دعاى روز بیست و دوم ماه رمضان همراه با تفسیر + فایل صوتی و کلیپ
دعای روز بیست و دوم ماه رمضان
دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«اَللّهمَّ افتَح لی فیه ابوابَ فَضلکَ وَ اَنزل عَلَیّ فیه بَرَکاتکَ وَوَفّقنی فیه لموجبات مَرضاتک و اسکنّی فیه بحبوحات جَنّاتکَیا مجیبَ دَعوَه المضطَرّینَ»
«خداوندا در این روز بر من درهای فضل و کرمت را بگشا و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خشنودیت موفقم بدار و در وسط بهشتهایت مرا مسکن ده، ای پذیرنده دعای پریشانان و درماندگان.»
فایل صوتی دعای روز بیست و دوم ماه رمضان
شرح دعای روز بیست و دوم ماه رمضان
روز بیست و دوم با این دعا آغاز می شود:
خدایا! امروز درهای فضل و کرمت را به رویم بگشای.
رابطه ی انسان و خداوند، رابطه ی عبد و مولی است. عبد بودن در مقابل پروردگار، مقام بسیار والایی است؛ زیرا مقام عبودیت قبل از مقام رسالت عنوان شده و ما در تشهد می خوانیم:
اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ و رَسُولُهْ. شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله وسلم عبد او و رسول اوست.
شاید به این دلیل مقام عبودیت بر مقام رسالت مقدم شده که مقدمه ی مقام رسالت نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، عبودیت او بوده است.
ما درباره ی عبدی سخن می گوییم که مطیع محض و سراپا گوش به فرمان مولی است. جز امر او کاری انجام نمی دهد. هرچه به او داد، قدر می داند و شکرگزاری می کند و بالاخره خود را در مقابل او هیچ می داند و به فضل و کرم او امید دارد.
به تناسب ضیافت گسترده و عمومی که در این شب های قدر برپاست، دائما رحمت و برکت نازل می شود و بر ثروت های معنوی روزه دار افزوده می گردد. بنابراین سرور و شادی لحظه ی افطار را به خوبی درک می کنند و از آن لذت وافر می برد.
«فضل» در قرآن کریم در دو معنی به کار رفته است: اوّل به معنای برتری و دوّم به معنای عطیه و احسان و رحمت. «فضل» مورد نظر در دعای امروز به معنای دوم است. به همین مناسبت در آیه ی قرآن کریم آمده است: اگر بخشش و رحمت الهی بر شما نبود، حتما از زیان کاران بودید.
منظور از فضل در این موارد، هر بخششی را گویند که بر عطا کننده ی آن لازم و واجب نیست؛ یعنی احسان و رحمت و عطایی که خدا بر بندگان می کند، بر او لازم نیست بلکه از روی لطف و کرم عطا می کند.
بنابراین بندگان بر خداوند حقی ندارند که آن را مطالبه کنند، بلکه این زیادتی نعمت است. در دعا آمده است که: خدایا! با فضل و بخششت با من رفتار کن و با من به عدلت معامله منما؛
زیرا اگر قرار بر اجرای عدل باشد، در روز قیامت بار سنگین گناه جایی برای امیدواری به بهشت باقی نمی گذارد و از هم اکنون حساب ما روشن است.
نقل شده است در خواب، دانشمندی را در عالم برزخ دیدند، در حالی که پریشان و افسرده بود از او پرسیدند: «پریشانی شما برای چیست؟!» گفت: وقتی پای حساب به میان آمد، مرا به خاطر کوچک ترین کارها توبیخ کردند.
از جمله این که روزی در گذر از کوچه ای، از بار هیزم کش، هیزمی کَنْدَم و با آن دندان خود را خلال نمودم بدون این که از صاحبش اجازه بگیرم. اینک به خاطر این عمل مورد سؤال قرار گرفته ام و نمی دانم چه کنم؟!
در فراز دوم از دعای امروز، چنین آمده است:
خدایا! امروز بر موجبات خوشنودیت توفیقم ده.
اگر بنده ای، خدایی شد و در مسیر رضای حق قدم برداشت، خداوند نیز به او توفیق عنایت می کند. کمال آدمی در جلب رضایت معبود است و این تحصیل رضایت، کمال مطلوب به شمار می رود،
زیرا انسان از خشم و سخط الهی می گریزد و بر هواهای نفس غالب می شود و در مقام صادقین قرار می گیرد. قرآن کریم درباره ی افرادی که در جهت رضایت الهی گام برداشته اند، چنین می فرماید: خداوند از آنان راضی است و ایشان نیز از خدا راضی هستند.
مردم، اصولاً به دنبال تحصیل رضایت خود یا کسی هستند که منافع شان اقتضا می کند و برای این کار دست به هر جنایتی می زنند، حتی اگر قتل پیامبری، هم چون حضرت یحیی علیه السلام باشد.
«هیرودیس»، حاکم ستمکاری بود که برای جلب رضایت هیرودیا _ معشوقه اش _ و رسیدن به وصال او سر مبارک حضرت یحیی علیه السلام را از بدن جدا می کند و برای او هدیه می برد.
غضب خدا چنان برانگیخته می شود که سال های متمادی خون از سر یحیی علیه السلام فوران می کند تا این که «بُخت النصر» به انتقام او تعداد بی شماری از بنی اسراییل را می کشد.
آن قدر از بنی اسراییل را می کشد تا خون از جوشش باز می ایستد. عابدی از بنی اسراییل مدت طولانی به عبادت خدا اشتغال داشت. در عالم خواب به او گفته شد: «فلان زن از دوستان تو، در بهشت است.»
وقتی بیدار شد، سراغ آن زن را گرفت تا او را یافت. سه روز او را مهمان خود کرد تا ببیند چه عملی انجام می دهد که اهل بهشت شده است.
ولی دید او یک زن عادی است. شب ها که عابد شب زنده داری می کند، او می خوابد. روزها که عابد روزه می گیرد، او روزه نمی گیرد و در امور دیگر نیز کار خاصی از او مشاهده نکرد تا این که به او گفت: «آیا غیر از آن چه از تو دیدم، عمل دیگری هم داری؟»
او گفت: «نه به خدا اعمالم همین است که دیدی!» عابد اصرار کرد که فکر کن و به یاد بیاور که چه عمل نیکی داری. سرانجام زن گفت: «من یک خصلت دارم که همواره راضی به رضای خدا می باشم.
اگر در سختی باشم، آرزوی آسانی نمی کنم. اگر بیمار باشم، آرزوی سلامتی نمی کنم و اگر در گرفتاری باشم، آرزوی آسایش نمی کنم!» عابد جریان را دریافت و گفت: «سوگند به خدا! این خصلت، خصلت بزرگی است که بسیاری از داشتن آن عاجزند.»
تفسیر دعای روز بیست و دوم ماه رمضان
در بند سوم از دعای امروز، از خداوند متعال درخواست می کنیم:
«خدایا! امروز مرا در میان باغ های بهشت، جای ده،ای پذیرنده ی دعوت گرفتاران و مضطّران.»!
امروز، به پاس فضل و کرم پروردگار و گام نهادن در راه رضای او، بهترین نقطه ی بهشت و مرکز آن را طلب می نماییم. شاید تمنای بهشت و این نقطه از آن، دلیل خاصی دارد که ما از درک آن عاجز هستیم.
امام سجاد علیه السلام در مناجات «خَمس عَشَر» می فرماید: مرا از آن بندگان خاص و ممتاز خود قرار بده که در میان بهشت خود جای دادی.
آری، وقتی قرار است مومن از خداوند چیزی طلب کند، باید بهترین و باارزش ترین ها را برگزیند. باید بهشت را طلب کرد، اما نه هرجایی از بهشت؛ زیرا چه بسا درجاتی پایین تر وجود داشته باشد و مؤمن به آن راضی نشود.
چنان چه امام سجاد علیه السلام بالاترین جایگاه را در بهشت می طلبد و مرکز و میانه ی بهشت را خواهان است.
اکنون که درهای فضل و رحمت الهی باز و برکت او شامل حال همگان است، باید گام های بلندتری برداشت و همّت بلند داشت؛ زیرا از همت بلند، مردان روزگار به جایی رسیده اند.
روزی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در راه مسافرت به شخصی برخورد کردند و میهمان او شدند. او نیز از حضرت پذیرایی شایانی کرد. هنگام حرکت فرمودند: «چنان چه خواسته ای از ما داشته باشی، از خداوند درخواست می کنیم تو را به آرزویت برساند.»
عرض کرد: «از خداوند بخواهید به من شتری بدهد که اسباب و لوازم زندگیم را بر آن حمل نمایم و چند گوسفند که از شیرشان استفاده کنم.» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آن چه می خواست از خداوند برایش مسألت نمود.
آن گاه رو به اصحاب کرد و فرمود: «ای کاش! همت این مرد نیز مانند عجوزه ی بنی اسراییل بلند بود و از ما می خواست که خیر دنیا و آخرت را برایش بخواهیم.»
آن گاه به داستان پیرزنی اشاره فرمود که در ازای راهنمایی به محل قبر حضرت یوسف، از موسی علیه السلام سه حاجت خواست: اول، جوان شَوَم. دوم، به ازدواج شما درآیم و سوم این که در آخرت هم افتخار همسری شما را داشته باشم.
حضرت موسی علیه السلام از بلند همّتی این زن _ که با خواسته ی خود بین دنیا و آخرت جمع کرده بود _ متعجب شد و از خداوند درخواست کرد و هرسه حاجت او برآورده شد.
فراز آخر از دعای امروز چنین است:
ای خدا! روی سخنم با توست که دعای شخص مُضْطَر را اجابت می کنی.
کلمه «مضطّر» در لغت به معنی درمانده و ناچار آمده است. یعنی کسی که همه ی راه ها بر او بسته شده و بیچاره گشته است. در همین باره آیه ی ۶۲ از سوره ی شریفه ی نمل می فرماید:
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء. آیا معبودهای بی ارزش شما بهترند یا کسی که دعای مضطر و درمانده را به اجابت می رساند و گرفتاری و بلا را برطرف می کند.
آری، در آن هنگام که تمام درهای گشایش به روی انسان بسته می شود و آدمی از هر نظر درمانده و بیچاره می گردد، تنها کسی که راه را بر او می گشاید و نور امید در دل ها می پاشد و درهای رحمت را به روی انسان باز می کند، ذات پاک اوست.
به همین دلیل یکی از شرایط استجابت دعا این است که انسان چشم از عالم اسباب برگیرد و تمام قلب و روح خویش را در اختیار خدا قرار دهد. همه چیز را از او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببیند. چنان چه از بعضی روایات به دست می آید که فرموده اند:
مُضْطَر واقعی حضرت ولی عصر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد. آری «مُضْطر» واقعی، از جهت روایات، امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است؛ زیرا در آن زمان که بشریت در بن بست سختی قرار گرفته و حالت اضطرار در کل عالم نمایان است،
در آن هنگام در مقدّس ترین نقطه ی روی زمین، حضرت دست به دعا برمی دارد و تقاضای «کشف سوء» می کند و خداوند این دعا را سرآغاز انقلاب مقدس جهانی او قرار می دهد.
از این گفتار درمی یابیم که یکی از رموز استجابت دعا، نحوه ی خواستن و دعا است. به همین دلیل در این روز از ماه مبارک رمضان، خداوند را به این نام صدا می زنیم و از او برای برآورده شدن حاجت ها و رفع مشکلات و به ویژه برای ظهور حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف دعا می کنیم.