دستهبندی نشده
داستان کودکانه چرا دعوا میکنی؟! به همراه دانلود قصۀ صوتی
داستان کودکانه کوتاه چرا دعوا میکنی؟!
یک روز گرم تابستان بود. «نارنجی» و دوستش «گوشسیاه» کنار جویبار بازی میکردند. گوشسیاه گفت: «بیا جلوی آب، سد بسازیم.» نارنجی گفت: «من که بلد نیستم!» گوشسیاه گفت: «ولی من بلدم. خوب هم بلدم. من بهترین سدهای دنیا رو میسازم». برای شنیدن بقیه داستان به قصۀ صوتی چرا دعوا میکنی؟! گوش فرا دهید.
خلاصه داستان کودکانه کوتاه چرا دعوا میکنی؟!
داستان دو خرگوش به نامهای گوش سیاه و نارنجی است که کنار رودخانه با هم بازی میکنند، قرار میشود یکی سد بسازد و دیگری قایق تا با هم بازی کنند اما سد خیلی قدرت ندارد و زود خراب میشود و آب قایق را با خود میبرد و همین موضوع باعث یک دعوای اساسی بین آنها میشود.
دانلود قصۀ صوتی چرا دعوا میکنی؟!
حتماً بخوانید: