دسته‌بندی نشده

شهرستان نجف آباد – اصفهان – و کبوتر خانه های آن

نَجَف‌آباد یکی از شهرهای استان اصفهان در مرکز ایران است. این شهر با پهنه‌ای درحدود۸۶/۲۷۷۹ کیلومتر مربع چهارمین شهرستان پرجمعیت استان اصفهان و در مرکز این استان واقع شده است. نجف آباد دارای دو بخش مرکزی و مهردشت و۶شهر نجف آباد، گلدشت، جوزدان، علویجه، دهق و کهریزسنگ می‌باشد. نجف آباد در ۲۷ کیلو متری غرب اصفهان در دشت وسیعی با شیب نسبتا ملایم که از غرب به شرق کاهش می‌یابد و اطراف آن را کوهایی باارتفاع متوسط احاطه کرده‌است. قرار دارد.

جلگه‌ای ایست هموار، مسطح و صاف به اندازه‌ای که اگر با دوربین از هر طرف مشاهده شود، مانعی به چشم نمی‌خورد. تپه، ماهور، کوهسار و دره (عمیق و vشکل) در این صحرا یافت نشود. ابتدای غربی کوه آتشگاه اصفهان با نجف آباد هم سطح می‌باشد. به همین جهت چاه‌های آب در عمق پایین قرار دارند خیابان‌های آن مستقیم بوده و کوچه بندی‌هایش قائم و عریض، بسیار باشکوه و عدیم‌النظیر است.

ساکنین اولیه شهر

عوامل متعددی در هسته اولیه سکونت در این محل نقش داشتند:

سیاسی: شاه عباس صفوی در سال ۹۹۶ه. ق با مساعدت روسای ایل اوستاجلو و ایل شاملو روی کار آمد. شورش‌هایی که از قبل از روی کار آمدن شاه عباس شروع شده بود هنوز ادامه داشت. شاه عباس از همان آغاز برآن شد تا با سرکوب شورش‌های به پاخاسته قدرت خویش را تثبیت کند. وی در سال ۱۰۰۷ه. ق اصفهان را به پایتختی انتخاب کرد و سعی کرد با تحت فشار قراردادن نیروهای شورشی و متلاشی ساختن هسته‌های طغیانی آنها را نابود کند و یا تبعید نماید.

وی در این راستا در سال۱۰۱۴ه. ق حدود هفتاد هزار ارمنی و آذربایجانی را به مرکز ایران تبعید نمود. همچنین بسیاری را از گرجستان بیرون راند و در حوالی اصفهان و مازندران اسکان داد. اسکان مخالفان در اطراف پایتخت امکان کنترل بیشتر را به قدرت مرکزی می‌داد. بسیاری از مخالفان شهرهای دیگر هم به این شهر تبعید شدند.

جغرافیایی: نزدیکی نجف آباد با اصفهان و قرار داشتن بر سر مسیر خوزستان و عراق
نظامی: شاه عباس این مکان را قورخانه (مرکز اسلحه) و محل سکونت کارگران اسلحه سازی قرار داد. به همین جهت احتمال دارد صنعت چاقو سازی و زودپز سازی و همچنین کارد و چنگال سازی در نجف آباد از بقایای همان دوران باشد.

نجف آباد قبل از صفویه

در خصوص ساکنان اولیه شهر گفته شده‌است که قبل از بنای آن عده از زرتشتیان در کوه‌های شمالی شهر ساکن بودند. واین محل پس از آنکه دولت اسلامی برقرار شد برای مدتی پایگاه گبران گردید. ولی در ادامه مطلب مفصل جزئیات بیان می‌شود. “به نقل از پیران معتمدو نوشته‌های پراکنده متعدد نجف آباد قطعه زمینی وسیع با دورشته کوه موازی درشمال و یک رشته از کوهپایه‌های زاگرس در جنوب، دشت وسیعی را تشکیل می‌داده که عده‌ای از زرتشتیان چادرنشین از فلات مرکزی ایران (یزد) بدوا در تابستان با کوچ خود به این مکان احشامشان را در کوهپایه‌های شمالی می‌چراندند و تا پاییز در این جا سکونت داشتند.

اما پس از مدتی رنج رفت و آمد همه ساله آن هارا وادار به اسکان در این دشت کرد. اینان در کوهپایه‌های شمالی ساکن شدند و از چشمه سارهای آن برای استفاده خود و مواشی شان بهره می‌بردند. چون تابستان‌ها دچار کم آبی شدند به فکر حفر قنات و تامین آب دائمی برای خود افتادند. بزرگ قبیله آنها آذرماهان نام داشت و اقدام به حفر قنات بَلمچه کرد و با ساختن قلعه و خانه، طائفه‌ای را در آنجا اسکان داد. وضمن دامداری به کشاورزی هم مشغول شدند.

خرابه‌هایی از آنها وجود دارد که البته مربوط به زمان‌های بعد از آن‌ها می‌باشد و همچنین آثار قبرستانی که اکنون در داخل پادگان نظامی قرار دارد. اینان اولین ساکنان نجف آباد بودند. پس از مرگ آذرماهان یکی از فرزندان او”صندل”به ریاست قبیله منصوب شد. او که با افزایش نفوس احتیاج به آب و آذوقه بیشتری را نیاز می‌دید اقدام به حفر قنات “صندل” می‌نماید. با حفر آن آب زیادی را در این دشت جاری ساختند عده‌ای از افراد قبیله در محل فعلی باغات شمالی مستقر ساخت.

و قلعه گبری را در شمال غربی خیابان ۱۵خرداد شمالی و محل آفتابی شدن قنات صندل بنا می‌کندو این دومین محل اسکان نیاکان ما در دشت نجف آباد بوده‌است. بنابر نقل پیران، صندل در دره‌های شمالی نجف آباد مانند (دره ابوجه، دره حمامی، غارگبری) تختگاهی داشته و عده‌ای آثار و علائمی از سکونت آنها را در آنجا دیده و یا از گذشتگان شنیده‌اند. در این زمان است که داستان عبور شتران از نجف آباد به سمت نجف آباد و احداث نجف آباد توسط شاه عباس شروع می‌شود.

صندل گبر که مردی با تدبیر و توانا بود. فرزندان ذکور و اناث خود را تشویق به حفر قنات و گسترش دامداری و کشاورزی می‌کند. شیر بچه فرزند ارشد صندل به اتفاق مردان قبیله به احداث قنات دیگری (شیربچه) در مرکز نجف آباد از غرب به شرق، کمر همت می‌بندند و قناتی پر آب را در دشت وسیع و هموار حفر می‌نماید که آن را در محل دهکده (فلکه شیخ بهایی فعلی) آفتابی و به محلی که آن را شاه آباد نام نهادند سرازیر می‌شد.

وزمین طول مسیر را احیا نمود و قریه شاه آباد را به عنوان محلی برای اسکان عده‌ای دیگر از فرزندان خود و ایجاد باغ و بوستان تدارک می‌بیند. هم زمان در ان محل قلعه، حمام، عصارخانه، و… ساخته می‌شود. و هنوز هم بعضی از آن آثار باقی است. با مرگ شیر بچه فرزند او قباد در مرکز دشت نجف آباد (کوچه جعفر قباد) قلعه‌ای بنا می‌کند و درآن ساکن می‌شود. این قلعه هستهٔ مرکزی قبایل پراکنده در چهارنقطه اطراف قرار می‌گیرد و مرکز رفت و آمد و داد و ستد زرتشتیان ساکن بلمچه، شاه آباد و ساکنان باغات شمالی می‌شود.

بنابر اقوال مختلف مردان جدیدی که از زندانیان سیاسی و منتقدان به حکومت صفوی بودند و از گوشه و کنار توسط شاه عباس صفوی بالاجبار در نجف آباد و عمدتا در مرکز آن (قدمگاه و قلعه نو بنیان) ساکن شدند. در کنار مردم اولیه نجف آباد همنشین شدند. و به زندگی و معاشرت پرداختند. کم‌کم نتایجی بروز می‌کند….. فرزند قباد مسلمان شده و نام جعفر را برای خود انتخاب می‌کند. هم چنین اقدام به ساخت قلعه‌ای به نام قلعه جهانگیر کرد که بعدا به قلعه حاج نوروز معروف شد. این قلعه که اکنون در خیابان امام فعلی روبه روی داروخانه شفا بخش قرار دارد، قلعه وسیعی با سکنه زیاد و امکانات خوبی بود.

اعم از چاه آب، برج دیده بانی، حمام و نقبی که در مواقع خطر می‌توانستند از آن استفاده کنند و فرار کنند. و بعدا تاسیسات دیگری مثل یک عصارخانه در آن ساخته شد که هم اکنون باقی است. به تبعیت از او هم کیشانش هم اکثرا مسلمان شدند و شیعه اثنی عشری اختیار کردند.

البته به درستی معلوم نیست و اطلاعات مکتوبی در این زمینه وجود ندارد که این گرایش صرفا در اثر حسن برخورد دو قوم جدید اتفاق افتاده یا توسط مبلغان عهد صفوی که غالبا درترویج و گسترش مذهب شیعه سعی وافر داشتند. به هر صورت فرزند جعفر نیز با نام صالح و سپس پسرش حسین علی وارث یکی ازبزرگترین طائفه شیعه عصر خود را ایجاد می‌کند. به امر شاه عباس و همت شیخ بهایی در بدو احداث نجف آباد تعدادی قنات در دشت کرون احداث و تعدادی نیز خریداری شد.

در مدت زمان کوتاهی طرح باغات و ترویج کشاورزی شروع می‌شود. تعداد قنوات را ۱۷رشته ذکر کرده‌اند که پس از ورود به نجف آباد به ۱۷قسمت (لت) می‌شود. اما تعداد این قنوات هیچ‌گاه به ۱۷ رشته نرسید و با برسی‌های انجام شده فقط ۱۳رشته باقی مانده‌است.(قرق، محمدی، شور، ناظری، عباس‌آباد، حسین‌آباد، زرین، کوزادان، شاه، صادق آباد، رحیم آباد، کی، کاشیان) از این ۱۳ رشته نیز بعضی در زمان‌های بعد از دولت صفویه با همت و دستان توانای اهالی این دیار هم چون قنات رحیم آباد حفر شده‌است. در صورت جلسه تحدید حدود قنوات نجف آباد از ۱۳ رشته قنات فوق ۱۰ قنات با یک الج (رشته) و قنات ناظری، عباس‌آباد، زرین و قرق و قنات محمدی هرکدام دارای ۳ الج (رشته) می‌باشد که در مجموع ۱۹الج را تشکیل می‌دهند. که ۳الج از این‌ها (کی، کاشیان، شور) بایر هستند.

همان طور که گفته شد پس از احداث نجف آباد، بنابر اقوال و اسناد و مدارک تاریخی عده‌ای از بندیان سیاسی و ناراضی و منتقدان به حکومت صفوی از تمام نقاط ایران وادار به اقامت در این خطه می‌شوند. اینکه اجبارا در این محل ساکن شده یا به میل و رغبت خود دقیقا معلوم نیست. لیکن به نظر می‌رسد با وعده آزادی به شرط سکونت در این محل که تحت نظر حکومت مرکزی باشد به کار و حرفه خود مشغول شدند.

اعم از (اسلحه سازی، فرش بافی، عصاره گیری، گیوه کشی، کالامالی، مسگری، یراق دوزی، کرباس بافی، بیل سازی و….)

با اندک دقت در حرفه‌های پر رونق و با اهمیت آن دوران و تولید لوازم مختلف در این شهر مسلم است که آن‌ها مردمانی هنرمند، کاردان و دانا بودندوادوات و لوازمی که اینان با ورود خود به نجف آباد به ساخت آن مشغول شده بودند هنوز هم وجود دارد. هرچند با وجود تکنولوژی جدید از رونق افتاده‌اند. اما دلائل متعددی وجود دارد که آن مردمان ابتدایی نجف آباد مردمی عامه و معمولی نبودند.. اینان پس از ورود خود در مدت کوتاهی توانستند یک دشت نیمه خشک را با دستان هنرمند خود به بوستانی سرسبز تبدیل کنند و حرفه‌های مختلف را رونق بخشند.

قبل از ورود این مردمان هزاران روستا در اطراف نجف آباد با قدمتی بسیار قدیمی وجود داشته‌است که هنوز که هنوز است در همان سطح باقی مانده‌اند ولی نجف آباد به لطف چنین مردمانی روز به روز بر شوکت و جلالش افزوده شدو چراغش فروزانتر گشت. ساخت ادوات جنگی در قورخانه‌های شاه عباس به روایت جهانگردان خارجی هم چون شمشیر، گرز، سپرو… وهمچنین وجود عصارخانههای متعدد برای استحصال روغن‌های گیاهی که در آن زمان هرکدام به منزله یک پالایشگاه تهیه سوخت بوده از دیگر هنرهاو حرفه‌های آنان بوده‌است.

وجود کشاورزان ماهرکه با علم و عمل خود پویایی زیستی این مرز و بوم را رونق بخشیدند به خصوص در بخش درختان بادام که یکی از سخت ترین درختان ار نظر مراقبت می‌باشد گویای پشتکار این مردمان است. ساربانان و حمله داران سحر خیز در بین راه‌ها و کاروان سراها، از دیگر توانمدی‌های ساکنان این خطه بوده که در فن به کارگیری استر و شتر و انتقال کالاهای مایحتاج مردم حکایت از رشادت‌های آنان دارد.

وجود دلاورانی که در تاریخ از آن‌ها یاد شده که در زمان حضور افغان‌ها با شعار جاوید شاه به سمت اصفهان حرکت کردند حکایت از دشمن ستیزی این مردمان دارد (عده کثیری از نجف آبادی‌ها برای شکستن حصر اصفهان با حمل صلاح و شعار جاوید شاه جاوید شاه به سمت اصفهان یورش بردند و با افغان‌ها به زد و خورد پرداختند. این‌ها اولین کسانی بودند که شعار جاوید شاه سر دادند.) این همه اصالت در ریشه آن مردمانی است که زیر بارزورگویی‌های شاه عباس آن مرشد ناکامل نرفتند و مجبور به ترک دیار و اسکان در دیار نون شدند. در اینکه اینان از کجای ایران راهی دیار نون شدند نقل قول‌هایی از فرزندان آنان وجود دارد و پیرمردان هر فامیل به درستی می‌دانند و نقل قول‌هایی کرده‌اند. که عمددتا شهرهای تفت، یزد، سبزوار، ایروان، دامغان، اصفهان، ترکمن صحرا، ری و…

وضعیت طبیعی – جغرافیا

بر اساس تقسیم بندی گوسن منطقه نجف آباد در اقلیم بندی نیمه بیابانی شدید قرار گرفته که هر چه بطرف غرب پیش برویم به اقلیم نیمه بیابانی ضعیف تغییر می‌یابد. تقسیم بندی اقلیمی نجف آباد را درمنطقه خشک بسیار گرم با تابستانهای خشک قرار داده است که بتدریج و با حرکت به سمت غرب به اقلیم نیمه خشک گرم با تابستانهای خشک قرار می‌گیرد. دو رشته کوهی که حوضه مورد نظر را در بر گرفته است جز پیش کوههای داخلی زاگرس می‌باشد و اکثر ارتفاعات حوضه را تشکیلات آهکی که تا سه پوشانیده است که بطور نسبی قابلیت نفوذ پزی دارد.

اما در منطقه شمال غربی حوضه تشکیلات آهکی آن بدلیل شدت تکنونیزاسیون دارای قابلیت نفوذ پزیری مناسب تری نسبت به تشکیلات آهکی اطراف نجف آباد دارد مرتفع ترین نقطه ارتفاعی این حوضه کوه دالان کوه با ۳۴۵۰ متر و پست ترین این منطقه ارتفاعی ۱۶۱۰ متر در نجف آباد می‌باشد. منطقه نجف آباد بین طول جغرافیایی ۶۰ً ۱۰َ ۵۰ و ۳۴ً ۴َ ۵۰ و عرض جغرافیایی ۴۶ً ۷َ ۳۲ و ۲۱ً ۱۶َ ۳۲ قرار گرفته است.

این منطقه از ارتفاعات دالان کوه با ارتفاعی بالغ بر ۳۴۵۰ متر واقع در جنوب غربی حوضه و یا در ۲۵/۱۰ کیلومتری جنوب شرقی دامنه شروع شده و با جهتی شرقی به طول ۸۱ کیلومتر تا حدود ۵/۲۱ کیلومتری غرب شهر اصفهان ادامه پیدا می‌کند. شهرنجف آباد از شمال به زیر حوضه علویجه، دهق و از شرق به فلاورجان، خمینی شهر و اصفهان و از غرب زیر حوضه فریدن و – داران و از جنوب زیر حوضه لنجانات محدود می‌گردد و بین دو رشته کوههای شمالی و شمال غربی و جنوب و جنوب غربی محدود است. وسعت منطقه ۴۱۶۳ کیلومتر مربع است.

شهرستان نجف آباد بر گستره دشتی در محصوره فرسایش یافته پیش کوههای داخلی زاگرس که متعلق به دوران سوم زمین‌شناسی می‌باشد. در جنوب خوانسار و میمه، شمال لنجان، شرق فریدن و غرب اصفهان واقع شده است. از نظر طول و عرض جغرافیایی در۵۱ درجه و ۲۱دقیقه طول شرقی و ۳۸ دقیقه و ۳۲ درجه عرض از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. ارتفاع متوسط آن از سطح دریا در حدود ۱۶۵۵ متر می‌باشد که ۸۲ متر از سطح اصفهان بلند تر است و حدود ۶۳۵ متر از سطح کوهستانی فریدن پایین‌تر است.

شهرستان نجف آباد - اصفهان - و کبوتر خانه های آن
کبوترخانه‌های نجف آباد

نجف آباد را شهر کبوتران و کبوترخانه‌ها می‌گفتند. هر مسافری که قصد سفر به این شهر را داشت از پرواز کبوتران بیشماری که در بالای آن پرسه می‌زدند، می‌فهمید که به نجف آباد نزدیک شده‌است. اما امروز کبوتران لانه‌های خود را در این شهر تاریخی از دست دادهاند و به لانه‌های باقیمانده که برخی از آنها در حال تخریبند برنمی‌گردند. کبوترخانه‌های نجفآباد بخشی از هویت فراموش شده این شهرند.

هنوز چندتایی کبوترخانه در شهر دیده می‌شود. هفت عدد کبوترخانه در یکسو و دو کبوترخانه هم در میان شهر نجف آباد، بازمانده بیش از ۵۰ کبوترخانه این شهر است. امروز به دلیل نبود همیاری و همکاری میان کبوتران و کشاورزان، نه خربزه نجفآباد آن شیرینی گذشته را دارد و نه هندوانهاش آبدار و شیرین است. کبوترخانه‌ها یک به یک تخریب شدند و بخشی از آنچه مانده نیز در حال تخریب است. کبوترها به لانه باز نمی‌گردند و شهر نجفآباد از سایه پرواز کبوتران محروم است.

آنچه امروز از آنهمه کبوترخانه باقیمانده، هنوز هم یادآور بخشی از فرهنگ کبوترداری و کبوترخانه سازی در نجفآباد است. اما آنچه باعث نگرانی اهالی شهر است، تخریب بخشی از این بازمانده هاست. از میان کبوترخانه‌ها، دو کبوترخانه در میان شهر از شهرت و ویژه گیهای خاصی برخوردارند.

شهرستان نجف آباد – اصفهان – و کبوتر خانه های آن

«نعمت الله ایزدی»، عضو انجمن دوستداران میراث فرهنگی نجف آباد دراین باره به CHN می‌گوید: «در وسط شهر نجف آباد دو کبوترخانه دوقلو وجود دارد که از برخی جهات و ویژهگی‌ها در کشور منحصر به فرد هستند. این دو کبوترخانه که به صورت چهارگوش ساخته شده‌اند از دیگر کبوترخانه‌های نجف آباد بزرگتر بوده و در لانه بندی آن از نظم و زیبایی خاصی استفاده شده‌است. در اطراف این کبوترخانه ساخت و سازهایی صورت گرفته که برخی از آنها جدید است.»

شهرستان نجف آباد - اصفهان - و کبوتر خانه های آن

به گفته وی این دو کبوترخانه امروز در حال تخریبند. جاری شدن آب در پای دیوارهای کبوترخانه باعث شده تا رطوبت بخشی از آن را سست و تخریب کند. از سوی دیگر به خاطر ساخت و سازهای شهری بخشی از فاضلاب منازل هم از زیر این کبوترخانه‌ها می‌گذرد و همین امر باعث تخریب بیشتر بنا شده‌است.

این دو بنا به نام کبوترخانه‌های دوقلو صفا در فهرست میراث ملی به ثبت رسیدهاند. هرچند امروز مالک شخصی دارند اما مرمت و حفاظت آن از وظایف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. اعضای انجمن دوستدار میراث فرهنگی نجفآباد می‌گویند که حفاظت از بازمانده کبوترخانه‌ها یکی از درخواستهای مهم مردم شهر نجف آباد است.

کبوتر خانه‌ها، بناهای خشتی بزرگی هستند که توسط کشاورزان بنا می‌شده‌اند. این بناها دارای تیرهای چوبی متعدد در ناحیه فوقانی و شبکه لانه زنوری و متخلخلی در بخش داخلی خود هستند که مکان مناسبی برای زندگی کبوتران است. کبوترها برای تغذیه از آفات مزارع استفاده می‌کردهاند و فضولات آنها نیز بعنوان کود در مزارع کاربرد داشته‌است.

ساخت چنین بناهایی در اصفهان، یزد و شهرهای پرامون آنها معمول بوده‌است. کبوترخانه‌های کوچک و بزرگ ایران بر حسب اندازه میان هزار تا ۴۰ هزار کبوتر را در خود جای می‌دهند. هر چند امروز کبوترخانه‌ها متروک شده‌اند اما هنوز تعدادی کبوتر وحشی و گنجشگ و جغد در آنها زندگی می‌کنند.

شهرهای تهران، کاشان، همدان، شیراز، خوزستان، اصفهان، مشهد، قم و تبریز از عمده شهرهای پرورش کبوتر در ایران هستند. کبوتر خانه‌های موجود در اصفهان، تبریز و مراغه نشانگر گستره فرهنگ کبوترداری در ایران باستان است.

فرد ریچاردز، جهانگرد و پژوهشگر انگلیسی درباره کبوترخانه‌های استان اصفهان چنین می‌گوید: «یکی از برجسته ترین و شگفت انگیزترین چیزها، در حول و حوش اصفهان برجهای گرد و بلندی است که قسمت فوقانی آنها دارای طرحهای زیبا و دلانگیزی است. اینها شبیه برجهای گرد قصرهای قرون وسطی انگلستان هستند؛ با این تفاوت که در بالای آنها اغلب دو یا سه برج یا مناره مشابه دیده می‌شود که به ترتیب هریک از دیگری کوچکتر می‌شود و اندازه مرتفعترین آنها به شصت یا هفتاد پا می‌رسد.

مادام دیولافوا که به همراهی شوهرش مارسل در زمان سلطنتناصرالدین شاه از نواحی مختلف ایران دیدن کرده‌است درباره علت ایجاد کبوترخانه می‌نویسد: “طریقه دیگری هم برای فراهم کردن کود هست. مالکین در اطراف شهر اصفهان در دهکدهها برجهای بزرگ و متعددی برای کبوتران صحرایی ساختهاند. کبوتر بهقدری در اصفهان و شهرهای اطراف آن زیاد است که شخص تازه‌وارد تصور می‌کند که تمام اهالی از گوشت کبوتر تغذیه می‌کنند، ولی اینطور نیست. این حیوان دعوت شده‌است که اجتماعی تشکیل دهد و بیشتر در برج بماند و فضولاتی در آن بریزد و فضله کبوتر چون با خاک خرابه‌ها مخلوط شود برای پرورش خربزه و هندوانه معروف اصفهان مناسب است.”

آنگونه که از نوشته‌ها معلوم است در هنگام مسافرت ژان شاردن، جواهر فروش و سیاح فرانسوی به ایران که در سال ۱۶۷۳ میلادی انجام گرفت، حدود سه هزار کبوترخانه در خارج از شهر اصفهان بوده که در بعضی از آنها چهارده هزار کبوتر لانه کرده بودند.

ایزدی درباره کبوترخانه‌های نجف آباد می‌گوید: «روزگاری نجف آباد پر از کبوترخانه بود. در این شهر کوچه‌هایی بود که با ۱۱ کبوترخانه به کوچه کفتری مشهور بود. البته امروز حتی یکی از کبوترخانه‌های این کوچه باقینمانده‌است. دو تا کبوترخانه هم در فلکه آزادی درست وسط شهر بود که به برجهای کله‌پزی شهرت داشتند و بسیار معروف بودند.

شهرستان نجف آباد - اصفهان - و کبوتر خانه های آن

دانشگاه آزاد اسلامی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد یکی از بزرگترین و معتبرترین مراکز آموزش عالی کشورمی‌باشد. در این دانشگاه حدود ۲۰۰۰۰ دانشجو در ۱۳رشته و در مقاطع کاردانی تا دکترای حرفه‌ای و تخصصی درحال تحصیل هستند. این دانشگاه به سبب تراز علمی و قبولی بالای خود دارای جایگاه منحصر به فردی از دید بازار کار و صنعت کشور می‌باشد.

منبع : ویکی پدیا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا