل رنگ بود!

little-painters-story

اون جا رنگ قرمز بود و رنگ سفید! رنگ زرد و رنگ آبی! و حتی سطل رنگ سبز!

داستان تصویری

نقاش‌ها حسابی سرشون شلوغ بود! یکی از اونا روی نردبون بود! اون یکی هم از سقف آویزون بود و داشت تاب میخورد! الکس و آماندا پرسیدن: ما هم میتونیم کمک کنیم؟!

داستان تصویری کوتاه

نقاش به هر کدوم از اونا یک قلم مو داد و گفت: الکس! تو بیرون در رو رنگ کن! آماندا! تو هم داخل در رو رنگ کن!

داستان تصویری کودکانه

الکس و آماندا دو تا سطل رنگ برداشتن و مشغول کار شدن! آماندا یک سمت در رو رنگ کرد! الکس سمت دیگه‌ی در رو رنگ کرد!

داستان

کلی رنگ روی زمین ریخت! کلی رنگ هم روی دیوار ریخت! تازه!!! کلی رنگ هم روی الکس و آماندا ریخت!

داستان تصویری بچگانه

وقتی بالاخره کارشون تموم شد، با دستمال رنگایی که روی زمین ریخته بود رو پاک کردن! با یه جاروی خیس، رنگایی که روی دیوار ریخته بود رو هم پاک کردن! مامان الکس و آماندا بهشون دستمال داد تا رنگایی که روی خودشون ریختن رو پاک کنن!

قصه تصویری

آماندا گفت: من عاشق در قرمزم هستم!

قصه کوتاه تصویری

الکس گفت: منم عاشق این در سبزم!

قصه کودکانه

نقاش با ناراحتی گفت: ای واااااای! شما یک در دو رنگه درست کردید؟! مادر الکس و آماندا خندید و گفت: اشکال نداره! بذار در همین جور بمونه! این هنر دست بچه‌های شیطون منه!

قصه کودکانه کوتاه

separator line

حتماً بخوانید:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا