این نشانه ها یعنی نیاز به تنهایی دارم !
احتیاج به تنهایی دارم !
نیاز به تنهایی بر خلاف آنچه تصور می شود پایان راه نیست، همانطور که از عنوانش پیداس یک نیاز است .
نیازی که به ما کمک های زیادی هم خواهد کرد البته که اگر خودمان بخواهیم وگرنه به خلوت تنهایی رفتن و منفی گرایی و زانوی غم بغل گرفتن اوضاع را بدتر هم خواهد کرد .
مزایای تنهایی
برخی از مزایای تنهایی شامل:
- ۱. خودشناسی
- ۲. آرامش
- ۳. خلاقیت
- ۴. استقلال
چه زمانی به تنهایی نیاز دارم ؟
برای اینکه بفهمیم که چه زمانی به تنهایی نیاز داریم، باید به نشانههایی که بدن و ذهنمان به ما میدهند، توجه کنیم.
این نشانهها زمانی ظاهر میشوند که بیش از حد در حال تلاش هستیم و نیاز به استراحت داریم.
در ادامه، جزئیات بیشتری در مورد این نشانهها ذکر خواهیم. شاید این نشانهها برای شما هم آشنا باشند و بتوانید از این تجربیات استفاده کنید.
- وقتی دیگر چیزی جذابیت سابق را ندارد
یکی از اولین نشانههایی که نیاز به تنهایی را به ما میرساند، زمانی است که دیگر هیجانی در کارها و فعالیتهایمان نمیبینیم. در این مواقع ممکن است با خودمان کلنجار برویم و کسل شویم، یا پروژههای خلاقانهای را که همیشه برای انجامشان اشتیاق داریم، به تعویق بیاندازیم.
انگار که تمام انرژیمان تحلیل رفته باشد و برای کار خلاقانه به تجدید قوا نیاز پیدا کرده باشیم.
وقتی چنین احساسی پیدا میکنیم، متوجه میشویم که به تنهایی نیاز داریم. شاید این تنهایی به سادگی سر زدن به کتابخانه و ساعتها گشتن در میان کتابها، نوشیدن فنجانی چای در خلوت، یا حتی نگاه کردن به کارهای هنری دیگران باشد.
میتوانیم با قاطعیت بگوییم که کمی خلوتگزینی، در کنار پیدا کردن چیز جدیدی که برایمان الهامبخش باشد، قوه خلاقیت ما را دوباره به کار میاندازد
- ولع خوردن همه خوراکی های موجود
گاهی اوقات درگیر خوردن هیجانی میشوم. به همین دلیل، وقتی ولع خوردن تمام تنقلات موجود در خانه به سراغم میآید، میفهمم که باید کمی درباره خودم فکر کنم و ببینم در دل و ذهنم چه میگذرد.
خیلی از مواقع، فکر خوردن چیپس و شکلات به این دلیل به سراغم میآید که میخواهم با چشیدن طعم آنها راه فراری پیدا کنم.
گاهی اوقات میدانم که به دلیل اضطراب این میل را پیدا کردهام، پس دوش آب گرم میگیرم، کتاب میخوانم و تنقلاتم را هم میخورم.
در مواقع دیگر، از خودم میپرسم که نیاز واقعی من چیست؟ تنقلات؟ میفهمم که اینطور نیست و به جای آن، باید لیوان آبی بردارم، به حیاط خلوت بروم و کمی در سکوت و آرامش باشم.
من از تمایل خود به خوردن هیجانی آگاه شدهام و در این مواقع، با خودم روبرو میشوم. در این صورت میتوانم بفهمم که آیا واقعا به خوردن تنقلات و غذا نیاز دارم یا اینکه میل من ریشه در اضطراب دارد و باید به خودم استراحت بدهم.
- بسیار حساس و شکننده می شوم
وقتی که با مسائل کوچکی مواجه میشوم، ممکن است احساس کنم که از کوره در میروم، هرچند که معمولاً توانایی پذیرش چندین مسئولیت همزمان را دارم و میتوانم آنها را با آرامش به پایان برسانم.
به هر حال، بعضی اوقات با وقوع حوادث ساده و بیاهمیت، احساس ناامنی و درماندگی میکنم.
به عنوان مثال، ممکن است در حین تهیه شام، متوجه شوم که یکی از مواد لازم را فراموش کردهام و در حین جستجوی جایگزین، احساس ناراحتی میکنم.
یا ممکن است پس از خرید از فروشگاه، متوجه شوم که شامپو را فراموش کردهام و این موضوع باعث گریهام میشود.
هرگاه احساس کنم که این مسائل کوچک اعصابم را بهم میریزند، میفهمم که باید کمی زمانی را برای خودم در نظر بگیرم و از تمرینهای خود مراقبتی استفاده کنم. این تمرینها شامل موارد زیر هستند:
- به واقعیت شرایط فعلی فکر کنم و ببینم آیا این موضوع واقعاً دنیا را به آخرین نقطه رسانده است یا خیر؟
- به نیازهای اساسی و اولیهام فکر کنم و ببینم آیا گرسنه هستم یا به آب نیاز دارم یا شاید با چند دقیقه استراحت، حالم بهتر شود؟
- از دیگران کمک بخواهم، مثلاً از همسرم بخواهم که شامپو را برایم بخرد.
با انجام این تمرینهای ساده، میتوانم کمی از فشار موجود کاسته و به آرامش خاطر و تجدید انرژی دست پیدا کنم.
- فرار به مکانی خاص برای سکوت
چندین بار پیش آمده که به دلیل نیاز به آرامش و سکوت، با موبایلم به دستشویی رفتهام، اما به هیچ عنوان برای استفاده از آن نبودهام. در این مواقع، متوجه میشوم که واقعا به تنهایی بودن نیاز دارم و نمیخواهم فقط چند دقیقه در دستشویی بمانم.
وقتی این حالت را تجربه میکنم، میدانم که زمان آن رسیده است که برای مدتی تنها باشم، بنابراین سعی میکنم در تقویمم زمانی را برای ناهاری تکنفره پیدا کنم یا با همسرم در مورد بهترین زمان برای خلوتگزینیام مشورت کنم و از او برای برنامهریزی این روز کمک بخواهم.
بعد از خلوتگزینی و یک روز تنهایی، احساس میکنم دوباره نیرویی به دست آوردهام و روحیهام تجدید شده است. همچنین، همسرم حضور من را بیشتر احساس میکند و من با عشق بیشتری به بچههایم مادری میکنم.
سخن پایانی
اگرچه گاهی اوقات تنهایی با احساس تنهایی اشتباه گرفته میشود، اما امروزه مشخص است که وقت گذراندن در تنهایی برای سلامت روانی ما بسیار مهم است.
اگر فکر کردن به تنهایی در شما احساس بیحوصلگی یا ناراحتی ایجاد میکند، سعی کنید در ابتدا به مدت کوتاهی به تنهایی خودتان وقت بگذارید و به یک کار خاص تمرکز کنید تا از فکر کردن درباره تنهایی جلوگیری کنید و در نتیجه احساس تنهایی نکنید.
با گذر زمان و لذت بردن از تنهایی، اثرات مثبت آن را خواهید دید، به ویژه زمانی که با دیگران معاشرت میکنید و احساس میکنید از انرژی بالاتری برخوردار شدهاید.
بیشتر بخوانید
علت نیاز مردان به تنهایی چیست؟
مزایای تنهایی برای کودکان و تقویت مهارت های فردی