دسته‌بندی نشده

پاراگراف تيكه سري پنجم

پاراگراف تیکه سری پنجم

ديوونه اون پاراگرافي ام كه خواستيم بريم پيك نيك

بعد يه دونه پفك خريدم 2هزار تومن

نوشته های مشابه

وقتي بازش كردم 6 دونه توش بود.

اون لحظه فقط به اين فكر ميكردم كه

موقع رفتن نفري يه دونه بخوريم يا موقع برگشتن كه بيشتر حال بده!!!!!

پاراگراف تیکه سری پنجم

جديدا يه ضرب المثل هست كه ميگه:

” به جاي اينكه يه پسر رو آرايش كني ،‌بهش آرايش كردن رو ياد بده”

من بي صبرانه منتظر همچين پاراگرافي هستم كه مردم

اين ضرب المثل رو سرلوحه رفتارشون با پسرهاي خوشگل مشگل و تو دل برو كشورمون قرار بدن. بيايين دست به دست هم براي اين ترويج فرهنگ تلاش كنيم….

پاراگراف تیکه سری پنجم

چند شب پيش از كلانتري زنگ زدن به دايي كه بيا پسرت بازداشتگاهه

ما هم با دايي رفتيم كلانتري و سند گذاشتيم اومد بيرون

دايي تو اوج عصبانيت گفت : بس كن اين مسخره بازي هارو

تا كي من و مادرت نگران باشيم؟ ديگه نميخواييم نگرانت باشيم؟

بعد پسر داييم با يه اعتماد به نفس و قيافه حق به جانب برگشت به داييم گفت:

شما نبايد نگران من باشيد ،‌من زدم دماغ اون رو خورد كردم..!!!

بعد داييم با اين حرف پسرش دقيقا شبيه علامت تعجب شد

الانم من ديوونه اون پاراگرافي ام كه پسر داييم گفت : ” شما نبايد نگران من باشيد”!!!!!!!

پاراگراف تیکه سری پنجم

خارجيا هي دارن تلاش ميكنن كه

موزيك ويديو باحال و جديد بسازن كه جايزه هاي معروف ببرن

از اين ور تو كشور ما براي رسيدن به جايزه زرشك طلايي

رقابت روز به روز تنگ تر ميشه!!!!

منم بي صبرانه منتظر پاراگرافي هستم كه

ببينم تو اين رقابت بسيار حساس،‌بالاخره كي برنده ميشه!!!!

پاراگراف تیکه سری پنجم

ترانه سراها اومدن امروزي باشن،‌عقده ي بازيشو درآوردن

و به لباس زير طرفشون گير ميدن!!!

و من هم همچنان درگير اون پاراگرافي ام كه ميگه:

” كي از پشت لباساتو ميبنده؟ ساپورت دختر عمت چه رنگه؟؟”

واقعا كه اوج احساس پاك آدمي اينجا نمايان ميشه

و آدم به احساس پاك اين خواننده غبطه مي خوره!!!!!

پاراگراف تیکه سری پنجم

هميشه ديوونه اون پاراگرافي بودم كه

بابا پول بهم ميداد واسه خريد و بعد يادش ميرفت كه بقيشو ازم بگيره!!

يعني همچين احساس شادماني منو ميگرفت كه

تو پوست خودم كه هيچ تو لباسامم نميگنجيدم!!!!!

پاراگراف تیکه سری پنجم

هميشه ديوونه اون پاراگرافي بودم كه چند ديقه مونده به زنگ آخر مدرسه،‌

يكي از اوليا ها ميومد و معلممون رو در كلاس به حرف ميگرفت

و بعد يه هو زنگ ميخورد

و ما مثل پرندگاني كه از كه در قفس بروشون باز شده باشه از كلاس ميزديم بيرون

و ديگه از مشق شب خبري نبود!!!!!

يه همچين دانش آموزان علم دوستي بوديم ما!!!!

پاراگراف تیکه سری پنجم

قديما منتظر اون پاراگرافي بوديم كه بابا يا مامان بخواد بره بيرون

و ما هم مثل كنه بچسبيم بهشون كه همراهشون بريم.!!

اما الان ديوونه اون پاراگرافي هستم كه بابا يا مامان بخواد بره بيرون

تا منم راحت بشينم پا كامپيوتر و برم فيس بوكم رو چك كنم!!!!!!

پاراگراف تیکه سری پنجم

ما ديوونه اون پاراگرافي بوديم كه روي يه كاغذ مينوشتيم:

” اين خر فروشي است” و ميچسبونديم پشت دوستمون

و موجبات خنده و شادي همه فراهم ميشد!!!

شما چي؟

پاراگراف تیکه سری پنجم

ديوونه اون پاراگرافي ام كه پدر روند صرفه جويي رو

تو فصل سرما هم بخواد مثل فصل گرما با خاموش كردن وسايل گرمايشي انجام بده!!!!

ميدونم كه منجمد ميشيم و به بهار آينده نميرسم.شما چطور؟

پاراگراف تیکه سری پنجم

نويسنده و طراح:مهدي پويان

گردآوري:مجله اينترنتي دلگرم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا