دسته‌بندی نشده

آموزش کامل معنی (متضاد،مترادف) شعر چشمه و سنگ فارسی پنجم

معنی شعر چشمه و سنگ

شعر چشمه و سنگ فارسی کلاس پنجم را همراه با معنی و آموزش کامل آن را برای شما عزیزان قرار داده ایم تا انتها با ما همراه باشید .

شعر چشمه و سنگ

جدا شد یکی چشمه از کوهسار *** به ره گشت، ناگه به سنگی دچار

چشمه ای از کوهستان جدا شد. در راه ناگهان به سنگی برخورد.

به نرمی، چنین گفت با سنگ سخت: *** «کرم کرده، راهی ده، ای نیک بخت!»

به آرامی به سنگ محکم گفت: «ای نیک بخت، لطف کن و راهی برای عبور به من بده.»

گران سنگ تیره دل سخت سر *** زدش سیلی و گفت: « دور ای پسر

سنگ بزرگ و بد دل سیلی محکمی به چشمه زد و گفت: « دورشو ای پسر

نجنبیدم از سیل زورآزمای *** که ای تو، که پیش تو جنبم ز جای؟»

من با آمدن سیل پر زور و خروشان از جا تکان نخوردم. تو کی هستی که در مقابل تو از جایم تکان بخورم؟»

نشد چشمه از پاسخ سنگ، سرد *** به کندن در استاد و ابرام کرد.

چشمه از جواب سنگ ناامید و دلسرد نشد و با پافشاری و اصرار به کندن مشغول شد

بسی کند و کاوید و کوشش نمود *** کز آن سنگ خارا رهی برگشود …

بسیار تلاش و کوشش کرد و به کندن ادامه داد تا از میان سنگ سخت راهی باز کرد

برو کارگر باش و امیدوار *** که از یأس، جز مرگ، ناید به بار

برو تلاش کن و کار کن و امیدوار باش زیرا از ناامیدی و یاس چیزی جز مرگ به دست نمی آید.

گرت پایداری است در کارها *** شود سهل، پیش تو دشوارها

اگر در کارهایت پایداری و پافشاری داشته باشی تمام کارهای سخت برای تو آسان می شود.

شعر چشمه و سنگ

معنی لغات سخت چشمه و سنگ

  • کوهسار: کوهستان
  • کرم: لطف
  • تیره دل: بدخواه
  • زورآزمای: کسی که زور خودش را به دیگران نمایان می‌کند.
  • ابرام: پافشاری
  • سنگ خارا: سنگ سخت
  • سهل: آسان

شعر چشمه و سنگ از کیست ؟

محمدتقی بهار مختلص به ملک الشعرای از شاعران نامی کشورمان است که شعر چشمه و سنگ از میان آثار این هنرمند بزرگ انتخاب شده است .

آموزش شعر چشمه و سنگ کلاس پنجم

کلمات متضاد شعر چشمه و سنگ

بیماری # سلامتی

نیاز مند # بی نیاز

نخستین # آخرین

نامدار # گمنام

برخواسته بود # نشسته بود

دور # نزدیک

شکر # ناشکری

کوچک # بزرگ

ناتوان # توانا

کلمات هم خانواده شعر چشمه و سنگ

شکر = شاکر، تشکر

دانش = دانشمند،دانا

حفظ = حافظ،محافظت

حقیقت = حقایق

کوشا = کوشش،کوشنده

طبیب = طب، مطب

نقل = انتقال، منتقل

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا