دسته‌بندی نشده

چگونه فردی خودرایانی باشیم و هر حرفی را نزنیم ؟

خودرایانی چیست؟ چه عواملی در بروز آن موثر هستند؟

این که کجا و چقدر باید جلوی خودمان را بگیریم حاصل یک سلسله محاسبات ذهنی است.در روان‌شناسی اجتماعی از این مفهوم با عنوان خودرایانی یاخودتنظیمی (self-regulation) یاد می‌شود.

مایکل پوزنر (Michael Posner) و مری راث‌ بارت (Mary Rothbart)، استادان و پژوهش‌گران برجسته روان‌شناسی در دانشگاه “اورگُن” سال‌هاست که درباره ساز و کار‌های ذهنی و مغزی خودرایانی مطالعه می‌کنند. فهم این موضوع کمک می‌کند هم تفاوت‌های فردی را درک کنیم هم بفهمیم چگونه می‌توان مهارت در هدایت احساسات، افکار و رفتار را پرورش داد. ضمن اینکه با مطالعه فرایندهای مغزی و ذهنی خودرایانی، می‌توان به درک و دریافت بهتری از ساز و کار مغز دست پیدا کرد.

عصب‌شناسان برای مطالعه ساز و کار مغز با تصویر برداری مشخص می‌کنند چه قسمت‌هایی از مغز در حین خودرایانی فعالند. سپس در زمان‌های مختلف و با استفاده از آزمون‌هایی که فرد را وادار می‌کند به محاسبه رفتار و عملکرد خویش بپردازد، قسمت‌های مغزی درگیر خودرایانی را در کودکان و بزرگ سالان مطالعه می‌کنند و با بررسی و تحلیل نتایج، درک بهتری از ساز و کار مغز هنگام به دست می‌دهند.

خودرایانی

نتایج پژوهش‌های پوزنر و راث‌بارت حکایت از یافته‌های شگفت‌انگیزی دارد؛ مثلاً اکنون به یقین می‌دانیم که شکل‌های ابتدایی خودرایانی از حدود هفت ماهگی در انسان ظاهر می‌شوند؛ هر چند مادر و پدرها نشانه‌های خودرایانی را در کودکان تا زمانی که بزرگ‌تر شوند، به سختی می‌توانند تشخیص دهند.

ساز و کار خودرایانی در کودکان سه تا هشت ساله کم‌کم کامل می‌شود، به نحوی که والدین می‌توانند بفهمند فرزندشان کجا و چه زمانی برای محاسبه و اصلاح رفتارش به خود زحمت می‌دهد.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند خودرایانی در کودکان در سه مورد بیش تر مشاهده می‌شود:

۱) همدلی با دیگران.

۲) وقتی عملی تعمداً به تأخیر انداخته می شود.

۳) هر گاه از دروغ و تقلب پرهیز می‌ شود.

مطالعات هم چنین نشان می‌دهند کودکانی که برای محاسبه و تنظیم رفتارشان تلاش بیشتری می‌کنند و از توانایی خوبی برای مدیریت تعارض در کردارشان برخوردارند، کمتر رفتارهای گوشه‌گیرانه و ضداجتماعی بروز می‌دهند، مثلاً کمتر از مدرسه فرار یا پرسه‌زنی می‌کنند.

شبکه‌های مغزی درگیر خودرایانی در همه افراد گونه انسان یکسان است، اما از نقش موثر ژنتیک در رشد و تکامل این شبکه‌ها نمی‌توان غافل شد. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند در مدیریت تعارض و بحران، ژن‌ها به خصوص ژن‌های مرتبط با هورمون‌های دوپامین و سروتونین با عملکرد فرد در ارتباطند.

مطالعات در عین حال که نقش ژنتیک در تفاوت‌های فردی را نشان می‌دهند، حکایت از تأثیر مستقیم و غیر قابل انکار تجربه‌های زیستی فرد در رشد و بهره‌وری خودرایانی دارند.بنا بر یافته‌های پوزنر و راث‌بارت، خودرایانی را می‌توان در کودکان و بزرگ سالان بهبود بخشید.

به عنوان نمونه تحقیقات حاکی از آن است وقتی فرد متوجه تناقض یا اشتباهی در رفتارش می‌شود، سریع سرعت عملکردش را پایین می‌آورد تا با محاسبه دقیق و تحلیل شرایط، رفتارش را طوری تنظیم کند که احتمال اشتباه بعدی را پایین بیاورد.

این به آن معناست که با افزایش خودآگاهی و تمرکز می‌توان کیفیت خودرایانی را بهبود بخشید.البته هنوز راه درازی برای شناخت دقیق‌تر خودرایانی در پیش است، اما تا همین جای کار می‌توان از نتایج تحقیقات صورت گرفته بهره‌های فراوانی برد. مثلاً با استفاده از یافته‌های عصب‌شناسی کاربردی می‌توان به افراد زیادی کمک کرد تا کیفیت زندگی‌شان بهبود پیدا کند.

موارد زیادی مشاهده شده که چگونه فردی که هدایت خویش را به بهترین شکل در دست داشته است، در اثر سکته مغزی و وارد آمدن جراحت به نواحی مسؤول خودرایانی، به فردی بی‌ ملاحظه بدل شده است.امروزه می‌دانیم که با تکرار تمرین‌های خاصی می‌توان خودرایانی را در کسانی که به خاطر آسیب‌های مغزی این مهارت را از دست داده اند، بهبود بخشید.

هم چنین والدین با استفاده از بازی‌های ویژه‌ای می‌توانند به کودکان کمک کنند هوش و حواس‌شان را جمع کنند تا بهتر هدایت رفتار، افکار و احساسات خود را در شرایط مختلف به دست گیرند.

خویشت نداری یکی از بنیادی‌ترین لوازم سازگاری گونه‌ انسان است که زیست جمعی دارد. هدایت خود برای پرورش تعاملات مدنی ضروری است. گاهی زندگی انسان را مجبور می‌کند در راه رسیدن به اهداف جلوی احساسات، افکار و رفتارهایی را بگیرد که مایل است از خود بروز دهد.

محاسبه غلط رفتار و اعمال ممکن است پیامدهای ناگواری داشته باشد. در روزگار ما و با وجود شبکه‌های اجتماعی، قضیه پیچیده‌تر نیز شده است و چه بسا یک پست در شبکه اجتماعی به قیمت از دست رفتن شغل و جایگاه اجتماعی تمام شود. این است که کسب آگاهی درباره ساز و کار خودرایانی بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند.

اصلاح زبان تلخ و بدگو ؛ زمینه‌ساز ارتباط عمیق فرد و جامعه

بد زبانی مرضی است که درمان آن مثل سایر امراض روحی و روانی قابل درمان است اما در صورتی است که خود شخص بد زبان بخواهد که خودش را درمان کند و از عواقب آن در دنیا، مخصوصا در آخرت بترسد.

اگر شخصی بدزبان است می‌توان از طریق طرح‌های درمانی به او کمک کرد و آموزش داد که بخشی از رفتارهایشان غلط است و باید آن را اصلاح کنند. وقتی این افراد نیش زبان نمی‌زنند ابتدا خود را از درد و رنج‌های درونی رها می‌کنند.

باید به افراد دچار این بیماری روحی اطمینان داد که اصلاح زبان در وهله اول به نفع خود اوست و موجب می‌شود که روابط گرم و صمیمانه‌تری داشته باشد در حالی که زشتی‌های اخلاقی بین فرد و جامعه فاصله می‌اندازد.

رفتار های مهم خود تنظیمی

باد بدانید که تشخیص خودرایانی در کودکان سخت نیست و تنها باید رفتار کودک را زیر نظر داشته باشید تا ببینید در کجا ها این خود تنظیمی رخ می دهد و کودک رفتار خود را اصلاح می کند. بیش ترین خود تنظیمی در کودکان در سه مورد بیش تر از سایرین مشاهده می شود که این سه مورد شامل همدلی با دیگری، به تاخیر انداختن کار ها و پرهیز از دروغ و تقلب می باشد.

فواید و اهمیت خودرایانی

کودکانی که به این مفهوم دست یافته اند بیش تر موفق می شوند زیرا کم تر از مدرسه فرار می کنند و کار های بد و ناپسند کم تر از آن ها سر می زند.خویشتن داری در زندگی روزمره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد و به شما کمک می کند تا بتوانید کار های خود را بهتر انجام داده و کیفیت زندگی خود را ارتقاء دهید.

رفتار های نا مناسب و غلط می تواند مشکلات بسیار زیادی برایتان ایجاد کند بنابراین لازم است تا با خود تنظیمی جلوی برخی از رفتار های خود را بگیرید تا موقعیت شغلی، تحصیلی و اجتماعی شما به خطر نیفتد.

در نتیجه عوامل موثر در خودرایانی ( خود تنظیمی )

جالب است بدانید که عوامل بسیار زیادی در شکل گیری و تداوم این رفتار نقش دارند و شناسایی آن ها به شما کمک بسیار زیادی می کند. این عوامل عبارت اند از :

  • ژنتیک هر فرد
  • بحران های زندگی و مدیریت کردن آن ها
  • ژن های مربوط به ترشح دوپامین و سروتونین
  • تجربه های زیستی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا