دسته‌بندی نشده

آثار مخرب تنبلی در روایات و احادیث چیست ؟

عواقب تنبلی در دین اسلام چیست ؟

معنای تنبل در لغت و اصطلاح کسی که مایل به کار نباشد و تن به کار ندهد و کسی که از کار گریزان است.

در زبان عربی واژه‌ی “کسل” مترادف با تنبلی می‌باشد.

در اصطلاح علم اخلاق، به هرنوع بی‌میلی و بی‌رغبتی به کار ، تنبلی نمی‌گویند، زیرا در برخی از موارد، عامل گریزانی از کار، ضعف جسمانی و وجود یک بیماری جسمی است و گاهی نیز اهمیت نداشتن یک موضوع خاص در اعتقاد شخصی سبب بی‌رغبتی آن شخص برای انجام آن موضوع است، به‌طوری که اگر اهمیت موضوعی برایش قطعی شود، با چابکی و نشاط انجامش می‌دهد و همه‌ی جوانب کار را نیز رعایت می‌کند.

از این رو در علوم تربیتی به کسی تنبل اطلاق می‌شود که شخص بدون داشتن کوچک‌ترین ضعف جسمانی، مهم‌ترین کارهای خود را به تأخیر انداخته و یا با اکراه و اجبار انجام می‌دهد.

تنبلی در آیات

در قرآن از کسالت و تنبلی به‌خصوص در کارهای نیک و در راه عبادت خدا ، به زشتی یاد شده و این صفت از ویژگی‌های منافقان برشمرده شده است.

در دو آیه از آیات قرآن که از واژه‌ی “کُسالی” در توصیف منافقان استفاده شده، بر این معنا دلالت دارد«منافقان می‌خواهند خدا را فریب دهند در حالی که او آن‌ها را فریب می‌دهد و هنگامی که به نماز برمی‌خیزند، با تنبلی برمی‌خیزند و در برابر مردم ریا می‌کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی‌نمایند!»

«هیچ چیز مانع قبول انفاق‌های آن‌ها نشد، جز این‌که آن‌ها به خدا و پیامبرش کافر شدند، و نماز بجا نمی‌آورند جز با تنبلی، و انفاق نمی‌کنند مگر با اجبار.»

چون نماز وسیله‌ی پیدایش حالت ارتباط با خداوند متعال و ظهور عبودیت و خضوع در مقابل خداوند متعال است، آنکه منافق باشد، چون در باطن کافر و مخالف است و هم طالب ارتباط و توجّه نیست، اگر نمازی می‌خواند توأم با تکلّف و سستی خواهد بود.

افرادی هم که روی عادت نماز می‌خوانند، و هیچ‌گونه علاقه و توجّهی به حقیقت نماز که اظهار عبودیت و خضوع و خشوع است ندارند و از نماز جز حرکات آن را درک نمی‌کنند، و نماز را چون باری بردوش خود می‌بینند که باید آن را بر زمین نهند، در این خصلت مانند منافقان می‌باشند، و با سستی برای ادای این فریضه‌ی الهی قیام می‌کنند.

تنبلی در احادیث

در سخنان رسول خدا (ص) و ائمه‌ی اطهار (ع) نیز از تنبلی به زشتی یاد شده و همواره سفارش ایشان به دوستان و نزدیکان‌شان دوری از این صفت ناپسند بوده است:

رسول خدا (ص) به امیرالمومنین (ع) چنین سفارش می‌کند: «ای علی (ع) از دو خصلت دوری کن: آزردگی خاطر و تنبلی…»

این سفارش تنها به امیرمومنان (ع) نیست، بلکه توصیه‌ای است برای همه‌ی کسانی که جویای آسایش دنیا و آخرت هستند. برای همین، هرگاه در روایات و سیره‌ی پیشوایان معصوم (ع) توجه و دقت‌نظر می‌شود، مشاهده می‌گردد که آن‌ها نیز برای به دست آوردن آسایش هر دو جهان و رضایت خداوند مهربان، همواره در کار و تلاش و مجاهدت بوده‌اند و هیچ‌گاه دیده نشد که این بزرگواران بر اثر سستی و تنبلی کار خود را بر دوش دیگران نهند و چون خود را رهبر و پیشوای مردم می‌بینند از تلاش و کوشش باز ایستند.

آثار تنبلی در اسلام

آثار و نتایج تنبلی

بسیاری از عقب ماندگی‌های انسان‌ها چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی، مرهون همین خصیصه‌ی پلید سستی و بی‌حالی و تنبلی است. در اینجا به برخی از این آثار به عنوان نمونه اشاره می‌گردد.

1. ادا نکردن حق نتیجه تنبلی

پذیرش حقّ نیازمند ایستادگی و پایداری در راه آن است. بعضی از انسان‌ها گرچه دوست‌دار حق‌اند و میل به ادای وظیفه‌ی خویش در راه اجرای حق دارند، اما تن‌پروری و سستی مانع از انجام وظیفه می‌شود و همین امر سبب می‌گردد تا نتوانند وظایف خویش را در برابر خود و دیگران انجام دهند. امام صادق (ع) می‌فرماید: «از دو صفت بپرهیز: ملالت و تنبلی، اگر ملول باشی حق را تحمل نکنی و اگر تنبل باشی از ادای حق باز مانی».

حضرت علی (ع) می‌فرمایند:
«از تنبلی دوری کنید، زیرا هر کس تنبلی کند، نمی‌تواند حق خداوند را انجام دهد.»

کسی که در ادای حقوق دیگران سستی و تنبلی به خرج دهد، در احقاق حقوق خود نیز کاهل و تنبل خواهد بود. تأمین آزادی و احقاق حق هیچ‌گاه با تنبلی به دست نخواهد آمد.

2. فقر از نتایج تنبلی

از مخرّب‌ترین آثاری که تنبلی به دنبال دارد، دچار فقر شدن است. امیر مومنان (ع) در این باره چنین می‌فرماید:«آنگاه که همه چیز جفت گشت، تنبلی و درماندگی با هم جفت شدند، و “فقر” محصول و ثمره‌ی آن دو گردید.»

فقر و ناداری فکر و اندیشه‌ی آدمیان را به خود مشغول می‌کند و بنیان‌های اخلاقی را به سستی می‌کشاند و راه کفر و بی‌دینی را می‌گشاید. به درستی که نزدیک است کار فقر به کفر بکشد، و آن‌که معاش ندارد، اعتقاد به معاد هم ندارد.

3. سربار دیگران شدن از آثار تنبلی

از دیگر آثار و نتایجی که تنبلی به همراه دارد، محتاج و سربار دیگران بودن است.

امام صادق (ع) فرمود:
«در فراهم آوردن معیشت خود تنبل مباش، که بار دوش دیگری خواهی شد.»

با روحیه خواهش از دیگری نمی‌توان به خود باوری رسید. با تکیه به دیگران نمی‌توان راه دشوار «حیات طیبه» را هموار نمود. آنکه خود را محتاج دیگران یابد فاقد امید و نشاط و اراده است. انسان‌هایی که از درون زبون و خوار می‌شوند، در رویارویی با مشکلات بیرونی فاقد توانایی لازم برای حل آن‌هایند.

‌4. بی بهره از دنیا و آخرت

امام کاظم (ع) می‌فرماید، پدرم (ع) در سفارشی که به یکی از فرزندانش داشت چنین فرمود:«از تنبلی و ملالت بپرهیز! چه این دو، تو را از دست یافتن به بهره‌ات از دنیا و آخرت ، باز می‌دارند.»

آنان که زندگی خود را به تنبلی می‌آلایند و از تلاش و کوشش در زندگی این جهانی باز می‌مانند، زندگی آن جهانی خود را نیز تباه می‌سازند، زیرا کسی که نتواند برای زندگی ملموس و نزدیک خود برنامه‌ریزی کند، چگونه می‌تواند برای زندگی ناملموس و دور خود برنامه‌ریزی نماید؟

امام باقر (ع) می‌فرماید:«از مردی نفرت دارم که در کار دنیای خود تنبل باشد. آن کس که در کار دنیای خویش تنبل است، در کار آخرتش تنبل‌تر خواهد بود.»

‌5. نرسیدن به آرزوها نتایج تنبلی

حضرت علی (ع) می‌فرماید:«هرکه سستی و تنبلیش استمرار یابد، به آرزویش نرسد.»

آدمی در مسیر زندگیش در پی آرزوهایی است که همیشه فکرش را به خود مشغول می‌دارد. اگر این آرزوها دور و دست نیافتنی نباشد، امید به زندگی و تلاش و کوشش را بیش‌تر می‌کند.

اما انسان سست و تنبل فرصت‌ها را از دست داده، در نتیجه به هیچ‌یک از آرزوهای خود دست نمی‌یابد و همین امر سبب یأس و ناامیدی شده افسردگی را به همراه خواهد داشت.

6. برآورده نشدن حاجات از نتایج تنبلی

امام صادق (ع) به سفیان ثوری فرمود
:«… از پیامبر (ص) چنین رسیده است: “گروه‌هایی از امّت من دعایشان مستجاب نمی‌شود:… و مردی که در خانه می‌نشیند و می‌گوید: پروردگارا!

روزی مرا برسان! و به طلب روزی بیرون نمی‌رود.خدای بزرگ به او می‌گوید: ای بنده من! آیا راه را برای تو هموار نکردم و بدن سالم به تو ندادم، تا دنبال کار روی و روزی خود را به دست آوری؟… “»

7. عوامل تنبلی

خودکم‌بینی ، توقع بیش از حد از خود، پایین بودن سطح تحمل، کمال‌طلبی وسواس‌گونه، اشتیاق به لذت‌جویی کوتاه مدت، عدم اعتماد به نفس، نارضایتی از وضع موجود، عدم تسلط بر کار، نگرش منفی به کار، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران، احساس عدم مسؤولیت در برابر دیگران، لجبازی با دیگران، پرخاشگری انفعالی و… همگی از عواملی هستند که سبب بروز تنبلی و سستی در افراد مختلف می‌شوند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا