داستان تصویری کودکانه سامانتا، دختر دانشمند
قصه کودکانه تصویری سامانتا، دختر دانشمند
سلام بچهها! اسم من سامانتاست و دوست دارم وقتی بزرگ شدم دانشمند بشم! شاید براتون سوال پیش بیاد که چرا من این تصمیم رو گرفتم؟! خب جوابش خیلی ساده است! من راجع به همهی چیزهای جالب اطرافم کنجکاوم! چیزهایی مثل تلویزیون، تلفنهای همراه، انسانها، خورشید و ماه و خلاصه همه چیز!
ولی فهمیدن این چیزها خیلی سخته و من هنوز همه چیز رو راجع بهشون نمیدونم! تازه، من راجع به چیزهای کوچیکتری هم کنجکاوم! مثلا من دوست دارم بدونم چطوری وقتی که عروسکم رو میخوابونم، چشمهاش بسته میشه و وقتی بلندش میکنم چشمهاش دوباره باز میشه!
یا من دوست دارم بدونم که کارتون و انیمیشن چطور ساخته میشه! من مطمئنم که این کارها با علم انجام میشن! برادرم ساموئل هم مثل من، دوست داره که دانشمند بشه! ولی اون چیزهایی رو دوست داره که من دوست ندارم! مثلا اون دوست داره بدونه که قندیلهای توی غارها چطوری درست میشن!
با این که من و برادرم چیزهای متفاوتی رو دوست داریم، هر دومون عاشق علم هستیم و برای همین خیلی خوب با هم کنار میایم! معلمهامون خیلی به من و برادرم کمک میکنن! اونا به ما ریاضی، علوم، جغرافیا و تاریخ یاد میدن! ما با یاد گرفتن این چیزها خوش میگذرونیم! درس خوندن به ما کمک میکنه تا خیلی چیزها رو بهتر بفهمیم.
من عاشق آزمایش کردنم! من دوست دارم که همهی وسایل رو باز کنم و قطعههاشون رو جدا کنم تا ببینم که چطور کار میکنن! من هر کاری که میخوام انجام بدم رو به پدر و مادرم میگم و بعضی وقتا ازشون کمک میخوام! من هیچوقت هیچ کاری رو بدون اجازه انجام نمیدم! چون ممکنه که آسیب ببینم!
من میدونم که آزمایش کردن رو باید با چیزهای کوچک شروع کرد! من آزمایش اولم رو با تموم جزئیات یادم میاد! توی اون آزمایش حسابی به من خوش گذشت! من یک آزمایش خطای دید انجام دادم! شاید شما نمیدونی که خطای دید چیه! خب من باید بگم که خطای دید، دقیقا چیزیه که کارتونها رو بر اساسش میسازن!
بگذارید بیشتر براتون توضیح بدم! وقتی چشم ما نمیتونه تصویرهایی که میبینیم رو به همون سرعت به مغز برسونه، مغز ما جای خای تصاویر رو خودش حدس میزنه و میسازه! برای همین اگر دو تا تصویر پشت سر هم رو به سرعت ورق بزنید، اینجوری به نظرتون میاد که تصویر داره حرکت میکنه! حتما این آزمایش رو امتحان کنید! این آزمایش خیلی با حاله و هیچ خطری هم نداره! الان بهتون میگم که چه چیزهایی نیاز دارید.
اول وسایل زیر رو آماده کنید:
- دو تا مقوا یا کاغذ.
- یک مداد بلند که ازش به عنوان دسته استفاده کنید.
- مداد رنگی، مداد شمعی یا هر چیزی که دوست دارید باهاش نقاشی کنید.
- چسب نواری
حالا روی یکی از مقواها یک قفس بزرگ بکشید! دانشمند شمایید، پس هر قفسی که دوست دارید بکشید! با هر رنگی که دلتون میخواد! فقط مطمئن بشید که بزرگ و قشنگه!
حالا روی مقوای بعدی یک پرندهی زیبا بکشید! این پرنده میتونه یک بلبل یا یک کبوتر باشه! هر پرندهای که دوست دارید! فقط یادتون باشه که پرندتون باید از قفس کوچکتر باشه.
حالا وقتشه که دو تا نقاشی رو به دو طرف مدادتون بچسبونید! فکر میکنید اگر مداد رو بگیرید بالا و تو دستتون سریع بچرخونید چه اتفاقی میوفته؟ من بهتون نمیگم که چی میشه! چون خودتون باید انجام بدید و کشف کنید!
مداد رو بین دو تا کف دستتون بگیرید. دستاتون رو به هم بمالید تا مداد توی دستتون بچرخه. وقتی مداد داره بین دستتون میچرخه، حتما به عکسها نگاه کنید! اگه درست این کار رو انجام بدید، میبینید که دو تا تصویر با هم یکی شدن! اگر پرنده رو توی قفس ندیدید، باز هم تلاش کنید! اون قدر تلاش کنید تا بالاخره موفق بشید.
این یک کار علمیه! حتما انجامش بدید چون خیلی خوش میگذره! میتونید عکسهای دیگه روهم امتحان کنید! من یک بار عکس ساموئل و میلههای زندان رو کشیدم تا باهاش شوخی کنم! راستی! دوست دارید که یکم شعبده بازی کنیم و یک نقطه روی یک تکه کاغذ رو ناپدید کنیم؟ این برای هر آدمی متفاوته ولی نقطه حتما ناپدید میشه! این کارهم یک آزمایش علمیه! ولی بیایید اول آزمایش رو انجام بدیم! بعدش من میتونم براتون توضیح بدم!
یک تکه کاغذ مربعی شکل به ضلع 10 سانتیمتر بردارید. یک دایره به شعاع 5 سانتیمتر داخلش بکشید و رنگش کنید! حالا وسط دایرتون یک مربع به ضلع 0.5 سانتیمتر بکشید و اون رو هم رنگ کنید! من براتون شکلشو کشیدم تا راهنماییتون کنم!
به جای یک مربع کوچیک، میتونید یک عدد کوچک بنویسید، یا حروف الفبا. حتی میتونید یک عکس کوچک بکشید. این همون چیزیه که قراره ناپدید بشه!
حالا بیایید تا آزمایش رو انجام بدیم: اول نقاشی رو با دستتون نگه دارید. دستتون رو صاف کنید تا نقاشی ازتون دور باشه. چشم چپتون رو ببندید و با چشم راستتون به مربع کوچک خیره بشید حالا آروم کاغذ رو آروم به خودتون نزدیک کنید. توی یک نقطه، حتما مربع کوچک ناپدید میشه. میتونید دوباره این آزمایش رو انجام بدید ولی این بار چشم راستتون را ببندید. آروم کاغذ را به خودتون نزدیک کنید تا مربع کوچک ناپدید بشه!
این یک شعبده بازیه که شبیه جادو میمونه! ولی در واقع این علمه. میدونستید که یک نقطه توی چشم ما هست که هیچ گیرندهای نداره! ما بهش میگیم نقطهی کور. چشم همهی انسانها نقطهی کور داره.
تو هیچوقت متوجه این نقطهی کور نمیشی چون هر دو چشمت با هم کار میکنن تا جای خالی نقطهی کور رو پر بکنن. ولی وقتی یکی از چشمهات رو ببندی، اون وقت توی یک نقطه دیگه نمیتونی مربع کوچک رو ببینی.
حالا بگذار یک سوال ازت بپرسم. به نظرت اگر کاغذی که استفاده میکنی، به جای سفید، رنگی باشه، چه اتفاقی میوفته؟! مثلا یک کاغذ قرمز یا سبز. اگر نمیدونی، بهتره که حتما خودت امتحان کنی. میدونی؟! علم خیلی جالب و باحاله. من خیلی خوشحالم که میخوام دانشمند بشم. شاید تو هم دوست داشته باشی که یک دانشمند بشی!
حتماً بخوانید: