قصههای زندگی امام حسین (ع) – شفای مریض
شفاى مريض
حبابه از شيعيان سيدالشهداء عليه السلام بود مى گويد:
روزى نزد امام حسين (ع ) رفته و بعد از سلام و احوالپرسى به من فرمود: اى حبابه ! چرا به ديدن ما نمى آيى ؟
گفتم :
به خاطر ناراحتى و مرضى است كه مبتلا شده ام .
وقتى حضرت از مريضى اش پرسيد، حبابه صورتش را كه به مرض برص مبتلا بود، نشان داد و در اينحال امام حسين عليه السلام اندكى از آب مبارك كامش را روى آن نهاد و دعايى فرمود و هماندم كه آثار برص از چهره او محو شد و حضرت فرمود:
اى حبابه ! شكر خداى را به جاى آر؛ خداوند آن را از تو دور كرد.
حبابه به سجده شكر رفت و پس از برداشتن سر از سجده ، امام حسين عليه السلام فرمود:
اى حبابه ! ما و شيعيانمان بر فطرت الهى هستيم و ديگران از آن بدورند.
ايها الناس ! من جاد ساد و من بخل رذل.
اى مردم ! سيادت و بزرگى از آن اهل جود و بخشش و رذالت و پستى براى بخيلان است .
امام حسين عليه السلام
منبع: کتاب جلوه عشق – قصه هاى زندگى امام حسين (ع)