دسته‌بندی نشده

قصۀ ماجرای کلاغ خنزر پنزری + دانلود قصۀ صوتی

داستان کودکانه کوتاه ماجرای کلاغ خنزر پنزری

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . غار و غار و غار یک کلاغ بیکار غمگین و غصه دار بود . چون از رنگ سیاهش از ته دل بیزار بود .

داستان کودکانه کوتاه ماجرای کلاغ خنزر پنزری

یک روز این کلاغ دور از دشت و باغ ، لابلای خرت و پرت های الکی چشمش افتاد به یک مرغ عروسکی با حسرت به اون نگاه کرد و گفت : چه مرغ خوش آب و رنگی ، چه تاج و طوقی قشنگی

دانلود قصۀ صوتی ماجرای کلاغ سیاه

خوب بچه ها اگه می خوای بدونین سرانجام داستان کلاغ خنزر پنزری چی میشه می تونین این قصه رو از همینجا گوش کنین.

separator line

دانلود قصۀ صوتی ماجرای کلاغ سیاه

separator line

حتماً بخوانید:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا