ضرب المثل هفت شهر عشق را عطار گشت یعنی چه ؟
ضرب المثل
ضربالمثل یا زبانزد گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است.
بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ بااینحال، در سخن بهکار میرود.
شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضربالمثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.
ضرب المثل هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم به چه معناست؟
این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که از باب تواضع و ادب بخواهند از شخصیتی تجلیل کنند و مقام و مرتبتش را برتر و بالاتر از مقام خویش جلوه دهند.
ریشه تاریخی ضرب المثل هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
فی المثل از شما سوال شود که فلانی را چگونه می بینید و شخصیت علمی یا ادبی او در چه پایه و مرتبه ای قرار دارد ؟ اگر شخص مورد بحث حقا اهل دانش و فضیلت باشد و مزیت و برتری او محل تامل و تردید نباشد پیداست پاسخ شما جز این نخواهد بود که :
هفت شهر عشق را عطا گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
هفت شهر عشق را عطار گشت
این ضرب المثل از آنجا آمده است که راه کمال رنج های فراوان دارد و مرد جوینده و بردبار خواهد تا این مقامات هفتگانه را طی کند :
وادی طلب: نخستین مقام در طریق سیر و سلوک مقام جستجو و طلب است یعنی سالک تا نخواهد نمی تواند در راه کمال گام بردارد. جوینده یابنده است به شرط آنکه در راه مقصود کوشش و فداکاری نماید.
وادی معرفت: مقام معرفت از مهمترین مقامات عرفانی است. مقصود از معرفت این است که هر کس به قدر شایستگی و دانش و بینش خود راهی بر می گزیند. صدر هر کس مطابق قدر، و مقام هرکس به اندازه معرفت اوست.
یکی مهراب و دیگری بت را انتخاب می کند و در این راه از سد هزار، یک تن اسرار بین و مجذوب و متصل می گردد. در این وادی، گوهر علم و دانش چنان است که اگر برگیری پشیمانی، و اگر برنگیری هم پشیمان باشی.
وادی استغفاء: عارف دانا و بینا در این مقام از همه چیز بی نیاز می شود و اسیر هوس های طفلانه نمی گردد. جیفه و حطام دنیوی را به هیچ می گیرد و مشتهات نفسانی را به سر پنجه ی استغفاء در درون خود می کشد.
وادی توحید: عارف سالک در مقام توحید، خدا را هستی محض، و ماسوی الله را جلوه ای از هستی او می بیند. خدا را بود و سایر کائنات را نمود می شمارد. در کمون این کثرت وحدت می بیند که آن وجود معشوق ازلی است.
وادی حیرت: مقام حیرت مقام آوارگی و آشفتگی است. مقام بهت و اقرار به جهل و نادانی است. مقامی است که سالک احساس می کند چیزی نمی داند و دانستنی های او جمله محدود بوده است.
و چون عطار این هفت شهر عشق را طی کرد و به مقام معرفت رسید، آوازه شهرت مقام معرفت او نقل محافل شد و ضرب المثل گشت.
بیشتر بخوانید:
فلسفه ضرب المثل بارگهش را آب برده چیست ؟
ریشه ضرب المثل از گردنم بیفتی انشاالله چیست ؟
معنی ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت چیست ؟
آشنایی با داستان ضرب المثل کله گرگی!
فلسفه ضرب المثل زر دادم و دردسر خریدم چه می باشد ؟