دسته‌بندی نشده

داستان يك به سلامتي زيبا و عاشقانه1

داستان یک به سلامتی زیبا و عاشقانه1

به سلامتي روزي كه تو نت ديدش
به سلامتي اون احساسي كه ميگفت : يه چيزي بهش بگو
به سلامتي شروع يه بحث
به سلامتي دلي كه فقط ميخواست اون لحظه با طرف حرف بزنه
به سلامتي سوال هايي كه چپ و راست مي پرسيد تا لفتش بده زمان رو
همون سوالايي كه ميخواست فقط يه چيز مشترك رو پيدا كنه
يه علاقه مشترك رو
يه شرايط مشترك رو
يه تنهايي مشترك رو
سوال هايي كه يه رابطه رو شكل بده تا جفتشون از تنهايي در بيان
به سلامتي لوس بازي هايي كه واس شاد كردن طرفش بود
به سلامتي سنگين رفتار كردن دختره
به سلامتي” ميخوام برم كار دارم دختر”
به سلامتي ” فقط يه سوال دارم پسر”
به سلامتي ” باشه زود بپرس”
به سلامتي تند تايپ كردن پسر
به سلامتي سوالش
” كي ها ميايي نت؟ “
به سلامتي دختري كه تا اينو ديد همه چيزو فهميد و چند لحظه هيچ كاري نكرد
به سلامتي آف شدن دختر
به سلامتي تكرار سوال پسر
به سلامتي طاقت نياوردنش و سوال مجدد
به سلامتي سر زدن به پيج دختر و فهميدن آف شدن دختر
به سلامتي اون لحظه ي ناراحت كننده
همون لحظه ي كه يه غم وجودشو گرفت
به سلامتي اون رفيقي كه بهش زنگ زد چون ميدونست يه رفيق ميتونه چند ساعت آرومش كنه
به سلامتي درد دل هاي دو رفيق
به سلامتي باز نت اومدن پسره
به سلامتي رفتن به پيج دختره و ديدن آفلاين بودنش
به سلامتي اون لحظه كه گفت:
” هرطور شده بايد به دستش بيارم”
به سلامتي سمج شدن واسه بدست آوردن
به سلامتي تند تند چك كردن پيج دختره
به سلامتي اون لحظه ي كه آنلاين ديدش و سلام كرد
به سلامتي وا شدن مجدد سر بحثشون
به سلامتي پرسيدن مجدد همون سوال آخر
به سلامتي دختري كه نميخواست پسره ناراحت شه
به سلامتي اون حرفي كه زد
” نت داغون شده و كار داشتم رفتم “
به سلامتي دلي كه يه لحظه شاد شد
به سلامتي احوال پرسي ها و سوالات مجدد پسره
همون سوالايي كه ميخواست نقطه مشترك رو پيدا كنه و از تنهايي خلاص شه
به سلامتي لحظه ي كه يه سوال جالب باعث شد دوتا به ادامه بحث مشتاق تر بشن
به سلامتي بحثي كه خوب پيش رفت
به سلامتي شون…
به سلامتي تايپ كردناشون با خنده
به كم كم صميمي شدن حرفاشون
….
به سلامتي اون لحظه كه دختره هم يه چيزي تو دلش تكون خورد
ميخواست يه چيزي بگه اما غرورش اجازه نداد
به سلامتي سنگين بودن دختره…
به سلامتي اون لحظه ي كه مامان دختره صداش ميكنه و دختره مينويسه :
“خوش حال شدم ديدمت اما چون مامان صدا ميزنه بايد برم؛ فعلا”..
به سلامتي پسره كه خوشحال بود از اينكه يه كم جلوتر رفته
به سلامتيش كه نوشت :
” منم خيلي خوشحال شدم و بازم ميام بهت سر بزنم و بازم همون سوال آخر رو نوشتن”
” كي ها ميايي نت ؟ “
به سلامتي يه ديدار دوباره و بازم صميميتر شدنشون
به سلامتي اون لحظه ي كه دوتاشون داشتن وابسته ميشدن
به سلامتي لحظه ي كه يكيشون گفت :
من يه مدت نميتونم بيام نت و دلم برات تنگ ميشه..
به سلامتي لحظه ي كه ترس رو زير پا گذاشت و شمارشو نوشت
به سلامتي همه ي لحظه هايي كه با انتظار سپري شد
به سلامتي اولين پيامكشون…
به سلامتي شروع يه رابطه خوب خارج از دنياي مجازي…
به سلامتي تبديل اس ام اس به زنگ
به سلامتي باور كردن
به سلامتي زودتر دلتنگ شدنشون
به سلامتي مخفيانه حرف زدناشون
به سلامتي بوسه هاي مجازي و پيامكيشون
به سلامتي لوس شدن و ناز كشيدن و قهر كردن و منت كشي هاشون
به سلامتي گذشت داشتنشون به خاطر هم
به سلامتي بيدار بودن شبانه زير پتو با يه گوشي
به سلامتي همون لحظه ي كه خوابت ميبره و صب كه پا ميشي روي صفحه گوشيت چندتايي اس هست كه نوشته:
” بيداري؟”
” عزيزم بيدار؟”
” قربون عشقم برم كه ناز خوابيده”
به سلامتي اون بيدار شدن صبح و اون چشماي خواب آلودي كه اين اس رو ميخونه
به سلامتي يه لبخند رضايت بخش
به سلامتي همه ي اونايي كه يكي رو دوس دارن و دوسشون داره
به سلامتي شما كه ما دوستون داريم
*******************************

نظرات
پيشنهادات
و
نوشته هاي زيباتون رو براي ما بنويسيد
بي صبرانه منتظريم

مهدي پويان
گردآوري:مجله اينترنتي دلگرم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا