دسته‌بندی نشده

جواب نگارش هفتم درس ششم ؛ صفحه ۷۱ ، ۷۲ ، ۷۳ ، ۷۴ ، ۷۵ و ۷۶

جواب نگارش هفتم درس ششم ؛ صفحه ۷۱ ، ۷۲ ، ۷۳ ، ۷۴ ، ۷۵ و ۷۶

گام به گام درس ۶ نگارش هفتم

جواب نگارش هفتم درس ششم ؛ صفحه ۷۱ ، ۷۲ ، ۷۳ ، ۷۴ ، ۷۵ و ۷۶

نام درس : جمله موضوع | موضوع : جواب فعالیت ها | پایه هفتم

گام به گام درس ۶ نگارش هفتم

انتخاب سریع صفحه :

گام به گام نگارش هفتم / درس ششم نگارش هفتم ::  جمله موضوع / صفحه 71 ، 72 ، 73 ، 74 ، 75 و 76 / جواب فعالیت نگارشی صفحه ۷۱ درس ششم جواب صفحه ۷۳ جواب نتیجه برسی و داوری صفحه ۷۴ درس ۶
جواب درست نویسی صفحه ۷۵ باز آفرینی ضرب المثل صفحه ۷۶ نگارش هفتم

جواب فعالیت نگارشی صفحه 71 درس ششم نگارش هفتم

🔶 بندهای زیر را بخوانید ، موضوع بند و جمله موضوع را مشخص کنید.

جواب فعالیت نگارشی صفحه 71 درس ششم نگارش هفتم

موضوع بند: اهمیت بازی برای کودکان .
جمله موضوع: بازی برای کودکان، لذت بخش تر از خوردن آب و غذا است.

جواب صفحه ۷۲ درس ۶ نگارش هفتم

جواب صفحه ۷۲ درس ۶ نگارش هفتم

موضوع بند: شباهت کتاب ها و آدم ها
جمله موضوع: کتاب ها مثل آدم ها هستند.

جواب صفحه 73 درس ششم نگارش هفتم

🔶🔶 برای هر یک از موضوع های زیر، یک بند بنویسید.

الف. تیم والیبال کلاس ما
والیبال یکی از ورزش هایی است که در کشورمان در آسیا اول هستیم. تیم والیبال کلاس ما تیم بسیار خوبی است و در مدرسه ما نمونه می باشد. دوستان والیبالیست ام همه قد بلند هستند و هر هفته با یکدیگر بازی می‌کنیم. اتحاد بین تیم ما بسیار زیاد است ما مثل برادر یکدیگر را دوست داریم و در بازی به یکدیگر کمک می‌کنیم. تیم ما بسیار فداکارانه بازی می‌کند و این ویژگی تیم والیبال کلاس ما است که ما را در بین تیم‌های دیگر مدرسه نمونه کرده است. پیروزی در والیبال به معنی بردن تیم حریف نیست به معنی احترام گذاشتن و رعایت اخلاق ورزشی می باشد. امیدواریم تیم والیبال کلاس ما مثل سال قبل امسال نیز در مسابقات بین مدارس اول شود.

ب. صدای زنگ آخر
صدای زنگ آخر مدرسه که به صدا در میاید بچه ها با شور و شوق ب خانه می روند. وقتی صدای زنگ آخر مدرسه به صدا در میاید همه بچه ها کتاب و دفتر هایشان را جمع می کنند و بعضی دیگر نیز که ورزش دارند به کلاس می روند و لباس هایشان را عوض می کنند و همگی به سمت حیاط و درب ورودی هجوم می برند. بعضی از بچه ها از اینکه زنگ مدرسه به صدا در میاید خیلی خوشحال می شوند بعضی ها به خاطر دیدن پدرو مادر هایشان و یا بعضی دیگر رسیدن به خانه و انجام تکالیف شان شوق و اشتیاق دارند.

جواب نتیجه برسی و داوری صفحه 74 درس 6 نگارش هفتم

🔶🔶🔶 نوشته های دوستانتان را که در کلاس خوانده میشود؛ بر اساس معیارهای زیر، بررسی و نقد کنید. 
جواب نتیجه برسی و داوری صفحه 74 درس 6 نگارش هفتم
نتیجه برسی و داوری : نوشته دوست من
_ جمله ، موضوع و چند جمله کامل کننده دارد
_ پیش نویس دارد
_ علایم نگارشی رعایت شده است .
_ به درست نویسی توجه کرده است.
_ غلط املایی ندارد.
_ شیوا و روان و درست خوانده شده است
_ حاشیه گذاری رعایت شده است.
نوشته دوست خود را با کار های بالا برسی کنید تا جواب نتیجه برسی و داوری صفحه 74 نگارش هفتم را بنویسید!

جواب درست نویسی صفحه 75 نگارش هفتم

🔶جمله های زیر را ویرایش کنید:

🔸🔸 دوچرخه سواری در روزهای با صفای اردیبهشت، دلپذیر بود. دوچرخه هم انگار خوشش می آید. بهتر میرفت.
دوچرخه سواری در روزهای باصفای اردیبهشت دلپذیر بود. دوچرخه هم انگار خوشش آمده بود، بهتر می رفت.

🔸🔸 گل را از روی شاخه میچیدم، بو می کشم؛ امّا مثل همیشه از بوی آن لذّت نمی بردم.
گل را از روی شاخه میچیدم، بو می کشیدم؛ اما مثل همیشه از بوی آن لذت نمی بردم.

باز آفرینی ضرب المثل صفحه ۷۶ نگارش هفتم

🔶ضرب المثل زیر را بازآفرینی کنید.
باز آفرینی ضرب المثل بار کج ، به منزل نمی رسد :
در زمان های قدیم پسر جوان و بازیگوشی در روستا زندگی می کرد که از قضا دستش کج بود و دزدی می کرد و سر اطرافیان خود را کلا میذاشت؛ اما هر چه قدر دزدی می کرد و حق دیگران را می خورد نه خانه خوبی داشت و نه غذا درست حسابی برای خوردن داشت و همیشه بدهکار بود و از نظر مالی مشکل داشت روزی کیسه ای زر و سکه دزدید بود از دست سربازان در حال فرار بود بعد از دویدن زیاد و تنگی نفس و رهایی از دست سرباز ها گوشه ای دنج ایستاد تا نفسی بکشد و دوباره بگریزد و وقتی دست در جیب خود کرد تا از وجود کیسه اطمینان کند هر چه قدر گشت اما کیسه ای در جیب او نبود پیر مردی که در گوشه ی همان دیوار بود در نظاره گر رفتار پسر جوان بود و گفت ای جوان بار کج به منزل نمی رسد.

باز آفرینی ضرب المثل بار کج ، به منزل نمی رسد
در گذشته های دور مرد جوانی دارد زندگی میکرد که پدر درستکاری داشت اما خودش فرد فریب کاری بود و به شیوه های مختلف از مردم پول قرض می گرفت و به آن ها قول می داد این پول را پس بدهد اما قصد پس دادن آن ها را نداشت.
مردم به خاطر درستکاری پدر مرد جوان به او اعتماد کرده و پول قرض می دادند و پدر نیز همیشه پسرش را نصیحت می کرد اما متاسفانه مرد جوان گوش شنوایی برای حرف های پدر نداشت، تا این که بالاخره یک روز دزدی سراغ او آمد و پول هایش را دزدید و او که فریاد می زد پول هایم کو رسوا شد و همه فهمیدند که او فردی متقلب بوده و قصد فریب همه را داشته است.
پدرش به او گفت : همان طور که گفته بودم بار کج به منزل نمیرسد . مرد به اشتباه خود پی برده بود اما چه فایده وقتی که کار از کار گذشته بود .

باز آفرینی ضرب المثل صفحه ۷۶ نگارش هفتم از طرف دریا. برازنده
در زمان های قدیم پسر جوانو بازیگوش در روستا زندگی می کرد که از قضا دستش کج بود و دزدی می کرد و سر اطرافیان خود را کلا میذاشت اما هر چه قدر دزدی می کرد و حق دیگران را می خورد نه خانه خوبی داشت و نه غذا درست حسابی برای خوردن داشت و همیشه بدهکار بود و از نظر مالی مشکل داشت روزی کیسه ای زر و سکه دزدید بود از دست سربازان در حال فرار بود بعد از دویدن زیاد و تنگی نفس و رهایی از دست سرباز ها گوشه ای دنج ایستاد تا نفسی بکشد و دوباره بگریزد و وقتی دست در جیب خود کرد تا از وجود کیسه اطمینان کند هر چه قدر گشت اما کیسه ای در جیب او نبود پیر مردی که در گوشه ی همان دیوار بود در نظاره گر رفتار پسر جوان بود و گفت ای جوان بار کج به منزل نمی رسد.

جهت مشاهده سوالات و گام به گام کتاب های خود؛ کافیست نام درس یا شماره صفحه آن را به همراه عبارت “همگام درس” در گوگل جست و جو کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا