دسته‌بندی نشده

چگونه مجاز و استعاره را از هم تشخیص دهیم ؟

مجاز با استعاره چه تفاوتی دارد؟

یکی از آرایه‌های ادبی در ادبیات فارسی مجاز می‌باشد که در لغت به معنای طریق (راه راست)، گذشتن و عبور کردن و راه گذر است؛ و در اصطلاح علم بدیع به کلمه‌ای که شاعر در کلام می‌آورد ولی معنای دیگری غیر از معنای حقیقی را مد نظر قرار می‌دهد.

در اصطلاح ادبی مجاز به لفظی گفته می‌شود که شاعر در کلام می‌آورد و معنای دیگری غیر از معنای اصلی و ظاهری آن را در نظر دارد و با بکار بردن قرینه‌ ذهن مخاطب را از معنای ظاهری به معنای باطنی مورد نظر خود رهنمون می‌کند.

بنابراین، در مجاز لااقل باید دو معنا باشد که میان آنها «علاقه» و ارتباطی وجود دارد و گوینده کلام با آوردن «قرینه‌ای» در کلام خود، ذهن شنونده را از معنای حقیقی منصرف سازد و به معنای مجازی کلام برساند.

استعاره (در تمام زبان‌های اروپا: Metaphor) یک روش در فن بیان است به معنای به‌کاربردن یک واژه یا عبارت به‌ جای عبارت دیگر بر اساس شباهت بین آنها. استعاره اهمیت بسیاری در شعر و ادب جهان دارد به طوری که شعر را کلامی مبتنی بر استعاره و اوصاف آن دانسته‌اند.

اولین بار استعاره به‌وسیلهٔ ارسطو به عنوان گونه‌ای از تشبیه تشریح شد، به‌واقع می‌توان گفت استعاره همان تشبیه است که مشبه یا مشبهٌ‌به آن حذف شده باشد.

برای مثال، «گریهٔ ابر بهاری» استعاره است که زیرساخت آن چنین جمله‌ای است: ابر بهار مانند انسان می‌گرید؛ از این زیرساخت مشبهٌ‌به حذف شده و تنها مشبه و ویژگی پایهٔ محذوف باقی مانده‌است.

فرق مجاز و استعاره

چگونه مجاز و استعاره را از هم تشخیص دهیم ؟

مجاز: چنان چه واژه ای در معنی واقعی اش به کار نرود “مجاز” است.

به عبارتی ساده چنان چه به جای چیزی “محل یا جز و کل” چیزی را به کار ببریم:

  • بر آشفت ایران و برخاست گرد.
  • به کشتن دهی سر به یک بارگی
  • دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد.
  • مر زبان را مشتری جز گوش نیست.
  • همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود.
  • که زبند غم ایام نجاتم دادند.

در مثال های بالا ایران مجاز از “مردم” به علاقه ی محل : بر آشفت ایران و برخاست گرد.

سر مجاز از “کل وجود “به علاقه ی جز : به کشتن دهی سر به یک بارگی.

دست مجاز از “انگشت “به علاقه ی کل : دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد.

زبان مجاز از “سخن”به علاقه ی ابزار : مر زبان را مشتری جز گوش نیست.

انفاس مجاز از “سخنان یا نصایح” :همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود.

استعاره : استعاره نیز نوعی مجاز به علاوه تشبیه است ،چرا که “مشبه به “را به جای مشبه به کار می بریم:

  • غضنفر(شیر) بزد تیغ بر گردنش.
  • دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی .
  • ای دیو سپید پای دربند.

در مثال های بالا واژه هایی غیر واقعی در استعاره به کار برده شده است. یعنی در اصل “مشبه به “اند؟

غضنفر : استعاره از “حضرت علی” (غضنفر بزد تیغ بر گردنش)

زندان: استعاره از “دنیا” (دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی)

دیو سپید: استعاره از “دماوند” (ای دیو سپید پای دربند)

separator line

بیشتر بخوانید:

معرفی پرنده هما و جایگاه آن در ادبیات و فرهنگ فارسی + آلبوم

مجموعه ای از بهترین اشعار کارو دردریان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا