دسته‌بندی نشده

فلسفه اربعین چیست ؟

فلسفه اربعین

اربعین بی‌شک یادبود انقلاب امام حسین (ع) است. انقلابی که هدفش مبارزه با بی‌عدالتی اجتماعی، ظلم و بی‌اطلاعی مردم بود.

زورگویان در زمان امام حسین (ع) هر کاری کردند تا حدودی را که حق از باطل را تشخیص می‌دهد، از بین ببرند و هدفشان بازتعریف ارزش‌های دینی و اجتماعی مطابق میل خود برای جامعه آن زمان بود.

اما امام حسین (ع) در مقابل آنان ایستاد و با فداکاری خود و خانواده‌اش در راه احیای اسلام، اجازه نداد که در نقشه‌های شوم خود موفق باشند.

او اعتقاد راسخ داشت که زندگی تحت استبداد همان زندگی در جهنم است: “برای من مرگ چیزی جز خوشبختی نیست و زندگی در زیر ستمگران چیزی جز زندگی در جهنم نیست.”

تاریخچه اربعین

«اربعین» در لغت به معنای چهلم است. بیستمین روز ماه صفر را از آنجا که چهلمین روز شهادت امام حسین (علیه السلام) است، به نام اربعین حسینی می شناسند.

برخی از محققین بر این باورند که راهپیمایی روز اربعین از زمان ائمه معصومین (علیهم السلام) امری شناخته شده و رایج در میان پیروان اهل بیت(ع) بوده است تا آنجا که به گفته مرحوم قاضی طباطبایی، زیارت اربعین سنتی مداوم در میان شیعیان بوده

و آنها از زمان بنی عباس و بنی امیه به آن پایبندی داشته اند. علاوه بر او، نویسنده کتاب «ادب الطف» که کتابی متأخر و معاصر است، در اشاره به شکوه این زیارت و جمعیتی که – در سال 1967 میلادی – میلیونی تخمین زده می شدند، آن را با شکوه مراسم حج مقایسه کرده است.

فلسفه اربعین

جابر بن عبدالله انصاری؛ پیشگام زیارت اربعین

جابر بن عبداللَّه انصارى از صحابه رسول خدا و یاران با وفاى اهل بیت (علیهم السلام) است. پدرش عبداللَّه بن عمرو بن حرام انصارى از پیشگامان دعوت پیامبر براى هجرت به مدینه بود و در جنگ احد به شهادت رسید.

جابر خود نیز در بیعت عقبه ثانیه – در حالى که کودک بود – در کنار پدرش شرکت داشت. وى از یاران برجسته رسول خدا (صلى الله علیه و آله) بود و در هیجده غزوه همراه پیامبر حضور داشت و در جنگ صفین نیز در رکاب على (علیه السلام) بود.

او در اواخر عمر نابینا گردید و در سال 74 یا 77 هجرى در سنّ 94 سالگى وفات یافت.

عطیّه عوفى، یکی از شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) در سال 61 هـ ق و یک از ملازمان جابر بن عبدالله روایت می کند که همراه با جابر بن عبداللَّه انصارى براى زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) حرکت کردیم.

وقتى به کربلا رسیدیم، جابر وارد رودخانه فرات شد و غسل (زیارت) کرد. آنگاه لنگى بر کمر بست و حوله اى بر دوش انداخت (همانند لباس محرم) و سپس خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام حسین (ع) حرکت کرد.

به هنگام حرکت همواره ذکر مى گفت تا آنکه به قبر نزدیک شدیم. در آن هنگام به من گفت: دستم را روى قبر بگذار. هنگامى که دستش را روى قبر گذاشتم، جابر بی هوش بر روى قبر افتاد.

من آب به صورت جابر پاشیدم تا به هوش آمد. آنگاه سه بار صدا زد: «یا حسین» و ادامه داد: «حَبیبٌ لایُجیبُ حَبیبَهُ‏»؛ (آیا دوست، پاسخ دوستش را نمى دهد؟!»

سپس با خودش گفت: «چگونه (حسین) پاسخت را بدهد، در حالى که میان خون آغشته شده و بین بدن و سرش جدایى افتاده است؟»، سپس در درود و سلامی بلندبالا به پیشگاه امام (ع) عرض کرد:

«گواهى مى دهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند سرور مؤمنان و فرزند هم پیمان تقوا و از سلاله هدایتى. تو پنجمین فرد از اصحاب کسایى، و فرزند بزرگ نقیبان و فرزند فاطمه اى که بانوى همه زنان است.

چرا چنین نباشد! (و این همه شرافت و بزرگى نداشته باشى) در حالى که بزرگ پیامبران با دست خویش به تو غذا داد و در دامن پرهیزکاران پرورش یافتى و از پستان ایمان شیر نوشیدى و با اعتقاد به اسلام از شیر باز گرفته شدى؛ تو پاک زیستى و پاک از دنیا رفتى،

جز آنکه دل هاى مؤمنان از فراقت آسوده نیست در حالى که شک ندارند جایگاه بلندى براى توست؛ پس سلام و رضوان الهى بر تو باد. و (من) گواهى مى دهم که تو بر همان طریقى رفتى که برادرت یحیى بن زکریا رفت (و در دفاع از حقّ به شهادت رسید».

آنگاه چشمش را (مانند یک انسان بینا) به اطراف قبر گردانید و (و خطاب به ارواح مطهر سایر شهیدان) گفت: «درود بر شما اى ارواحى که بر آستان حسین فرود آمده، و در کنارش آرام گرفتید؛

گواهى مى دهم که شما نماز را بر پا داشتید و زکات را ادا کردید، امر به معروف و نهى از منکر نمودید و با ملحدان و بى دینان پیکار کردید و تا هنگام مرگ خدا را عبادت نمودید».

آنگاه افزود: «سوگند به خدایى که‏ محمد را به حق براى پیامبرى برانگیخت، ما با شما شهیدان در راهى که وارد شده اید، شریکیم».

عطیه ادامه می دهد که: وقتی که این سخن را شنیدم، با شگفتى پرسیدم: «چگونه ما شریک (رزم و شهادت) آنها هستیم، با آن که (براى یارى حسین) نه فراز و نشیبى را پیمودیم و نه شمشیرى زدیم،

درحالى که اینان، میان سرها و بدن های شان جدایى افتاد (و به شهادت رسیدند) و فرزندان شان یتیم شدند و زنان شان بى شوهر»؟

جابر پاسخ داد: اى عطیّه! از حبیبم رسول خدا شنیدم که مى فرمود: «هرکس گروهى را دوست داشته باشد در قیامت با آنان محشور خواهد شد و هر کس عمل گروهى را دوست داشته باشد، در عمل آنها شریک است».

سپس ادامه داد: سوگند به خدایى که محمّد را به حق براى رسالت برانگیخت اگر من بر اثر ناتوانى نتوانستم همراه امام حسین (علیه السلام) باشم، ولى نیّت و خواسته من و یارانم، بر همان مسیرى است که حسین علیه السلام و یارانش پیموده اند.».

ورود جابر صحابى بزرگ پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) به کربلا در اربعین حسینى براى زیارت قبر پاک آن حضرت و سایر شهداى راه خدا، در واقع این هدف را دنبال مى کرد که سدّ خفقان را بشکند و راه را براى زائران حسینى بگشاید تا با زیارت پرشورشان پرچم عاشورا را در کربلا برافرازند و خاطره شهیدان را همواره زنده نگه دارند و مبارزه دامنه دارى را از این طریق بر ضدّ دشمن آغاز کنند.

آنچه تا اینجا گفته شد، بیان زیارت جابربن عبدالله انصاری بود. ولی جابر تنها کسی نبود که در اولین اربعین بعداز شهادت امام حسین (علیه السلام) به زیارت آن حضرت آمد.

چرا که سخنان و بحث های مفصلی میان مورخین و علما درباره ورود کاروان خاندان اهل بیت(علیهم السلام) در همین روز اربعین به کربلا، بعداز اسارت شان در کوفه و شام وجود دارد.

حتماً بخوانید:

اولین زائر اربعین چه کسی است ؟

اولین زائر اربعین چه کسی است ؟

در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم میخواهیم شما را با اولین زائر اربعین امام حسین (ع) آشنا کرده و روایت زیبایی در این باره را برای شما عزیزان نقل…

فلسفه اربعین چیست ؟

اربعین در زبان عربی به معنای چهلمین است. اربعین در فرهنگ مسلمانان به روز بیستم صفر (دوم ماه هجری قمری) اطلاق می‌شود که چهلمین روز پس از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش در روز عاشورای سال ۶۱ هجری قمری در کربلای معلی است.

اربعین پیش از برگزاری مراسم عزاداری در ماه محرم، یکی از اصلی‌ترین مراسمی است که مسلمانان شیعه در آن مراسم مذهبی را در سراسر جهان انجام می‌دهند.

امام حسین (ع) نوه پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) بود.

مسلمانان شیعه هرسال در ده روز اول محرم و سپس در چهلمین روز پس از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) مراسم عزاداری را به یاد فرهنگ آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی با الهام از آن امام بزرگوار برگزار می‌کنند.

مراسم عزاداری نقش بسزایی در حفظ و ترویج فرهنگ شیعی مقاومت و مبارزه برای آزادی و عدالت دارد.) سومین امام شیعیان و از شخصیت‌های بزرگ اسلام است.

فلسفه اربعین

ریشه‌های تاریخی اربعین چیست ؟

در رابطه ریشه‌های تاریخی اربعین باید چندین احتمال را در نظر گرفت. مورخان در اینکه اولین بار این مراسم را در کربلا برگزار کرده‌اند اختلاف‌نظر دارند و تفاوت در آمدن اهل بیت علیهم‌السلام.، به چند احتمال رسید:

احتمال اول: در سال ۶۱ هجری قمری، اهل‌بیت علیهم‌السلام از شام به کربلا بازگشتند و مصادف با بازگشتشان در بیستم صفر بود و در آنجا مراسم ختم برگزار کردند. برای شهدا

احتمال دوم: ایشان معتقدند اهل‌بیت در ۲۰ صفر سال ۶۱ هجری قبل از رفتن به شام ​​از کربلا گذشتند و این احتمال بسیار ضعیف است.

احتمال سوم: اهل‌بیت علیهم‌السلام در بیستم صفر سال ۶۲ هجری قمری یعنی یک سال بعد از حادثه به کربلا آمدند و به سرور و سالار شهیدان تسلیت گفتند.

احتمال چهارم: اهل‌بیت پس از بازگشت به مدینه به کربلا رفتند، ولی آمدنشان قابل مقایسه با روز اربعین نبود.

چرا برای حسین بن علی علیه السلام عزاداری اربعین برپا می‌کنند ؟

در این باره شاید ساده‌ترین پاسخ این باشد که عظمت مصیبت وارده بر امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان بر هیچ کس پوشیده نیست. حسین (ع) از همه چیز خود گذشت٬ تا دین حق زنده بماند.

عظمت این مصیبت به حدی است که جناب زراره بن اعین (ره) که از اکابر اصحاب اهل بیت و فق‌های شیعه امامیه است، از حضرت امام صادق (ع) نقل کرده:

«قال ابوعبدالله (ع): یا زراره! إن السماء بکت علی الحسین (ع) أربعین صباحا بالدم، و إن الأرض بکت علیه أربعین صباحا بالسواد، و إن الشمس بکت اربعین صباحا بالکسوف والحمره، و إن الملائکه بکت علیه أربعین صباحا و….» (کامل الزیاره، ص ۸۱ و مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۱۵)

فلسفه اربعین

روایات مختلف درباره روز اربعین

با این توضیحات، به نظر می‌رسد؛ در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال ۶۱ هجری به کربلا، بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد. چنانچه شیخ طوسی هم می‌نویسد:

«روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا (ص) از مدینه برای زیارت قبر امام حسین (ع) به کربلا آمد. او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد».

از همین روست که زیارت حرم مطهر امام حسین علیه السلام و یاران باوفای او، چند سالی است که بسیار بیش از قبل مورد توجه قرار گرفته است. تا جایی که زن و مرد و پیر و جوان، از هر کوی و دیاری پای در راه کربلا و سرزمین نینوا می‌گذارند.

پیاده‌روی اربعین، نمادی شده از وحدت امت اسلامی و عشق و ارادت خالصانه به امام شهیدان.

در این باره هوشنگ جاوید پژوهشگر و اسلام شناس در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص لزوم پیاده روی اربعین اظهار کرد: ضرورت پیاده روی اربعین از آیه شریفه «اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا» سر چشمه می‌گیرد و بنیاد تمام مراسمی که در کشور ما و کشور‌های دیگر شاهد آن هستیم، از عراق شکل گرفته است.

این اسلام شناس در رابطه با سابقه دشمنی جهان غرب با مسلمانان خاطرنشان کرد: ما می‌دانیم که جهان امروز تمام قد در مقابل اسلام ایستاده و این دشمنی ریشه کهنی دارد.

یکی از مسائلی که وجود دارد، این است که زمانی که جهان تمام قد در مقابل اسلام ایستاده و هیچ چیز بجز فروش جنگ افزار‌ها برایش مهم نیست، حرکتی که ما به عنوان یک حرکت انسانی انجام می‌دهیم می‌تواند گویای رافت، مهربانی، همدلی و وحدت مسلمانان باشد.

این پژوهشگر با اشاره به حضور جوانان در پیاده روی اربعین تصریح کرد: جوانان کنجکاو هستند و از روی کنجکاوی به این سفر می‌روند و توشه پرباری هم از پیاده روی اربعین به دست خواهند آورد.

وی در پایان گفت: احساسات و کنجکاوی توشه اولیه راه جوانان است؛ اما در برگشت با ارتقای اندیشه و وحدت فکری دیگر نیاز به کلاس‌های متعدد عقیدتی ندارند؛ لذا این راهپیمایی برای آن‌ها یک کلاس عقیدتی هم خواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا