دسته‌بندی نشده

متن سوزناک روضه و نوحه شهادت امام حسن عسکری از میثم مطیعی

متن نوحه، روضه توسل شهادت امام حسن عسکری حاج میثم مطیعی

روضه و توسل جانسوز _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به همه شهدای مدافع حرم

عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا

دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا

نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم

نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا

به گریه مردم عابر جواب میدادن

برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها

*حسن جان …. حسن جان … قربونِ غریبیت برم آقا … زائر کم داره ، امشب درسته شبِ تاج گذاری امامِ زمانِ ، ولی از ادب دورِ وقتی حجت ابن الحسن امشب

چشمانش اشک باره ما شادی کنیم ، ما خوشحالیم ولی شادیمون رو فردا بروز میدیم ” امشب خدا یه فرصتی داده برا بابات گریه کنیم … بهت تسلیت بگیم آقا … مجلسِ

ختم منعقد است به نامِ نامیِ امامِ عسکری … آقا ، بینِ ما اینطور رسمِ مجلسِ ختمِ پدر ، اگه پسر زنده باشه دمِ در می ایسته … همه بهش سر سلامتی میگن ، تسلیت

میگن … خدا بهتون صبر بده ، غم نبینید … صاحب عزا هم تشکر میکنه میگه خوش اومدی زحمت کشیدید … آقا ما انتظارِ تشکر نداریم اما اومدیم امشب بهت تسلیت

بگیم …

اونایی که اربعین امسال روزیتون نشد برید حرمش … این آقا موسس و بنیانگذارِ سفرِ اربعینِ …*

عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا

دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا

نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم

نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا

به گریه مردم عابر جواب میدادن

برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها

کسی به دادِ دلِ من نمی رسد جز تو

بگیر دست مرا خورده ام زمین آقا …

اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم

*امشب ما رو زائرِ خودت حساب کن … دلم برایِ سامرا تنگ شده … آقا حرمت داره آباد میشه الحمدالله … اون روزی که گنبدت رو خراب کردن با خودم گفتم ای کاش

خونۀ ما خراب میشد … به به چه گنبدِ زیبایی رونمایی شده … اما حرمِ حسنِ فاطمه هنوز ساخته نشده …*

حسن جان …

اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم

کنار سفرۀ فضلت نشینم ای مولا

بزرگ زاده چه مهمان نواز و خون گرمی

گذاشتی دهنم زود لقمۀ خود را

مگر سرای تو دارالنَعیم عشاق است؟

هزار لیلی و مجنون نشسته اند این جا

امام عسگری ای تکیه گاه امروزم

رها نمی کنمت تا قیامت فردا

دعا کنید که همسایۀ شما باشم

جوار چشمۀ تسنیم جنتُ الاعلی

اگر بهشت بیایم ، بدان که بنشینم

به زیر سایۀ مهرت ، نه سایۀ طوبی

هوای سامره دارد دلِ هوایی من

بده برات سفر ،جانِ مادرت زهرا …

برایِ کربُبَلا خرجی سفر بدهید

به حقِ چادر خاکیِ زینب کبری

مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم

برایِ مهدی تان زیر گنبدِ خضرا

یگانه غایت خلقت وجودِ مادر توست

کجاست مرقد او؟ خاک بر سر دنیا

شنیده ام که غروب مدینه دلگیر است

شبیه حال و هوایِ غروب عاشورا

شنیده ام که نباید ز مَشک حرفی زد

به خاطرِ دل پر درد مادرِ سقا …

*روضه بخونم برا امامِ عسکری بلند گریه کنیم … شیخِ طوسی در الغیبة نقل کرده ، چنان زهر به بدنِ امامِ عسکری اثر کرد 28 بهار فقط از عمرش گذشته بود … براش ظرفِ

آب آوردن ، آقایِ ما تشنه شد ، ظرف رو بلند کرد روایت میگه انقه دستاش میلرزید … این ظرف مرتب به دندان هاش اصابت میکرد … ظرف رو رویِ زمین گذاشت ،

خادم رو صدا زد درون حجره بیا ، مهدیِ من مشغولِ نمازِ ، سر به سجده گذاشته صداش بزن …

میگه وارد حجره شدم ، آقا پدرتون حالشون خوب نیست ، مهدیِ فاطمه آمد … امامِ عسکری فرمود ای آقای خاندانِ من به پدرت آب بده … ظرف رو بلند کرد به لب هایِ

بابا آب گذاشت … من بمیرم امام عسکری موسسِ زیارتِ اربعین … من یه آقایی رو کوفه می شناسم ، مسلم ابن عقیل … قبل از شهادتش آب طلب کرد ، آب رو به سمتِ

دهانش برد ، دندانش داخلِ ظرفِ آب افتاد ظرفِ آب خونی شد ، آب رو نخورد … یه آقایِ دیگه هم می شناسم به لبهایِ مبارکش آب نرسید … ظرفِ آب به دندان هایِ

مبارکش نخورد … اما اون نامرد چوبِ خیزران رو بلند کرد … به لبُ دندانِ پسرِ زهرا میزد .. یه وقت زینب صدا زد : …. یا یَزید لا تَشَل ، مُنتَحیاً علی ثَنایا ابی عَبدالله علیه

السّلام ….*

ای حسین …..

بیشتر بخوانید:::

متن مداحی شهادت امام حسن عسکری از سید مهدی میرداماد

عکس های جدید و باکیفیت شهادت امام حسن عسکری (ع) برای پروفایل

دانلود عکس های جدید و باکیفیت شهادت امام حسن عسکری (ع)


متن روضه امام حسن عسکری علیه السلام

*سنی نداره امام حسن عسکری،28 سال داره، اینقدر آزار و اذیت دیده،اینقدر تحت نظارت و کنترل بوده،تاریخ هم خیلی کم به ما رسونده از این امام مظلوم،اینقدر جو

اختناق و تقیه بوده،چیز ِ زیادی از زندگی ِ آقا به ما نرسیده،امشب به امام زمان تسلیت بگیم.*

باز هم می شود حسینیه

وسعت قلب درد پرورتان

سامرایی شدیم و می گوییم

تسلیت، تسلیت امام زمان

*شیعه ها مثل امشب وارد حرم میشن صدا می زنند،آجرک الله،یا صاحب الزمان.آقا جان ما در روایت داریم که فرزند باید احترام دوست پدرش رو نگه بداره، وقتی یه

بابایی از دنیا میره،دوستان اون آقا باید مورد احترام فرزندش باشند،آقاجان ما پدرشما رو دوست داریم،ما وقتی سامرا می ریم دلمون میشکنه*

تسلیت ای به درد ها مأنوس

تسلیت ای بَقیَّتُ الزَّهرا

بیت الاحزان سینه ات این بار

پُر شده از مصیبت بابا

این حسن ها چقدر مظلومند

این غریبی ز قبرشان حاکیست

این حسن ها عجیب مادری اند

از همین رو قبورشان خاکی است

دشمنان ِ خبیث این دو حسن

قلب شان را به زهر آغشتند

آتش افکنده اند در دلشان

هر دو را آه، خون جگر کشتند

یابن زهرا ببین ز سوزش زهر

پدرت مثل بید می لرزد

دم آخر درون کاسه ی آب

جان مولا! چه دید می لرزد

*آخه شیخ طوسی در کتاب ِ الغیبه نقل کرده، امام عسکری کاسه ی آب رو به دست گرفت،اینقدر زهر به بدن مبارکش اثر کرده بود،وقتی کاسه رو بالا آورد،این کاسه به

دندان های مبارکش خورد،اگه اجازه بدید یه گریزی به کربلا بزنم،امام زمان آمد کاسه رو بدست گرفت به بابا با احترام آب داد لحظه های آخر، اما دلها بسوزه برای اون

آقایی که ، اون نامرد چوب خیزران برداشت،اینقدر بر لب و دندان ِ ….*

دم آخر درون کاسه ی آب

جان مولا! چه دید می لرزد

دید دور از حضور یک سقّا

در حرم حرف قحطی آب است

دید در قتلگاه، بین دو نهر

لب جدش حسین بی تاب است

پدرت، لحظه های آخر عمر

آب از دست پاکتان نوشید

دم آخر پسر نداشت حسین

تشنگی از گلوش می جوشید

*سر بابا رو به دامن گرفتی،دلها بسوزه برا زین العابدین،پرده ها رو کنار زد.*

روی جسمش نشست آن ناپاک

خنجرش را به گردنش که نشاند…

با یکی نه، دوازده ضربه

ناله ی مادری به گوش رسید

خواهری از فراز تل نالان

سمت گودی ِ قتلگاه دوید

*ای حسین……*

شاعر :امیر عظیمی

بیشتر بخوانید::

پیامهای شهادت امام حسن عسکری پدر امام زمان (عج)

متن مداحی شهادت امام حسن عسکری از محمد رضا طاهری

متن مداحی شهادت امام حسن عسکری از سید مجید بنی فاطمه


متن روضه امام حسن عسکری علیه السلام

پَر ِشکسته به بالا نمیرسد هرگز

تلاش میکند امّا نمیرسد هرگز

کبوتری که هوایی نشد در این وادی

به آسمان تمنا نمیرسد هرگز

اگر اجازه نیاید که تا ابد مجنون

به سوی خانه لیلا نمیرسد هرگز

چنان مقام به عشاق میدهد الله

به فکر مردم دنیا نمیرسد هرگز

مقام سلطنت و پادشاهی ِ عالم

به پای رعیتی ما نمیرسد هرگز

و بی ولای تو و خانواده ات آقا

کسی به عالم معنا نمیرسد هرگز

بدون گوشه ی چشم تو شیعه در محشر

به خاکبوسی ِ زهرا نمیرسد هرگز

مسیح ِ آل محمد ، مسیح ِ زهرایی

به گَرد پای تو عیسی نمیرسد هرگز

پرم به شوق هوای تو وا شده آقا

کبوتر تو به سویت رها شده آقا

زمان مستی ما انتها ندارد که

مریض عشق تو بودن دوا ندارد که

بهشت من تویی آقا بهشت را چه کنم ؟

بهشت بی گل رویت صفا ندارد که

فدای بنده نوازی و مهربانی تو

سرای لطف تو شاه و گدا ندارد که

کجاست حاتم طاعی ببیند اینجا را

کسی شبیه تو دست عطا ندارد که

سرای توست پذیرای آرزومندان

کسی به قدر تو حاجت روا ندارد که

تویی که آینه ی حی ذوالمنن خواندند

عزیز قلب رضایی تُرا حسن خواندند

امام عسکری ، آقا ، امیر ، مولانا

دو دست خالی مارا بگیر مولانا

گدای نیمه شب ِ بین این گُذر هستم

بیا و بگیر دست از فقیر مولانا

نگاه روشن خود را ز ما دریغ مکن

منم به دام نگاهت اسیر مولانا

به نفس سرکش و طغیانگرم نگاهی کن

دعا نما که شوم سر به زیر مولانا

بگو به ما : وسط برکة السباع چه شد

که بوسه زد به قدوم تو شیر مولانا

*مرحوم کلینی در کافی روایت کرده:وقتی آقا رو خیلی اذیت می کردند،به امام خیلی سخت می گرفتند،مولای مارو بین درنده ها انداختن که تحقیرش کنند،نمایشی بشه کیف کنند،درنده ها اومدند دورش رو گرفتند،شاید اونایی که تماشا می کردند گفتند:دیگه کارش تمومه،دیدن درنده ها همه پوزه به خاک می مالند،شروع کرد امام حسن عسکری با امنیت خاطر نماز خواندن.*

بصیرتی بده آقا که راه کج نرویم

تویی تو آینه ی یا بصیر مولانا

به کوری ِ همه دشمنان ، خدای کریم

نوشته نام تو را از غدیر مولانا

تویی که چشمه ناب معارفی آقا

کمال سیر و سلوک ِ هر عارفی آقا

هر آنچه ناز فروشی تو مشتری هستم

میان صحن تو دنبال نوکری هستم

هزار مرتبه مدیون ربنای توام

اگر که شیعه ی مجنون ِ حیدری هستم

چه منتی به سر ِ من نهاده دست شما

که سر سپرده ی فرمان رهبری هستم

به روز حشر کِشم نعره های مستانه

که من غلام غلامان عسکری هستم

مجیر آل رسولی مدد اباالمهدی

فروغ چشم بتولی مدد اباالمهدی

بیا دوباره کَرَم کن به این گدای خودت

پَرَم بده گُل زهرا تو در هوای خودت

خدا کند که شبی هم مِس وجود مرا

طلا کنی تو به اعجاز کیمیای ِ خودت

نشسته ام بنویسی مرا مسلمانت

که آشنا کنی ام باز با خدای خودت

خدا کند بگذاری تو دستهای مرا

به دستهای گُل ِ غایب از سرای خودت

چه میشود که زمان ظهور فرزندت

فدایی کنی تو مرا پای بچه های خودت

تمام حاجتم این است یوسف هادی

مرا خودت برسانی به سامرای خودت

گدای سامره هستم دو دست من خالی است

گدایی ِ سر کوی شما عجب حالی است

عطش میان حرم رود نیل می گردد

سِرشک دیده ی ما سلسبیل می گردد

کسی که زائر قبر غریبتان باشد

میان آتش غمها خلیل می گردد

*شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده:ابوهاشم جعفری میگه:آقا به من فرمود: قَبْرى بسُرَّ مَنْ رَأى اَمانٌ لاَِهْلِ الْجانِبَیْنِ، قبر من ِ امام عسکری در سامرا برای دوست و دشمن

مایه ی امان و امنیت ِ، سنی هایی همه که اونجا زندگی می کنند،تحت پناه ِ و حفظ آقا هستند.*

به حلقه های ضریحی که نیست در حرمت

دل شکسته زائر دخیل می گردد

دوباره پای برهنه به جاده می آییم

به سوی صحن و سرایت پیاده می آییم

بیشتر بخوانید::

جدیدترین پیامهای شهادت امام یازدهم حسن عسکری (ع)

دانلود مداحی شهادت امام حسن عسکری از حاج حسین سیب سرخی


متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) – پر شکسته به بالا نمیرسد هرگز

پر شکسته به بالا نمیرسد هرگز

تلاش میکند امّا نمیرسد هرگز

کبوتری که هوایی نشد در این وادی

به آسمان تمنا نمیرسد هرگز

اگر اجازه نیاید که تا ابد مجنون

به سوی خانه لیلا نمیرسد هرگز

چنان مقام به عشاق میدهد الله

به فکر مردم دنیا نمیرسد هرگز

مقام سلطنت و پادشاهی عالم

به پای رعیتی ما نمیرسد هرگز

و بی ولای تو و خانواده ات آقا

کسی به عالم معنا نمیرسد هرگز

بدون گوشه ی چشم تو شیعه در محشر

به خاکبوسی زهرا نمیرسد هرگز

مسیح آل محمد ، مسیح زهرایی

به گرد پای تو عیسی نمیرسد هرگز

پرم به شوق هوای تو وا شده آقا

کبوتر تو به سویت رها شده آقا

زمان مستی ما انتها ندارد که

مریض عشق تو بودن دوا ندارد که

بهشت من تویی آقا بهشت را چه کنم ؟

بهشت بی گل رویت صفا ندارد که

فدای بنده نوازی و مهربانی تو

سرای لطف تو شاه و گدا ندارد که

کجاست حاتم طاعی ببیند اینجا را

کسی شبیه تو دست عطا ندارد که

سرای توست پذیرای آرزومندان

کسی به قدر تو حاجت روا ندارد که

تویی که آینه ی حی ذوالمنن خواندند

عزیز قلب رضایی ترا حسن خواندند

امام عسکری ، آقا ، امیر ، مولانا

دو دست خالی مارا بگیر مولانا

گدای نیمه شب بین این گذر هستم

بیا و بگیر دست از فقیر مولانا

نگاه روشن خود را ز ما دریغ مکن

منم به دام نگاهت اسیر مولانا

به نفس سرکش و طغیانگرم نگاهی کن

دعا نما که شوم سر به زیر مولانا

بگو به ما : وسط برکة السباع چه شد

که بوسه زد به قدوم تو شیر مولانا

+مرحوم کلینی در کافی روایت کرده:وقتی آقا رو خیلی اذیت می کردند،به امام خیلی سخت می گرفتند،مولای مارو بین درنده ها انداختن که تحقیرش کنند،نمایشی بشه

کیف کنند،درنده ها اومدند دورش رو گرفتند،شاید اونایی که تماشا می کردند گفتند:دیگه کارش تمومه،دیدن درنده ها همه پوزه به خاک می مالند،شروع کرد امام حسن

عسکری با امنیت خاطر نماز خواندن

بصیرتی بده آقا که راه کج نرویم

تویی تو آینه ی یا بصیر مولانا

به کوری همه دشمنان ، خدای کریم

نوشته نام تو را از غدیر مولانا

تویی که چشمه ناب معارفی آقا

کمال سیر و سلوک هر عارفی آقا

هر آنچه ناز فروشی تو مشتری هستم

میان صحن تو دنبال نوکری هستم

هزار مرتبه مدیون ربنای توام

اگر که شیعه ی مجنون حیدری هستم

چه منتی به سر من نهاده دست شما

که سر سپرده ی فرمان رهبری هستم

به روز حشر کشم نعره های مستانه

که من غلام غلامان عسکری هستم

مجیر آل رسولی مدد اباالمهدی

فروغ چشم بتولی مدد اباالمهدی

بیا دوباره کرم کن به این گدای خودت

پرم بده گل زهرا تو در هوای خودت

خدا کند که شبی هم مس وجود مرا

طلا کنی تو به اعجاز کیمیای خودت

نشسته ام بنویسی مرا مسلمانت

که آشنا کنی ام باز با خدای خودت

خدا کند بگذاری تو دستهای مرا

به دستهای گل غایب از سرای خودت

چه میشود که زمان ظهور فرزندت

فدایی کنی تو مرا پای بچه های خودت

تمام حاجتم این است یوسف هادی

مرا خودت برسانی به سامرای خودت

گدای سامره هستم دو دست من خالی است

گدایی سر کوی شما عجب حالی است

عطش میان حرم رود نیل می گردد

سرشک دیده ی ما سلسبیل می گردد

کسی که زائر قبر غریبتان باشد

میان آتش غمها خلیل می گردد

+شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده:ابوهاشم جعفری میگه:آقا به من فرمود: قبْرى بسرّ منْ رأى امان لاهْل الْجانبیْن، قبر من امام عسکری در سامرا برای دوست و دشمن

مایه ی امان و امنیت ، سنی هایی همه که اونجا زندگی می کنند،تحت پناه و حفظ آقا هستند

به حلقه های ضریحی که نیست در حرمت

دل شکسته زائر دخیل می گردد

دوباره پای برهنه به جاده می آییم

به سوی صحن و سرایت پیاده می آییم

بیشتر بخوانید::

دوبیتی شهادت امام حسن عسکری

متن و پیام ادبی و اداری شهادت امام حسن عسکری (ع)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا