دسته‌بندی نشده

تعیین جنسیت از منظر احادیث نبوی

در چندين حديث صحيح از پيامبر صلي الله عليه وسلم اسباب تشابه و يا جنسيت فرزند ذکر شده است، چنانکه انس رضي الله عنه مي گويد:

خبر تشريف فرمايي رسول الله صلى الله عليه و سلم به مدينه به عبد الله بن سلام رسيد. او نزد ايشان رفت و گفت: سه چيز از شما مي پرسم كه غير از پيامبران، كسي ديگر آنها را نمي داند:

1ـ نخستين علامت قيامت چيست؟

2 ـ نخستين غذايي كه بهشتيان مي خورند، چيست؟

3ـ به چه دليل، فرزند به پدرش، شباهت دارد و چرا به دايي هايش، شباهت دارد؟

حدیث نبوی

رسول خدا صلى الله عليه و سلم فرمود: «هم اكنون، جبريل مرا از اين امور، با خبر ساخت».

عبد الله گفت: از ميان فرشتگان، او دشمن يهود است. رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمود: «نخستين علامت قيامت، آتشي است كه مردم را از مشرق بسوي مغرب، سوق مي دهد. و نخستين غذايي كه بهشتيان مي خورند، زايدة جگر ماهي است.

اما در مورد شباهت فرزند، اگر هنگام همبستري، آب مرد سبقت گيرد، فرزند، شبيه او خواهد شد و اگر آب زن، سبقت بگيرد، فرزند شبيه او خواهد شد». عبد الله گفت: گواهي مي دهم كه تو پيامبرخدا هستي…

و در روايت ديگري از صحيح مسلم آمده، پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند:

هرگاه آب زن بر آب مرد غالب شد، فرزند شبيه دايي هايش خواهد شد، و هرگاه آب مرد بر آب زن غالب گرديد، فرزند شبيه عموهايش خواهد شد.

و باز در روايت ديگري از ام سلمه رضي الله عنها که در صحيح مسلم آمده، پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند:

آب مرد غليظ و سفيد است، و آب زن رقيق و زرد است، حال آب هرکدام (از زن يا مرد) غالب شد يا سبقت گرفت، فرزند شبيه وي خواهد شد.

اما در روايت از ثوبان رضي الله عنه که در صحيح مسلم آمده، بجاي تشابه فرزند به والدينش، از سبب جنسيت جنين گفته شده، چنانکه ثوبان از پيامبر صلي الله عليه وسلم روايت مي کند که ايشان فرمودند:

يعني: آب مرد سفيد و آب زن زرد رنگ است، هرگاه اين دو با هم ترکيب يافتند و مني مرد بر مني زن غالب شد، پس به اذن الله تعالي جنين مذکر خواهد شد، و هرگاه آب زن بر مني مرد غالب گرديد به اذن الله تعالي جنين مونث خواهد شد. (پس بايد متوجه اين نکته هم باشيم که احاديث فقط به تشابه فرزند اشاره نکرده اند، بلکه جنسيت جنين هم مطرح شده است).

اين احاديثي بود که به موضوع مورد نظر پرداخته بودند، اما اگر بخواهيم احاديث وارده را تفسير و شرح دهيم تا معناي آن بهتر بر ما روشن گردد، لازمست تا علاوه بر رجوع کردن به علم ثابت شده و قطعي روز، به الفاظ و کلمات حديث نيز دقت کنيم و معناي الفاظ حديث را اشتباه ترجمه و تفسير نکنيم.

البته اگر به ظاهر احاديث نظر کنيم، پس معناي ظاهري اين احاديث چنين است که – و الله اعلم – شباهت فرزند، و يا جنسيت جنين بستگي به غالب شدن آب (مني) يکي از زوجين دارد، يعني هرگاه مني مرد بر آب زن غالب شد پس جنين به اذن الله تعالي پسر خواهد شد، و بالعکس؛ يعني هرگاه آب (مني) زن بر مني مرد غالب شد، پس جنين نيز به اذن الله تعالي دختر خواهد شد، و همينطور در شباهت فرزند به والدينش…

اين برداشت از معناي ظاهري الفاظ احاديث تفهيم مي گردد، و ما نيز در وحله ي اول بايد قبل از تاييد هرگونه تفسير يا تاويل ديگري از اين احاديث، به معناي ظاهر حديث ايمان آورده و آنرا تصديق نماييم و نبايد از معناي ظاهري حديث عدول کنيم و به تاويلاتي چنگ زنيم که برپايه حدس و گمان و يا تفاسير نادرست هستند، چرا که پيامبر صلي الله عليه وسلم با زبان عرب با يارانش سخن گفته و معاني ظاهري الفاظ عربي در بين ملت عرب شناخته شده هستند، و خروج از آن معاني بدون دليل صحيح جايز نيست.

بنابراين تصديق معناي ظاهري حديث بر هر مسلماني واجب است، چرا که تصديق آن احاديث در حقيقت تصديق فرمايشات پيامبر صلي الله عليه وسلم است، و اگر علم پزشکي نتواند آن مفاهيم را ثابت کند، در ايمان و تصديق ما تاثيري ندارد چرا که علم انسانها هنوز به تکامل نرسيده و لذا نمي توان علم ناقص بشر را مبنا و معيار تصديق کلام خدا و رسول دانست، درحاليکه علم الله تعالي در کمال مطلق است.

اما به هرحال چون بعضي از علماي گذشته و معاصر سعي در تاويل و تفسير اين احاديث کرده اند تا معناي راجح آنرا بيان کنند، ما نيز سعي مي کنيم تا برخي از آن تاويلات و تفاسير را در اينجا ذکر کنيم تا مخاطبان بيشتر در جريان اختلافات مابين علما بر سر تاويل اين احاديث قرار بگيرند.

نخست بايد بدانيم آنچه که بيشتر باعث اختلاف برداشت علما از احاديث مذکور گرديده است، تفسير معاني الفاظ (سبق و علو) در متن احاديث است، و اينکه معناي آنها در زبان عربي بيشتر بر چه چيزي اطلاق مي گردد:

«فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا غَشِيَ الْمَرْأَةَ فَسَبَقَهَا مَاؤُهُ؛ كَانَ الشَّبَهُ لَهُ، وَإِذَا سَبَقَ مَاؤُهَا؛كَانَ الشَّبَهُ لَهَا».

«اِذَا عَلَا مَاؤُهَا مَاءَ الرَّجُلِ أَشْبَهَ الْوَلَدُ أَخْوَالَهُ وَإِذَا عَلَا مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَهَا أَشْبَهَ أَعْمَامَهُ».

البته اگر معناي رايج آنها را در نظر بگيريم؛ پس همان تفسير ظاهري را که در فوق بيان کرديم، فعلا بعنوان تفسير راجح برگزيده مي شود. اما علما در بيان تفسير الفاظ سبق و علو و حتي رابطه بين اين دو لفظ هم سخن گفته اند، که آيا سبق همان علو است يا باهم تفاوت دارند؟

بعضي از علما فرموده اند که سبق بر تقدم و جلو افتادن تعبير مي شود ولي علو بر غلبه کردن، و بعضي ديگر گفته اند که علو يعني ارتفاع و بلند شدن، و بعضي گفته اند که معناي علو يعني کثرت و حجم زياد (مني)، و بعضي ديگر گفته اند که سبق با علو يکي است و بعضي گفته اند گاهي در معنا موافقند و گاهي مختلف هستند و …

در بين معاصرين نيز علاوه بر اين اختلافات، بر سر تعريف (مَاءَ الْمَرْأَةِ) در حديث باز اختلاف بوجود آمده که آيا به معناي (تخمک) است يا (ترشحات رحمي) يا (چيزي شبيه مني مرد)؟!

در ابتدا نظرات جالب بعضي از علماي متقدم اسلام را در تفسير اين احاديث و نيز تفسير آنها از معناي سبق و علو مي آوريم:

امام مناوي رحمه الله در کتاب ” فيض القدير” در قسمتي از شرح حديث عايشه که روايت مي کند:

يعني:« ..ام سلمه صورتش را پوشيد وگفت: اي رسول الله! مگر زن هم احتلام مي شود؟ رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: «بلي، وگرنه چگونه فرزند، با مادرش شباهت پيدا مي كرد».

در شرح “فَبِمَ يُشْبِهُهَا وَلَدُهَا” گفته: «هرگاه آب زن بر آب مرد غالب شود، فرزند شبيه مادرش مي شود، و همينطور اگر آب مرد غالب گردد فرزند شبيه پدرش خواهد شد».

يعني ايشان از عبارت “غالب شدن آب مرد بر زن” استفاده کرده است.

و امام نووي رحمه الله در شرح صحيح مسلم مي گويد: «علما گفته اند: جايز است که علو (علا) در اينجا هم به معناي سبق (پيش افتادن در انزال) باشد، و همچنين جايز است که مراد از آن، کثرت و قوت (مني زن يا مرد) بر حسب کثرت شهوت (يکي از آنها) باشد».

و حافظ ابن حجر رحمه الله در کتاب “فتح الباري” گفته: «مراد از علو در اينجا (حديث عايشه) يعني سبقت گرفتن (در انزال)، زيرا هريک از (زن يا مرد) که (در انزال) سبقت گيرد شأن او غالب مي شود پس اين يک علو معنوي است، و اما آنچه که در روايت مسلم از حديث ثوبان رضي الله عنه آمده که: «مني مرد سفيد و آب (مني) زن زرد رنگ است، هرگاه اين دو با هم ترکيب يافتند و مني مرد بر مني زن علو يافت (غالب شد)، پس به اذن الله تعالي جنين مذکر خواهد شد، و هرگاه آب زن بر مني مرد علو يافت (غالب گرديد) به اذن الله تعالي جنين مونث خواهد شد».

(الفاظ) اين حديث مشکل است چرا که لازمه آن اينست که هرگاه مني مرد غالب شود نزديکي تشابه به عموها است و جنين نيز مذکر خواهد بود نه مونث، و همچنين عکس آن هم صادق است (يعني اگر مني زن غالب گردد شبيه دايي ها خواهد شد و جنين نيز مونث مي شود)، ولي گاهي تجربه برخلاف آن است چرا که بعضي اوقات (با وجود آنکه) فرزند پسر بوده ولي شبيه دايي هايش است نه عموهايش، و يا بلعکس (يا وجود آنکه فرزند دختر بوده ولي شبيه عموهايش است)، قرطبي گفته: تاويل حديث ثوبان مشخص مي کند که مراد و منظور از علو در حديث يعني سبقت گرفتن، و من هم مي گويم: آنچه ظاهر است همانست که جلوتر در تاويل علو در حديث عايشه آمد، و اما علو در حديث ثوبان بر ظاهر خود باقي مي ماند؛ يعني سبقت گرفتن (در انزال) علامت مذکر و مونث بودن است، و علو نيز علامت شباهت (داشتن به والدين) است و بدين ترتيب اشکال حديث برطرف مي شود، و گويا منظور از علو (غالب شدن) که سبب تشابه است بستگي به کثرت و زياد بودن (مني يکي از طرفين زن يا مرد) است بگونه اي که مني يکي از (زن يا مرد) مغلوب شده و بدين ترتيب شباهت حاصل مي شود،

و به شش حالت تقسيم مي شود:

اول: مرد زودتر انزال مي کند و کثرت مني او بيشتر است، که ذکوريت و شباهت حاصل مي شود.

دوم: عکس حالت اول است (يعني زن زودتر انزال مي کند و کثرت مني او بيشتر است، لذا اناثت و شبهت حاصل مي شود).

سوم: مرد زودتر انزال مي کند ولي کثرت مني زن بيشتر است، که در اينحالت جنين مذکر خواهد بود ولي شبيه زن (مادرش) مي شود.

چهارم: عکس حالت سوم است (يعني زن زودتر به ارگاسم مي رسد (زودتر انزال مي کند) ولي کثرت مني مرد بيشتر است، در اينحالت جنين مونث خواهد شد ولي شبيه مرد (پدرش) مي شود.

پنجم: مرد زودتر انزال مي کند ولي کثرت مني زن و مرد برابر و مساوي است، در اينحالت جنين مذکر مي شود ولي (لزوما) به يکي از (والدينش) شبيه نيست.

ششم: عکس حالت پنجم است (يعني زن زودتر به ارگاسم مي رسد ولي کثرت مني زن و مرد مساوي هستند، در اينحالت جنين مونث خواهد شد ولي (لزما) به يکي از والدينش شبيه نيست.

چنانچه از سخنان حافظ ابن حجر رحمه الله فهميده مي شود، ايشان شباهت فرزند به والدينش را نتيجه علو ( که علو را به کثرت و حجم مني تفسير کرده) مي داند و جنسيت جنين را نتيجه سبقت گرفتن (در انزال) دانسته است.

اما امام ابن قيم رحمه الله بر خلاف حافظ ابن حجر گفته که: سبقت يافتن يکي از (زن و يا مرد) در انزال سبب شباهت فرزند است، و علو يافتن (غالب شدن) حجم آب يکي از (زن يا مرد) سبب جنسيت فرزند است.

بر طبق قول ابن قيم؛ هرگاه يکي از طرفين (زن يا مرد) در انزال و ارگاسم بر ديگري پيش افتاد، فرزند شبيه او خواهد بود، وهرگاه آب يکي از طرفين بر ديگري غالب شد جنس جنين در مذکر يا مونث بودن موافق او خواهد بود.

و بنظر مي رسد اين راي به صواب نزديکتر باشد و همانطور که بعدا مي بينيم موافقت اين تفسير با علم محدود امروزي بيشتر است، و طبق علم پزشکي ثابت شده هرگاه حجم مني مرد بيشتر باشد به همان اندازه هم احتمال آنکه جنين مذکر باشد بالاتر مي رود. والله اعلم.

تعیین جنسیت از منظر احادیث نبوی

اما قبل از پرداختن به نظرات معاصرين در تاويل احاديث مورد مناقشه، با توجه به اينکه بعضي از آنها کوشيده اند تا با نظري به علم پزشکي در صدد تفسير حديث برآيند، لذا ما در اينجا مختصري از اسباب جنسيت و تشابه جنين را ذکر مي کنيم:

ثابت شده است که هر انساني خصوصيات ظاهري و وراثتي خويش را از والدينش به ارث مي برد که اين خصوصيات وراثتي ژنتيکي همراه اسپرم مرد و تخمک زن است.

و اما در مورد جنسيت جنين:

جنين از ترکيب رشد يافته ي اسپرم مرد با تخمک زن حاصل مي شود، يعني هرگاه اسپرم مرد، تخمک زن را بارور کرد و لقاح صورت گرفت، اين تخمک بارور شده به مرور شروع به تکثير سلول و رشد مي کند و به جنين تبديل مي شود، اما براي آنکه بدانيم که دختر يا پسر بودن جنين چگونه حاصل مي شود نخست بايد بدانيم که:

هر انساني (چه زن يا مرد) داراي 23جفت از کروموزوم ها هستند که از بين اين 23 جفت، فقط يک جفت آنها نقش تعيين کننده در جنسيت جنين دارد و به آن (‏Sex Pair‏) يا (زوج جنسي) گويند، ولي 22 جفت بقيه غير جنسي هستند.

از طرفي دو نوع کروموزم (X) و (Y) وجود دارد، که (Y) کروموزم نر و (X) کروموزم ماده نام دارد، و اين دو کروموزوم تعيين مي کنند که آيا جنين مذکر خواهد شد يا مونث؟

اسپرم مردان حاوي دو نوع مختلف از کروموزوم مي باشد: برخي از اسپرم ها داراي کروموزم (X) هستند و برخي ديگر داراي کروموزم (Y) هستند.

ولي تخمک زن تنها يک نوع کروموزم دارد و آن نيز کروموزم (X) است.

حال اگر از ميان ميليونها اسپرمي که در مني مرد وجود دارد، يک اسپرم از نوع (X) با تخمک زن که همواره از نوع (X) است بارور شود، جنين حاصل دختر خواهد شد (Xx)، و اگر اسپرمي از نوع (Y) با تخمک زن بارور شود، جنين حاصل پسر خواهد شد (Xy).

بنابراين زوج جنسي زنان شامل دو کروموزم (Xx) و زوج جنسي مردها نيز شامل دو کروموزم (Xy) مي باشد.

23 جفت از کروموزم هاي زن 22+ X + 22 + X = 44 + XX

23 جفت از کروموزم هاي مرد 22 + Y + 22 + X = 44 + XY

و باز نتيجه مي شود که: هر زني داراي يک زوج جنسي شامل دو کروموزم (Xx) و 22 جفت کروموزم غير جنسي است، و هر مردي داراي يک زوج جنسي شامل دو کروموزم (Xy) و 22 جفت کروموزم غير جنسي مي باشد.

پس بر طبق مطالب گذشته در مي يابيم که هرگاه اسپرم مرد از نوع (Y) موفق به بارور کردن تخمک زن شود، فرزند متولد شده به اذن الله تعالي پسر خواهد بود، و هرگاه اسپرم مرد از نوع (X) موفق به بارور کردن تخمک زن شود، فرزند متولد شده به اذن الله تعالي دختر مي شود،

بنابراين اسپرم مرد نقش تعيين کننده اي در جنسيت جنين دارد، و اگر تعداد اسپرمهاي (Y) در مني مرد بيشتر باشد، به همان اندازه احتمال پسر بودن جنين بالاتر مي رود، و بلعکس؛ اگر تعداد اسپرمهاي از نوع کروموزم (X) در مني مرد بيشتر باشد، احتمال دختر بودن جنين بالاتر مي رود، لذا پزشکان سعي مي کنند تا از روشهاي مختلف براي رسيدن به جنسيت مطلوب، درصد يکي از اين اسپرمها را در مني مرد بالا ببرند،

و يکي از اين روشها بالا بردن حجم مني مرد است، چرا که ثابت شده هرقدر حجم مني مرد زياد باشد چون اسپرم (Y) در آن بيشتر مي شود، بنابراين احتمال اينکه جنين پسر باشد بالاتر مي رود.

اسپرم از يک سر و يک دُم تشکيل يافته است که به طور کلي اندازه اسپرم هاي X اندکي بزرگتر از اسپرم هاي Y است و اين تفاوت اندازه بر روي سرعت حرکت اسپرم ها تأثير مي گذارد چنانچه سرعت حرکت اسپرمهاي Y بيشتر از اسپرمهاي X است که متعاقباً بر روي جنسيت فرزند تأثير دارد.

اما بايد متوجه يک نکته مهم بود که اين تنها نوع اسپرمهاي مرد نيست که در تعيين جنسيت جنين تاثير دارد، چرا که بار الکتريکي روي سطح تخمک و سطح يوني موجود در اطراف تخمک مي تواند تا حدودي در جذب اسپرماتوزوئيد X و Y نقش داشته باشد.

نقش تخمک زن در تعيين جنسيت:

درهنـــگام بــلوغ چرخه هاي منظم مـاهيانـــه در جنـــس مونث شــروع مي شــود که به آن چـــرخه هاي جنسي(sexual cycle) يا سيکل ماهيانه ناميده مي شود .

در هر چرخه تخمداني تعدادي فوليکول هاي اوليه تحت تأثير هورمون FSH شروع به رشد مي نمايد و در شرايط طبيعي يکي از فوليکول ها رشد کرده و به بلوغ مي رسد .

در داخل فوليکول ، تخمک وجود دارد که از برخورد تخمک با اسپرماتوزوئيد، نطفه يا سلول تخم تشکيل مي گردد. بستگي به اينکه اسپرماتوزوئيد X يا Y وارد تخمک شود، تخم حاصل تبديل به جنين دختر يا پسر خواهد شد .

بار الکتريکي روي سطح تخمک و سطح يوني موجود در اطراف تخمک مي تواند تا حدودي در جذب اسپرماتوزوئيد پسر و دختر نقش داشته باشد . آزمايش روي گونه هاي مختلف پستانداران نشان داده است که غشاء تخمک در دوره هاي زماني مختلف، آمادگي پذيرش يکي از اسپرم هاي حاوي X يا Y را بيشتر از ديگري دارد.

در سر هر اسپرم ، ناحيه اي وجود دارد که به بار الکتريکي حساس است و نقش اصلي در جذب اسپرم به طرف تخمک دارد و به محض ورود اسپرم به داخل تخمک لقاح انجام شده و در اطراف تخمک غشايي مقاوم ايجاد مي شود که اجازه ورود اسپرم هاي ديگر را به تخمک نمي دهد.

با اين مختصر، به ذکر آراي بعضي از معاصرين در تاويل احاديث مورد مناقشه مي پردازيم، قبلا يادآور مي شويم که بعضي از علماي معاصر موافق با آراي علماي متقدم تر از خود هستند، با اين وجود بعضي ديگر از اساتيد معاصر سعي کرده اند تا با نظر انداختن به علم جنين حديث را تاويل کنند.

اول: يکي از نزديکترين تحليلها از احاديث فوق را که عده اي از معاصرين نيز آنرا مطرح کرده اند، اينست که آنها معني (سبق) و (علو) در احاديث مذکور را از نظر معنا مشابه هم دانسته و گفته اند که علو و سبق به معني غلبه است، همانطور که امام قرطبي نيز سبق را به معناي غلبه دانسته است و به اين آيه استناد کرده است:

« فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ * عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَيْرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ» (معارج 40-41) . يعني: سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها که ما قادريم که جاى آنان را به کسانى بدهيم که از آنها بهترند؛ و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد.

که در اين آيه مراد از “مسبوقين” يعني مغلوب شدن، لذا بعضي از علما مانند امام قرطبي چنين گفته که معناي (سبق) در احاديث فوق يعني غلبه کردن..

بر اساس اين تفسير از معناي سبق و علو؛ و با توجه به اينکه قبلا ذکر شد که:

(اسپرم مردان حاوي دو نوع مختلف از کروموزوم مي باشد: برخي از اسپرم ها داراي کروموزم (X) هستند که حاوي صفت زنانگي مي باشند و برخي ديگر داراي کروموزم (Y) هستند که حاوي صفت مردانگي مي باشند.

ولي تخمک زن تنها يک نوع کروموزم دارد و آن نيز کروموزم (X) است.

حال اگر از ميان ميليونها اسپرمي که در مني مرد وجود دارد، يک اسپرم از نوع (X) با تخمک زن که همواره از نوع (X) است بارور شود، جنين حاصل دختر خواهد شد (Xx)، و اگر اسپرمي از نوع (Y) با تخمک زن بارور شود، جنين حاصل پسر خواهد شد (Xy).).

حال مي توان چنين تحليل نمود که مراد از حديث پيامبر صلي الله عليه وسلم که فرمودند:

«فَإِذَا اجْتَمَعَا فَعَلَا مَنِيُّ الرَّجُلِ مَنِيَّ الْمَرْأَةِ أَذْكَرَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَإِذَا عَلَا مَنِيُّ الْمَرْأَةِ مَنِيَّ الرَّجُلِ آنَثَا بِإِذْنِ اللَّهِ» صحيح مسلم.

يعني: هرگاه اين دو با هم ترکيب يافتند و مني مرد بر مني زن غالب شد، پس به اذن الله تعالي جنين مذکر خواهد شد، و هرگاه آب زن بر مني مرد غالب گرديد به اذن الله تعالي جنين مونث خواهد شد.

احتمالا اين باشد که هرگاه اسپرمي از نوع صفت زنانه يعني (X) بر اسپرمي با صفت مردانه يعني (Y) غلبه کند و در بارور کردن تخمک سبقت گيرد، در آنصورت جنين حاصل دختر خواهد شد، و اگر اسپرمي از نوع صفت مردانه يعني (Y) بر اسپرمي از نوع صفت زنانه يا (X) غلبه کند و در بارور کردن تخمک زن سبقت گيرد، در اينصورت جنين حاصل پسر خواهد شد.

و گفته اند که مراد از سبق يعني جلو افتادن، همانگونه که در نفر در مسابقه با هم شرکت کننده و يکي بر ديگري سبقت ميگيرد، بنابراين هرگاه کروموزم (Y) در بارور کردن تخمک بر کروموزم (X) سبقت گيرد و آنرا مغلوب کند، جنين حاصل پسر خواهد بود و يا بلعکس..

اين تحليل از آن جهت مي تواند تا حدودي مقبول باشد چون در حديث اشاره اي به ترکيب شدن (اسپرم با تخمک) شده است، چنانکه در حديث لفظ « فَإِذَا اجْتَمَعَا : هرگاه اين دو با هم ترکيب يافتند» آمده است، و شکي نيست آنچه که با هم ترکيب مي شوند در حقيقت اسپرم مرد با تخمک زن است، بنابراين لفظ « اجْتَمَعَا : ترکيب شدن» اين احتمال را تقويت مي کند که: مراد احاديث مذکور از سبقت گرفتن آب مرد بر آب زن، غالب شدن اسپرم حاوي صفت مردانه يا (Y) بر اسپرم حاوي صفت زنانه يا (X) باشد، والله اعلم.

اما حديثي که در مورد شباهت فرزند به والدينش است چنانکه پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند:

«اِذَا عَلَا مَاؤُهَا مَاءَ الرَّجُلِ أَشْبَهَ الْوَلَدُ أَخْوَالَهُ وَإِذَا عَلَا مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَهَا أَشْبَهَ أَعْمَامَهُ».

يعني: هرگاه آب زن بر مني مرد غالب شد، فرزند شبيه دايي هايش خواهد شد، و هرگاه مني مرد بر مني زن غالب گرديد، فرزند شبيه عموهايش خواهد شد.

در تحليل اين حديث چنين مي توان گفت: با توجه به اينکه خصوصيات ظاهري و وراثتي فرزند بستگي به ژنهاي وراثتي پدر يا مادرش است، لذا بنظر مي رسد که – با توجه به تفسير سبق و علو- هرگاه خصويات وراثتي حامل در اسپرم مرد بر خصوياتي وراثتي حامل در تخمک زن غلبه کند، در آنصورت فرزند شبيه پدرش يا عموهايش خواهد شد و بلعکس..

و البته اين حديث لزوما بدين معنا نيست که تماما شبيه پدر يا مادرش خواهد شد، بلکه به معني آنست که بيشتر خصوصيات وراثتي و ظاهري شبيه پدر يا مادرش خواهد شد. والله اعلم

دوم: تحليل ديگري را که عده اي ديگر از معاصرين آنرا مطرح کرده اند، بر اساس خاصيت قليايي مني و خاصيت اسيدي آب زن است.

ثابت شده است که مني مرد قليايي و آب زن اسيدي است، هرگاه اين دو به هم رسيدند و با هم جمع شدند، و آب زن بر مني مرد غلبه يافت (يعني خاصيت اسيدي ترشحات آب زن بر خاصيت قليايي آب مرد (مني) غالب شود)، در اينصورت سرعت حرکت اسپرمهاي مردانه يا (Y) تضعيف شده و لذا اسپرمهاي زنانه يا (X) سبقت گرفته و فرصت بارور کردن تخمک را از اسپرم مردانه يا (Y) مي گيرند و خود موفق به بارور کردن تخمک مي شوند و جنين دختر خواهد شد و بلعکس..

بنابراين اين حديث پيامبر صلي الله عليه وسلم که فرمود: «فَإِذَا اجْتَمَعَا فَعَلَا مَنِيُّ الرَّجُلِ مَنِيَّ الْمَرْأَةِ أَذْكَرَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَإِذَا عَلَا مَنِيُّ الْمَرْأَةِ مَنِيَّ الرَّجُلِ آنَثَا بِإِذْنِ اللَّهِ» صحيح مسلم.

يعني: هرگاه اين دو با هم ترکيب يافتند و مني مرد بر مني زن غالب شد، پس به اذن الله تعالي جنين مذکر خواهد شد، و هرگاه آب زن بر مني مرد غالب گرديد به اذن الله تعالي جنين مونث خواهد شد.

مي توان چنين تحليل نمود که مثلا هرگاه (خاصيت اسيدي) آب زن بر (خاصيت قليايي) مني مرد غالب شود، در آنصورت احتمال مونث بودن جنين بيشتر خواهد شد و بلعکس..

اين تحليل از حديث مذکور مورد تاييد پروفسور سعد حافظ مسلمان مصري که مقيم آمريکا و مدير مسئول دو مجله پزشکي نيز مي باشد قرار گرفته است، و نزديک به 34 جلد کتاب نيز نگارش کرده اند.

منبع: احادیث نبوی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا