وسواس تقارن یا قرنیه دقیقا چیست و چطور بهبود می یابد؟
وسواس تقارن چیست؟
یکی از شاخه های بسیار مهم اختلال وسواس فکری_عملی، وسواس تقارن و نظم است که اهمیت بسیار زیادی دارد، اما خیلی کم به آن پرداخته شده است. فرد مبتلا به این نوع وسواس در مورد تقارن داشتن و نظم اشیا وسواس دارد. در زندگی او همه چیز باید به طرزی افراطی تقارن و نظم داشته باشد.
مثل مرتب کردن مداوم و مکرر کتاب ها در طبقات کتابخانه و یا تقارن در چیدمان مبلمان و غیره.
این نوع وسواس حتی می تواند در ظاهر افراد نیز ایجاد گردد، بدان معنا که فرد برای ظاهر خویش نیز دائما به دنبال تقارن است.
این نوع وسواس می تواند ریشه در ژنتیک افراد نیز داشته باشد. بدان معنا که سیستم فرستنده ی عصبی دوپامین در این نوع وسواس دخیل است. این نوع وسواس معمولا در دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرد و اگر مداوا نشود به همراه فرد باقی می ماند و تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند.
این افراد معمولا رفتارهایی اجباری را از خود نشان می دهند که مرتبط با تنظیم درست اشیا در تقارن یکدیگر است. اگر فرد مذکور نظم را در اطراف خود و یا حتی در ظاهرش پیدا نکند و یا نتواند به آن دست پیدا کند، مضطرب و بی قرار می گردد.
چه چیزی باعث ایجاد اختلال وسواس تقارن می گردد؟
هر انسانی ممکن است ساعت ها و ساعت ها به موضوعی فکر کند و یا افکار متفاوتی در سر داشته باشد. همه ی ما مسائلی داریم که دائما در مغزمان در حال چرخش هستند. برای بعضی شان زمان زیادی صرف می کنیم و برخی دیگر ناخودآگاه از ذهنمان پاک می شود. مشکلی که افراد دچار اختلال وسواس دارند، این است که افکارشان حالت وسواس گونه به خود می گیرد و نمی تواند جلوی ورود این افکار وسواسی را به ذهن خود بگیرند. آنها وارد یک چرخه ی گریز ناپذیر می شوند. مثلا ابتدا به ذهنشان می رسد که قفسه ی کتاب نظم لازم را ندارد. با آمدن این فکر به ذهنشان دچار اضطراب و نگرانی می شوند و تا قفسه ی کتاب را به نحوه دلخواه و به صورت قرینه نظم ندهند آرام نمی گیرند.
افراد مبتلا به وسواس تقارن چه چیزی را تجربه می کنند؟
اولین چیزی که این افراد تجربه می کنند، اضطراب شدید در مورد وسایل یا چیزهای اطراف و داخل و خارج از خانه می باشد.آنها دائما مضطربند و نگران.
در مقابل هر چیزی که نامتقارن باشد، واکنش شدیدی از خود نشان می دهند و نمی توانند خود را کنترل کنند.
آنها دائما نیازمند ایجاد تعادل در امور و یا تقارن در اشیا هستند. مثلا اینکه فنجان چای را با هر دو دست بگیرند تا در هر دو طرف فنجان فشار یکسانی ایجاد گردد.
حتماً بخوانید:
وسواس تقارن در کودکان
وسواس در کودکان نیز مانند بزرگسالان بروز پیدا می کند و چه بسا گاهی ریشه ی وسواس های مختلف نیز در بزرگسالی از همان دوران کودکی نشات گرفته باشد. افکار و عادات وسواس گونه برای بچه ها می تواند بسیار آزاردهنده باشد و در آنها استرس و نگرانی ایجاد کند. بچه هایی که استرس دارند و یا زندگی شان تحت تاثیر اتفاقات بزرگی نظیر اختلافات خانوادگی، یا مصیبت از دست دادن یکی از اعضای خانواده بوده است، بیشتر دچار مشکل وسواس می شوند. عوامل مختلفی بر روی ایجاد وسواس تقارن در کودکان تاثیرگذار هستند که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد؛
- وراثت
- روش های تربیتی والدین
- ویژگی های خانوادگی
- ناهنجاری در سیستم عصبی
- آشفتگی های خلقی
چگونه بفهمیم که کودک یا نوجوان ما دچار وسواس تقارن شده است ؟
صرف وقت زیاد برای انجام یک کار عادی
صرف وقت زیاد برای انجام تکلیف مدرسه
صرف وقت زیاد برای شروع یک کار
وجود نگرانی در مورد مرتب کردن اشیا
اهمیت بیش از حد به نظم و تقارن
تاثیرات منفی وسواس تقارن بر روی کودکان
وسواس تقارن تاثیر بسیار زیادی بر روی عزت نفس کودکان دارد. کودکانی که مدت زیادی را با رفتارهای وسواس گونه ی خود سپری می کنند، بخش مهمی از دوران رشد خود را از دست می دهند و دیگر نمی توانند مهارت های لازم را به خوبی به دست بیاورند. به علاوه این نوع وسواس باعث ایجاد استرس، افسردگی، بی قراری، مشکلات اجتماعی و حتی افت تحصیلی در کودکان می شود. پرخاشگری نیز یکی دیگر از اثرات منفی وسواس تقارن است.
روش های درمان وسواس تقارن کدامند؟
همان طور که قبلا عنوان شد، اختلال وسواس تقارن هم وسواس را شامل می شود و هم اجبار در عمل را. یعنی فرد هم دچار افکار مداوم و مزاحم و اضطراب و پریشانی است و هم بر اثر آن افکار رفتارهایی را برای نظم و تقارن بخشیدن به اشیا انجام می دهد.
درمان این نوع اختلالات روانشناختی نیاز به فرد متخصص دارد و هر فردی نمی تواند آن را به درستی درمان نماید. در این مواقع فرد می بایست به روانشناس و روانپزشک مراجعه نماید.
گاهی اوقات میزان وسواس نظم و تقارن به اندازه ای بالاست که می بایست تجویز دارویی صورت بگیرد.
یکی دیگر از روش های مورد استفاده در این نوع وسواس روش شناختی رفتاری است. در این روش روانشناس بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه افکار، باورها و تمایلات فرد بیمار بر احساسات و رفتارهای وسواس گونه تاثیر دارند.
روش دیگری که برای درمان این نوع وسواس مورد استفاده قرار می گیرد، روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ است. در این روش روانکاوتان به شما کمک می کند تا به عمد خودتان را در موقعیتی قرار دهید که شما را عذاب می دهد و در آن مضطرب می شوید و در آن حالت از شما می خواهد که اضطراب به وجود آمده را تحمل کنید. در این روش شما متوجه می شوید که احساسات ناراحت کننده نهایتا از بین می روند، حتی اگر شما آن کارهای وسواس گونه را انجام ندهید.
روش دیگر درمانی نیز درمان شناختی است. این روش ابتدا به شما کمک می کند تا احساسات منفی را که در مورد خودتان دارید، شناسایی نمایید و بعد به شما کمک می کند تا آنها را تغییر دهید. با تغییر این نوع احساسات وسواس گونه، پاسخ ها و رفتارهای بی فایده ی فرد تغییر می یابد و به تعادل می رسد.
چگونه می توان بر وسواس نظم و تقارن غلبه کرد؟
در شرایطی که درگیر در اختلال وسواس تقارن هستید، باید سعی کنید که تا حد امکان آرامش خود را حفظ کرده و از استرس دوری نمایید. چون استرس خود به تنهایی باعث تشدید این اختلال می گردد. شما باید یاد بگیرید که چگونه با شرایط دشوار کنار بیایید و آرامشتان را حفظ کنید. می توانید برای این کار از :
تکنیک های ریلکسیشن بهره بگیرید.
تنفس عمیق نیز کمک زیادی به آرامش می کند.
روش دیگر نیز می تواند دوری از گوشی موبایل و تلویزیون باشد.
به جای چرخیدن در فضای مجازی و یا غرق شدن در برنامه های تلویزیون، کتاب بخوانید.
به گردش بروید و ورزش کنید.
انجام هنرهای دستی مثل نقاشی، خیاطی و حتی یاد گرفتن یک ساز می تواند بسیار کمک کننده باشد.
همواره باید سعی کنید که خواب کافی و رژیم غذایی مناسب داشته باشید. چون در غیر این صورت آرامش روحی و جسمیتان دچار آسیب می گردد.
از خوردن مواد غذایی کافئین دار و موادی که قند زیاد دارند، بپرهیزید، چون این نوع خوراکی ها باعث تشدید اضطراب می شوند.
افت قند خون نیز می تواند باعث ایجاد اضطراب گردد، پس باید همواره غذاهایی مقوی مصرف کنید و از مصرف خوراکی هایی که طبیعت سرد دارند، پرهیز نمایید.
گرچه این راهکارها به هیچ وجه درمانی برای اختلال وسواس تقارن به شمار نمی روند، اما استفاده از این تکنیک ها می تواند اثرات محرک در اختلال شما را کنترل کرده و به حداقل برساند.
چگونه می توان جلوی افکار وسواس گونه را گرفت؟
اگر فکر می کنید که احتمالا به وسواس نظم و تقارن مبتلا هستید، در وهله ی اول باید به روانکاو مراجعه نمایید. چون تشخیص قطعی و درمان این اختلال بسیار مشکل و زمان بر است. اگر تشخیص دادید که به این نوع اختلال مبتلا هستید، سعی کنید در مورد شرایط خود با یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود صحبت کنید و وضعیتتان را برایش توضیح دهید. با انجام این کار بهتر می توانید این اختلال خود را بپذیرید و دچار انزوا نخواهید شد.
افکار مداوم منفی یکی از شایع ترین علایم اختلال اضطراب است. اضطراب به این علت ایجاد می گردد که شما نمی خواهید بر روی افکار منفی خود بمانید، اما آن افکار دائما به ذهنتان هجوم می آورد. این افکار معمولا از روی ترس و یا احساسات پریشان گونه هستند و باعث ایجاد اضطراب می شوند. هرچه بیشتر سعی کنید در مورد افکار منفی فکر نکنید، کمتر موفق خواهید شد. علتش آن است که شما بر روی اجتناب از فکر تمرکز می کنید و به همین دلیل آن فکر بیشتر به ذهنتان هجوم می آورد.
پس باید سعی کنید که افکار وسواس گونه را هدف قرار ندهید. اضطراب خود را بپذیرید و سعی کنید آن را از بین ببرید. از این که مضطرب هستید و افکار وسواس گونه دارید، اصلا خجالت نکشید. خودتان را به همان صورتی که هستید بپذیرید و با افکارتان کنار بیایید. حال می توانید همه ی افکار منفی خود را بنویسید تا مواجهه با آن برایتان راحت تر گردد.
پس از آن باید بتوانید به اضطراب خود عادت کنید و آن را به عنوان بخشی از وجود خود بپذیرید و حتی گاهی اوقات برای خودتان اضطراب ایجاد کنید تا راهکار مواجهه با آن را تمرین نمایید.