۱۰ رفتار اشتباه زنان که باعث طلاق می شود
طلاق یکی از بحران های جدی در زندگی زناشویی است که ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد. شاید طلاق به دلیل رفتار اشتباه زن باشد. زنان با نحوه رفتار اشتباه می توانند محیط خصمانه ای ایجاد کنند، جایی که هیچ احساس امنیت و راحتی باقی نخواهد ماند.
این مقاله از مجله دلگرم شامل نکاتی است آموزنده برای زنانی است که در معرض خطر طلاق قرار دارند و تصمیم دارند برای حفظ زندگی شان قدمی بردارند.
اشتباهاتی که منجر به طلاق و جدایی می شود.
1. استفاده از کلمات نیش دار(زخم زبان زدن) و پرحرفی
اگر چه مردان از لحاظ جسمی قوی تر هستند، زنان زبان تیز تری دارند. به طور متوسط، زنان تقریبا سه برابر بیشتر از مردان صحبت می کنند. به طور متوسط زنان روزشان را با حدود 20000 کلمه به اتمام می رسانند، در حالی که شوهر، رئیس، دوست یا شریک کاری (جنس مذکر) 7000 کلمه در روز به زبان می آورند. زنان سخنگو هستند و آموخته اند که چگونه از کلمات برای اثربخشی بیشتر استفاده کنند.
زنان در به کار بردن تیز ترین کلمات برای شرمسار کردن، تحقیر و محکوم کردن همسرشان مهارت دارند. واژه ها مانند خمیر دندان هستند. هنگامی که بیرون می آیند، دیگر قابل بازگشت به جای خود نیستند. با وجود ابراز تاسف و پشیمانی از اشتباه، به هرحال شما به شریک زندگی تان آسیب رسانده اید. با یک دنیا ابراز تاسف و پیشمانی، کلمات نیش داری که نثار همسرتان کرده اید بازگشت نخواهند داشت، زیرا زخم زبان هایتان قلب او جریحه دار ساخته است. به جای این که از کلمات به عنوان یک سلاح استفاده کنید، آنها را به عنوان یک مرهم شفا دهنده برای راحتی و آسایش خانواده استفاده کنید، از کلمات برای تشویق و ترغیب همسرتان استفاده کنید. کلمات مثبت بکار ببرید و همانطور که مادر بزرگ همیشه می گفت، “اگر شما نمی توانید چیز خوبی بر زبان بیاورید، پس هیچ چیز نگویید”.
2. انتظارات غیر واقعی داشتن
اگر برای تحقق رویاهایتان از همسرتان انتظار دارید، و زمانی که رویاهایتان به تحقق دست نمی یابند، مدام نگرانی و عدم رضایتتان را به همسرتان تزریق می کنید، این اشتباه باعث فروپاشی و نابودی رابطه و منجر به طلاق خواهد شد. پس اگر احساس عدم رضایت دارید، در ابتدا واقعیت زندگی را بررسی کنید. سعی کنید انتظاراتتان با واقعیت زندگی تان تناسب داشته باشد و انتظارات غیر واقعی را کنار بگذارید، در اینصورت در زندگی خوشحال تر و خشنودتر خواهید بود. انتظارات غیر واقعی از همسر یا فرزندتان چیزی غیر عملی و دور از دسترس است. پس سعی کنید خودتان باعث خشنودی و رضایت خودتان باشید نه اینکه از دیگران توقعات بیجا داشته باشید.
تصور کنید اگر شما یک دوست برای کل زندگی تان داشته باشید، آیا آن یک نفر برای شما کارساز خواهد بود؟ آیا کافی است؟ اکثر زنان تعدادی دوست در زندگی شان دارند که با هرکدام در یک موقعیت و زمان همراه بوده اند. مثلا با یک دوستشان به خرید می روند. یک الی دو دوست در محل کار دارند. با یک دوست به مراسم مذهبی می روند. با یک دوست ترجیح می دهند عصرها به کافی شاپ بروند و گپ بزنند و…
پس هر شخصی در زندگیِ شما یک نقش و رول متفاوت را ایفا می کند. هیچ چیز قابل توجهی نیست، فقط نقش آنها از همدیگر متفاوت است. اگر انتظار داشته باشید که شوهرتان شما را کامل کند و خوشبختی ابدی را برایتان به ارمغان بیاورد، نه تنها او را به سمت شکست سوق داده اید، بلکه خودتان را برای ناامیدی آماده ساخته اید. به جای این که انتظار داشته باشید یک نفر تمام نیازهایتان را برآورده سازد، سعی کنید دایره نفوذتان را گسترش دهید تا افراد مختلف و موهبت ها و موقعیت های مختلف را در زندگی تان جذب کنید و بیشتر از همه، به خودتان توجه کنید. راه هایی را برای احساس خوشحالی و کامل بودن به عنوان یک فرد بیابید. به جای این که در جستجوی شخص دیگری برای کامل شدن و شاد بودن باشید، باید در جستجوی شادی درون خودتان باشید، سپس راه هایی را برای به کمال رساندن زندگی یکدیگر جستجو کنید.
3. استفاده از کلمات انتقادی و کنایه آمیز همراه با ایما و اشاره
برخی از زنان برای نشان دادن بی احترامی به شوهر و عقایدش از این روش استفاده می کنند. باید بدانید که روحیه مردان زیر رگبار کلمات انتقادی آشفته و بهم ریخته می شود . نتیجه این رفتارتان این است که شوهرتان ساکت مانده، از شما کناره گیری می کند و یا مهربانی و تایید را در جای دیگری بیرون از منزل جستجو می کند، زیرا مردان به محبت و تایید نیاز دارند. پس مواظب باشید که علت های طلاق و جدایی را ریشه کن کنید.
آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که در حال حرف زدن باشید و کسی شما را در همان حال ترک کند بدون آن که به حرف های شما گوش کند؟ هنگامی که شروع به انتقاد و ایراد گرفتن از شوهرتان می کنید، او احساس می کند مورد هجوم قرار گرفته و احساس می کند زحماتش بی ارزش شده است. پس به جای این که مدام انتقاد کنید کمی به حرف های همسرتان گوش دهید، اگر می خواهید سوال بپرسید، صبر کنید تا صحبت هایش تمام شود. وسط صحبت های همسرتان نپرید. اجازه دهید او با صحبت چند دقیقه در مرکز توجه تان باشد. و اگر قرار است شام را آماده کنید، از او بخواهید برای کمک به شما به آشپزخانه بیاید. به او بگویید که دوست دارید در مورد بقیه برنامه روزانه اش بدانید. به او فرصت صحبت کردن را بدهید و در عوض شما شنونده باشید.
یک رفتار اشتباه دیگر این است که هنگام صحبت همسرتان همزمان با تغییر حالات چهره( میمیک صورت)،چشمانتان را به اطراف می چرخانید. زنان این شیوه را برای تخریب کردن روحیه همسرشان انجام می دهند، که نشانه بی توجهی به صحبت های همسرشان است. این کارها را زمانی که دختر نوجوانی بودید نیز با حالات دفاعی به طرف مقابلتان نشان می دادید یا شاید زمانی که دختر خودتان این رفتار را برای اعتراض خودتان انجام می دهد، دیده باشید. سعی کنید در رابطه زناشویی بی ادب و گستاخ نباشید، حتی اگر تا ابد در کنار همسرتان خواهید ماند. ، پس به جای این که چشمانتان را بچرخانید یا سر خود را تکان دهید یا ادا در بیاورید، سعی کنید تمام توجه خود را به او معطوف کنید، به او نگاه کنید و به حرف هایش گوش دهید. سعی کنید بنیان خانواده را محکم تر کنید نه این که عشق تان را نابود کنید.
4. تحقیر و کوچک کردن همسر در مقابل دوستان یا خانواده
هنگامی که شما همسر تان را تحقیر می کنید، نه تنها شوهرتان را در جلو چشمان اطرافیان خرد می کنید.، بلکه ارتباط خانواده و دوستانتان را با همسرتان سمی و زهرآلود می کنید. شما آنها را مجبور می کنید طرفدار شما باشند و البته که طرفدار شما خواهند بود، زیرا آنها می خواهند به شما وفادار باشند. باید گفت دوستان و خانواده تان در خانه شما زندگی نمی کنند بنابراین آنها اتفاقاتی را که روز به روز برایتان رخ می دهد را نمی بینند. آنها کارهای خوبی را که شوهرتان برایتان انجام می دهد را نمی بینند. تنها دیدگاه آنها از شوهرتان همان چیزی است که شما به آنها زبانی می گویید. اگر شما به طور مداوم بدبختی و تحقیر همسرتان را در جلو چشم خانواده و اطرافیان تکرار کنید، آن ها همسرتان را به عنوان یک شریک بد و بی ملاحظه تصور می کنند.
با تحقیر و انتقاد از همسرتان، دیدگاه خانواده تان نسبت به همسرتان تغییر می کند. حتی هنگامی که شما دیگر زخم زبان ها را کنار گزاشته باشید و همه چیز در خانه بسیار عالی باشد، آنها هنوز هم به همسرتان دیدی منفی دارند، زیرا دوستان و اعضای خانواده تان شما را دوست دارند و می خواهند از شما در برابر خطر و آسیب محافظت کنند. اگر به طور مداوم به شوهرتان با دید منفی صحبت می کنید، پس به این معنی است که از خانواده و اطرافیان تان می خواهید از شما و فرزندانتان در مقابل هیولایی که با او ازدواج کرده اید محافظت کنند، حتی اگر واقعا هیولا نباشد.. هنگامی که شما از همسر خود همانند یک زن ضعیف و مظلوم صحبت می کنید، اطرافیان و خانواده تان در مقابل همسرتان رفتار غیر قابل جبرانی خواهند شد، در این صورت شما زندگی تان را از هم فروپاشیده اید. همسرتان هرگز نمی فهمد که چرا دوستان و اطرافیانتان او را دوست ندارند و چرا مادرتان نسبت به او مظنون و تنگ نظر شده است.
پس به جای تلاش برای عذر خواهی، هرگز این مسیر اشتباه را شروع نکنید. هنگامی که از شوهر خود سخن می گویید، از کلمات مثبت دلگرم کننده و روحیه بخش استفاده کنید. اگر همسرتان واکنش تند و سریعی انجام داد، لازم نیست که آن موضوع را برای هرکسی که می شناسید تعریف کنید و اغراق و پرگویی کنید. شکایات مداوم علیه همسر یک دیوار بین شوهر و دوستان و اطرافیانتان ایجاد می کند که هرگز او نمی تواند بر آن غلبه کند و بین شما نیز فاصله ایجاد کرده و منجر به طلاق و جدایی می شود.
5. خودداری از ابراز محبت و رابطه جنسی
این رفتار اشتباه می تواند موجب فاصله بزرگ بین شما و حتی منجر به طلاق شود، چه شما آن را بفهمید یا نه. مردان نسبت به زنان متفاوت هستند. شوهرتان از لحاظ فیزیکی به برقراری رابطه جنسی نیازمند است. این تنها چیزی نیست که از شما می خواهد، چیزی است که او از لحاظ فیزیولوژیکی به آن نیاز دارد. هنگامی که شما نیاز جنسی اش را برآورد نمی کنید در واقع به نیازهایش توجه نکرده و احترام نگزاشته اید ؛ موضوع در مورد اینکه آیا رابطه جنسی را دوست دارید یا دوست ندارید نیست. خیلی مهم تر از آن است. همسرتان نیاز دارد که در سطح فیزیکی با شما ارتباط برقرار کند، چه خلق و خو و حوصله داشته باشید یا خیر.
همانطور که شما در زندگی به آرامش عاطفی نیاز دارید، همسرتان نیاز به آرامش فیزیکی دارد. هیچ چیز اشتباهی وجود ندارد بلکه فقط شما با یکدیگر متفاوت هستید. در حالی که شما نیاز دارید که نیازهای عاطفی تان برآورده شود، پس مهم است که به نیازهای همسرتان نیز توجه کنید. به این موضوع فکر کنید؛ اگر همسرتان به مدت سه روز با شما صحبت نکند چه اتفاقی برایتان رخ میدهد؟ یک هفته چطور؟ یک ماه کامل چطور؟ ناخوشایند است ، درسته؟ به همین ترتیب، غیر عادلانه است که نیازهای جنسی او را برآورد نسازید. شما با مردی که دوستش دارید و خودتان انتخاب کرده اید در ارتباط هستید و انتظار دارید نیازها و خواسته های زندگی تان برآورده شود. به همین ترتیب، پس شما هم باید نیازهای او را برآورده کنید، صرف نظر از این که آیا شما همان نیازها و خواسته ها را دارید یاخیر.
6. نادیده گرفتن بینش، نظرات و توصیه های همسرتان
مردان و زنان در بسیاری سطوح متفاوت هستند. مردان حلال مشکلات دیگران هستند و زنان فقط شنونده درد و دل ها هستند. از نظر طبیعی، اگر مشکلی را به همسرتان بازگو کنید، او برای حل مشکل تلاش خواهد کرد این از ویژگی های مردان است که بیشتر به دنبال راه حل هستند تا اینکه فقط شنونده باشند. هنگامی که شما توصیه و نظرات همسرتان را رد می کنید به این معناست که شما به او ارزش نمی دهید. هنگامی که شما با مشکل یا نگرانی به سمت شوهر خود می آیید، او یک برنامه عملی برای حل و فصل مشکل پیشنهاد خواهد داد. شاید همان کاری نباشد که می توانید انجام دهید، اما او به هر حال راه حلی ارائه می دهد. حداقل کاری که شما می توانید انجام دهید این است که به پیشنهادش گوش دهید، و از همسرتان برای نظراتش تشکر کنید. قبل از اینكه توصیه های همسرتان را رد کنید ، زمانی را صرف فکر كردن به راهنمایی هایش کنید. فکر می کنم در مورد آنچه که او می گوید و پیشنهاد می دهد فکر کنید. البته شما مجبور نیستید همه چیزهایی را که پیشنهاد می دهد انجام دهید، اما گوش دهید و در مورد آن فکر کنید.
اگر فقط میخواهید گله و شکایت کنید و فقط به درد و دل نیاز دارید با یکی از دوستانتان(خانم) تماس بگیرید زیرا دوستانتان شنوندگان خوبی هستند. بر خلاف مردان، زن ها فقط شنونده هستند نه حلال مشکلات.. زنان دوست دارند بیشتر در مورد مسائل حرف بزنند نسبت به اینکه راه حلی ارائه دهند. گاهی اوقات شما فقط نیاز به یک شنونده دارید، نه یک راه حل. اگر زمانی به شنونده نیاز داشتید، شاید شوهرتان فردی نیست که باید به او نزدیک شوید.
اگر فقط نیاز به حرف زدن دارید به همسرتان پیشاپیش بگویید که به راه حل نياز نداريد، فقط گوش دادن کافی است. او ممکن است همچنان پیشنهاد هایی را ارائه دهد، اما اگر قبل از پرحرفی تان به او بگویید که نیازی به راه حل ندارید، و فقط می خواهید از لحاظ روحی تخلیه شوید، دراینصورت از این که نیازی به توصیه هایش ندارید ناراحت و دلخور نمی شود و گاهی اوقات می توانید همسرتان را سوپرایز کنید و از مشاوره و توصیه هایش پیروی کنید، زیرا ممکن است راه حل هایش موثر و مفید باشد.
7. تضعیف اقتدار همسر و به دوش انداختن مسئولیت کامل خانواده
در هر سازمانی باید یک رهبر وجود داشته باشد، یعنی کسی که مسئول امور باشد. معمولا، کسی که مسئولیت بقیه را بر عهده دارد، باید کسی باشد که حرف نهایی را می زند. خانواده ها و روابط بسیار شبیه به هر سازمان دیگری هستند. کسی باید مسئولیت امور خانواده را به عهده داشته باشد و زمانی که مشکلی در خانواد پیش بیاید کسی باید مسئولیت کامل را به عهده بگیرد و بقیه اعضا خانواده بتوانند مسئله را با او درمیان بگذارند.
البته، اگر می خواهید می توانید مسئولیت خانواده را بر عهده بگیرید. انتقاد کردن از شخص مسئول آسان است همچنین فکر کردن به اینکه که شما می توانید بهتر مسئولیت را بر عهده بگیرید، آسان است. اما باید بدانید که سخت ترین موقع زمانی است که باید مسئولیت پذیر باشید. پس به جای تصمیم گیری بدون در نظر گرفتن شوهرتان و یا سرزنش کردن او، تلاش کنید تا با هم مسئله را حل کنید. شما نیز می توانید تصمیم بگیرید که چگونه هر کاری باید انجام شود، و زمانی که تصمیم گیری لازم باشد، می توانید حرف نهایی را پیشنهاد دهید.
به احساسات و ترس های خود توجه نکنید (به عنوان مثال من می ترسم شوهرم تصمیم بدی بگیرد. من احساس می کنم خودم بهتر تصمیم می گیرم). احساسات و ترس ها را کنار بگذارید ( مثلا، من مسئول مراقبت از خانواده هستم. می ترسم هیچکس در خانواده به من احترام نگذارد.). همچنین به تصمیمی که همسرتان می گیرد، سپاسگزار باشید. البته شما می توانید با احترام با تصمیم همسرتان نیز مخالفت کنید، بدون اینکه حالت تهاجمی داشته باشید و همسرتان را خرد کنید.
8 اگر هرگز خوشحال نباشید.
یکی از اشتباهاتی که باعث نابود شدن رابطه زناشویی و منجر به طلاق می شود، فکر کردن به ناکامی و نارضایتی از رابطه است. هدف ازدواج باید صلح و آرامش و شادی باشد. به این ترتیب شما ملزم هستید که خوشحال باشید. اگر هدف این است که باید زوج خوشحالی باشید، شما باید خودتان را کنترل کنید. تنها خودتان می توانید خودتان را خوشحال کنید. اگر اعتقاد داشته باشید که شادی شما از طریق دیگران به دست می آید و یا از طریق چیزها یا شرایط خارجی، خوشحالی بدست می آید، پس هرگز خوشبخت نخواهید شد. شما مسئولیت شادی خودتان را بر عهده دارید این یک تصمیم است شما می توانید انتخاب کنید که ناامید و ناراضی و ناراحت باشید، یا می توانید خشنود باشید، برای بهبود رابطه تان تلاش کنید و خودتان را به عنوان فردی که دوست دارید باشید نشان دهید.
هیچ لزومی به ابراز ناراحتی، تلخی و افکار منفی مزاحم نیست. هر شخصی ممکن است احساس خستگی، ناامیدی و ناخشنودی داشته باشد. کسی نیست که سرزنش تان کند. این شمایید که باید تصمیم بگیرید که با چه طرز فکری به زندگی نگاه کنید. شما می توانید مسیر دیگری را انتخاب کنید. هر روز تلاش کنیدکه با بهترین طرز فکر وارد رابطه شوید. صرف نظر از اینکه چه چیزی اتفاق می افتد، شما باید طرز فکرتان را تغییر دهید. فاصله شما از صلح و آرامش فقط یک طرز فکر مثبت است. هر روز به خود یادآوری کنید، من می توانم به جای عجز و ناکامی صلح و آرامش را ببینم. سپس، برای درک آرامشی که در دسترس است، تلاش کنید.
9. تضعیف روحیه همسرتان و فشار روحی
اگر از مردان بپرسید، اکثر مردان بر این باورند که همسرشان معنوی تر و به اصول اخلاقی پایبندتر از خودشان است. اغلب زنان هم موافق هستند. زیرا زن خودش را گناهکار یا خطاکار نمی بیند. زن احساس می کند بزرگترین “گناهش” ناامیدی از خرابکاری ها و شکست های شوهرش و نقص و کمبودهای فرزندانش است. باید گفت معمولا زنان رفتار اشتباهشان را قبول دارند، اما آن را به تغییرات هورمونی بدن، قاعدگی، عدم تعادل شیمیایی و دوران کودکی نا امن ربط می دهند.
زن احساس می کند که حق دارد به هر خطا و لغزش و اشتباهِ همسرش حمله ور شود ، اشتباهات شوهرش را زیر ذره بین بگذارد و به خطاهایش اشاره کند. باید بدانید که شما روح القدوس شوهرتان نیستید. برای اصلاح هر نقص و خطای جزئی که در شخصیت همسرتان می بینید اقدام نکنید. البته انتخاب با شماست که چکار کنید. اما به علت های طلاق کمی فکر کنید.
10. اشتباه درانتخاب همسر
با مردی قرار ملاقات می گذارید در حین همنشینی و صحبت متوجه خطا و اشکالات کوچکی در وجود او می شوید. مثلا زود از کوره در رفتن و عصبانی شدن مثل عصبانیت های پدرتان. یا متوجه مصرف الکل یا بر زبان آوردن برخی کلمات زننده می شوید . اما شاید بخودتان بگویید “بعد از اینکه ازدواج کردیم او را ادب خواهیم کرد.” این طرز فکرتان اشتباه است.
یادتان باشد شما نمی توانید هیچ مردی را پس از ازدواج ادب کنید. همان مردی که الان قرار ملاقات برای ازدواج گزاشته اید، پس از ازدواج همان شخصیت را خواهد داشت. اگر روز اول ملاقات ذاتا مهربان بود، پس همچنان مهربان خواهد بود. یا همانند روز ملاقات معتاد ، عیاش یا رفیق باز خواهد بود. شما نمی توانید ماهیت اصلی کسی را تغییر دهید. شما نمی توانید با گله و شکایت یا غر زدن و اخم کردن کسی را تغییر دهید. اگر رابطه شما در روز اول دیدار، خشک و بی عاطفه باشد، پس از ازدواج نمی توانید آن را اصلاح کنید. شوهرتان پس از ازدواج مسئولیت پذیر تر ، قابل اعتماد تر یا عاشق تر نخواهد شد. بنابراین اگر شما یک شوهر خوب و سربراه می خواهید، یک مرد خوب را بیابید و با او دیدار داشته باشید و سپس ازدواج کنید.
هدف اصلی ازدواج باید صلح و شادی و آرامش باشد. اگر زندگی تان استرس زا است، و در معرض خطر طلاق و جدایی هستید، بینش و نگرش خودتان را تغییر دهید. شما می توانید به جای استرس، صلح و آرامش را در زندگی تان مهیا کنید. پس طرز فکرتان را تغییر دهید. شما از صلح و آرامش فقط به اندازه یک طرز فکر مثبت فاصله دارید. اگر احساس ناراحتی و نارضایتی دارید، به دنبال چیزهایی باشید که خواسته هایتان را برآورد می کند.. ساده ترین راه حل این است: فقط باید خشنود باشد و تنها فردی که می توانید تغییر دهید، خودتان هستید.
دوستان از اینکه با مجله دلگرم همراه بودید سپاسگزاریم. می توانید نظرات خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
ترجمه و گردآوری
سهیلا مقصودی
بخش نکات زناشویی مجله دلگرم