دسته‌بندی نشده

دلنوشته اولین دیدار عاشقانه و رمانتیک

دلنوشته اولین دیدار

عاشق شدم با تو از اولین دیدار
از خوابی صد ساله گویی شدم بیدار !

حال عجیبی بود، دست و دلم لرزید!
خزانی بهار شد در قلب من انگار

روزی که قلبم دید می آمدی از دور،
فهمید خوش قلبی، خوش فکر و خوش رفتار!

قاتل غم گشتی، ضامن شادی ها!
روزی نخندیدی، آن روز شدم بیمار!

حال خوشی دارم وقتی در این قلبی،
از غم ها دورم، از عشق تو سرشار!

نیما بیاناتی

separator line

دلنوشته اولین دیدار خاص

تو نیستی
اما لذت اولین دیدارمان
هنوز مستم می‌کند
ناب‌تر از انگور تاکستان

تمام گل‌ها
برایم نشانی از تو دارد
خوشبوتر و دل‌فریب‌تر
از گلاب قمصر و کاشان

امیرپیام نجفی زاده

separator line

دلنوشته اولین دیدار رمانتیک

اولین بار که تو را دیدم

در چشمانت خیره شدم

و نمی دانستی

در آن لحظه

من چگونه باختم

قلبم را

به قیمتی ارزان

من نمی‌دانم

شاید تو هم در چشمانم خیره شدی

شاید تو هم قلبت را باختی

به راستی قلب تو هم لرزید

به راستی سینه‌ات درد گرفت

رومینا معصوم خانی

separator line

دلنوشته اولین دیدار احساسی

تو را نمی‌دانم، اما برای من این اولین دیدار بین ما نیست.

انگار هر شب حسی پنهان، مرا تا آغوش خیال تو در کوچه باغ آمال و آرزوها

بی‌شکیب همراه است.

بی شک، عشق هر شب میهمان غریب قلب من است.

امیر عسگری

separator line

دلنوشته اولین دیدار شاعرانه

اولین دیدار، جمع شد همه تفریق‌های دلم
آوار دنیا خراب شد بر سر نگاه حزینم
من، بی‌من شد و همه تو بر من نشست
براستی که در یک آن همه دنیا به من پیوست
کوچ کرده بودم خودم را در پس پنهانم
آشیانی نشاندی مرا، لابلای شاخه‌های بودنم
بنشین مرا دمی و بنوش جرعه‌ای از چشمانم
تا خالی شود از رفتنت، بغض دستانم

separator line

دلنوشته عاشقانه اولین دیدار عاشقانه

چه آتشی شده در دل به پا نمی‌دانی

نشانده‌ای به بلا و عزا نمی‌دانی

در آن زمان پرآشوب اولین دیدار

قیامتی که نمودی به پا نمی‌دانی

زبعد دیدن روی مه دل انگیزت

کشیده‌ام چه عذاب و بلا نمی‌دانی

به یک نگاه، نگار قمر لقا کردی

فرو دو دست مرا در حنا نمی‌دانی

نشسته‌ام به تماشای نقش بازی تو

شدم ز دیده در این سینما نمی‌دانی

ز غیر گر چه جفایی رسد چه جای

عجب جفا رسیدنِ از آشنا نمی‌دانی

محمدرضا هادی نیا

separator line

دلنوشته اولین دیدار کوتاه

اولین بار دو چشم تو بدیدم که دلم گفت

خاک بر سر شده‌ای این خود زندانبان است

separator line

دلنوشته اولین دیدار غمگین

یادته اولین لحظه‌ی دیدار
قسم خوردیم برای هم بشیم یار
ولی چندتا شدن گامتو رفتی
گذاشتی منو با دلم گرفتار
راضی شدی به مردن غرورم
به یادتم اگر چه از تو دورم

separator line

مجموعه ای ناب از دلنوشته های کوچه بازاری

عاشقانه ترین و احساسی ترین دلنوشته در مورد سایه

دلنوشته ناب و احساسی درباره قضاوت بیجا

متفاوت ترین و خاص ترین دلنوشته در مورد نقاب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا