آموزش کامل درس چهارم فارسی هشتم | سَفَر شکفتن
آموزش کامل درس چهارم فارسی هشتم |
حکیمی گفته است: «افسوس که جوان نمیداند و پیر نمیتواند». در میان سخنان و پندهای بزرگترها، این عبارت زیاد به کار میرود:
«ای کاش وقتی جوان بودیم، کسی به ما میگفت، چهکار کنیم تا در آینده وضع بهتری داشته باشیم»؛ یا اینکه «اگر کسی به من میگفت چهکار کنم، الآن حتماً وضع بهتری داشتم.»
اگر در پاسخ به حرف آنها بگوییم: «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است»، آه بلندی میکشند و میگویند: «هی! دیگر آن نیرو و انرژی جوانی در ما نیست». راست هم میگویند. آنها فرصتهای زیادی را از دست دادهاند. هر حرکت ثانیهشمار ساعت، ما را از فرصتهایی که در اختیارمان هست، دور میکند.
مبادا گذر شتابان عمر را مسخره بگیرید یا به حرف بزرگترهایتان گوش نکنید و از تجربههای آنان، بهره نگیرید. اگر چنین کنید، پانزده یا بیست سال دیگر، به خود یا به دیگری خواهید گفت: «ای کاش کسی را داشتیم که…».
به پانزده یا بیست یا حتّی سی سال دیگر فکر کنید. با قدرت خیال خود به آینده بروید. چه تصوّری از آیندهٔ خود دارید؟ حتماً در آن تصویر رویایی، به زندگی شیرین و موفّق میاندیشید. به شغل خوبی فکر میکنید که درآمدی عالی نصیب شما میکند. به احترام و اعتباری که برای خود کسب کردهاید، میاندیشید.
در نوجوانی، هرگز در خیال کسی نمیگنجد که در آینده به انسانی بیعاطفه و بد اخلاق تبدیل شود. تصوّر همه از آینده یک زندگی آرمانی، منطقی و سرشار از عشق و عاطفه و انسانیّت است.
زندگی کردن به یادگیریِ اصول و روشهایی نیاز دارد. زندگی، یک سفر است. مدّت این سفر برای عدّهای کم و برای عدّهای دیگر طولانی و پرفراز و نشیب است. اگر همیشه خود را یک مسافر به حساب بیاوریم، باید ویژگیهای یک مسافر دائمی را در خود ایجاد کنیم و مهارتهای لازم را برای کم کردن دشواریهای سفر و لذّت بخش کردن آن بیاموزیم.
وقتی شما میخواهید به کوهستان بروید، ابزار لازم برای کوهنوردی را همراه خود میبرید. هرگاه بخواهید در مراسم مذهبی، مثل «دعای کمیل» یا «نماز جماعت» شرکت کنید، خود را با آداب خاص و لباس مناسب که حسّ و حال مذهبی شما را بالا ببرد، آراسته میسازید.
سفر زندگی هم به مهارتهایی نیاز دارد که بدون آنها، زندگی آینده، پر مشقّت خواهد بود، مهارتهایی نظیر:
– خودآگاهی: شناخت تواناییها، نیازها، استعدادها و ضعفهای خود
– ارتباط موْثر: ارتباط درست و سنجیده با دیگران
– تصمیم گیری: تدبیر مناسب در موقعیّتهای مهمّ زندگی
– چیرگی بر احساسات و هیجانات: مهار احساسات گوناگون، مانند: عشق، خشم و نفرت، ترس و حتّی شادی
– تفکّر خلّاق: مهارت در کشف و نوآوری، جستوجوی راهحلهای جدید برای رویارویی با مشکلات
ما میتوانیم با توکّل به پروردگار و تلاش بیشتر به این مهارتها دست یابیم و زندگی خود را سرشار از طراوت و شکوفایی کنیم.
خودارزیابی (صفحهٔ 39 کتاب درسی)
1- چرا زندگی به یک سفر تشبیه شده است؟ چون زندگی هم مانند سفر پر فراز و نشیب است گاهی آرام و گاهی طوفانی و دشوار، برای عدهای کوتاه مدت و برای عدهای دیگر طولانیتر است.
2- علّت اصلی بحرانهای زندگی چیست؟ آشنا نبودن افراد با مهارتهای زندگی، عدم کسب مهارت در مسائل مختلف.
3- برای حلّ مشکل کمرویی یا گستاخی، چه باید کرد؟ بر عواطف و هیجانات خود غلبه کرد و ارتباط درست و موثر و سنجیدهای با دیگران برقرار کرد.
4- مهارتها چه تأثیری در زندگی ما دارند؟ کسب مهارتها و تفکر خلاق در کشف و نوآوری، در جستوجوی راه حلهای جدید برای رویارویی با مشکلات زندگی به ما کمک میکند.
دانش ادبی: یادآوری اجزای جمله و معرّفی اسم
سال گذشته آموختید که برای انتقال پیام به شنونده یا خواننده از «جمله» استفاده میکنیم. آن بخش از جمله که دربارۀ انجام عمل، رویداد یا ایجاد حالت، اطلاعاتی به ما میدهد، «فعل» جمله است. فعل، اصلیترین بخش جمله و محور معنایی آن است. معنی، هر فعل، تعیین میکند که چند بخش دیگر باید در جمله ظاهر شوند. برخی از فعلها مانند «رفت» تنها با گرفتن نهاد کامل میشوند؛ بعضی دیگر مانند فعل «خواند» علاوه بر نهاد، به مفعول هم نیاز دارند تا جملۀ کاملی را تشکیل دهند؛ گروهی دیگر از فعلها مانند «خرید» علاوه بر نهاد و مفعول، متمّم هم میگیرند تا معنی کاملتری را به شنونده، انتقال دهند.
اسم | فعل | ||||
نهاد | مفعول | متمّم | |||
فرهاد | – | – | – | – | رفت |
نرگس | داستان | را | – | – | خواند |
مینا | کتاب | را | از | فروشنده | خرید |
در جدول بالا به واژههایی که در ستون نهاد، مفعول و متمّم آمدهاند، توجّه کنید.
واژههایی مانند «فرهاد، نرگس، مینا، داستان، کتاب و فروشنده» برای نامیدن کسی یا چیزی به کار میروند و «اسم» هستند. اسم میتواند در جایگاه نهاد، مفعول و یا متمّم قرار گیرد و به ترتیب نقش نهادی، مفعولی و متمّمی پیدا کند.
با نگاه دقیقتر به اجزای جمله، میتوان نتیجه گرفت که اجزای اصلی تشکیل دهندۀ جمله، فعل و اسم هستند. فعل، فقط در جایگاه فعلی قرار میگیرد؛ اما اسم در دیگر بخشهای جمله میآید و نقشهای مختلفی را میپذیرد.
گفتوگو (صفحهٔ 41 کتاب درسی)
1- روایت «من عَرَفَ نَفسَه، فَقَد عَرَفَ رَبَّه: هرکس خود را بشناسد، خدای خویش را شناخته است» با کدام مهارت زندگی ارتباط دارد؟ خودآگاهی، شناخت تواناییها، نیازها، استعدادها و ضعفهای خود
2- برای دوستیابی و حفظ دوستان خوب، به چه مهارتهایی نیاز داریم؟ 1- ارتباط مؤثر، درست و سنجیده 2- چیرگی بر احساسات و هیجانات و مهار آنها
فعالیتهای نوشتاری (صفحهٔ 41 کتاب درسی)
1- شکل درست کلمههای زیر را بنویسید.
«استئدادها و ضعفها، محارتهای لازم، بهره و نسیب، احساسات و حیجانات، نضیر و مانند»
«استعدادها و ضعفها، مهارتهای لازم، بهره و نصیب، احساسات و هیجانات، نظیر و مانند»
2- بخشهای هریک از جملههای زیر را در جدول قرار دهید؛ سپس اسمها را جداگانه در یک سطر بنویسید.
– ندا آمد.
– حسین سیب خورد.
– علی روزنامه را به دوستش داد.
نهاد | مفعول | متمم | فعل |
ندا | – | – | آمد |
حسین | سیب | – | خورد |
علی | روزنامه | دوستش | داد |
اعداد، در متن املا همیشه با حروف نوشته میشوند؛ نظیر «هفت آسمان»، «چهارده معصوم»، «بیست» و…
شعرخوانی: شوق مهدی (عج)
گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟
گفتا: تو خود حجابی، ورنه رُخم عیان است!
گفتم که از که پرسم، جانا نشانِ کویت؟
گفتا: نشان چه پرسی؟ آن کوی، بینشان است!
گفتم: مرا غم تو، خوشتر ز شادمانی
گفتا که در ره ما، غم نیز شادمان است!
گفتم که سوخت جانم، از آتشِ نهانم
گفت: آن که سوخت، او را، کی ناله، یا فغان است!؟
گفتم: ز «فیض» بِپذیر، این نیم جان که دارد
گفتا: نگاه دارش، غم خانهٔ تو جان است!
فیض کاشانی
حتماً بخوانید: